40 حديث نوراني درباره امام حسين (ع)



 

 

   40 حديث نوراني درباره امام حسين (ع)

 

 

پيامبر اسلام (ص) فرمود: كربلا پاك‌ترين بقعه روى زمين و از نظر احترام بزرگ‌ترين بقعه‌ها است و الحق كه كربلا از بساط‌هاى بهشت است.

 

شخصيت، قيام و نهضت امام حسين (ع) هميشه در كلام معصومين (ع) وجود داشته است و عجب آنكه حتي معصومين پيش از امام حسين (ع) نيز اشاراتي به اين واقعه و سرزميني كه در آن مصائب عاشورا رخ داد، داشته‌اند. در اين نوشتار 40 حديث در باره امام حسين (ع) كه در سايت آيت‌الله محمدتقي بهجت آمده، منتشر مي‌شود.

 

1- حريم پاك


عن النبى (ص) قال: ... و هى اطهر بقاع الارض واعظمها حرمة و إنها لمن بطحاء الجنة. (1)


پيامبر اسلام (ص) در ضمن حديث بلندى مى‌فرمايد: كربلا پاك‌ترين بقعه روى زمين و از نظر احترام بزرگ‌ترين بقعه‏‌ها است والحق كه كربلا از بساط هاى بهشت است.

 

2- سرزمين نجات


قال رسول الله صلى الله عليه و آله: يقبر ابنى بأرض يقال لها كربلا هى البقعة التى كانت فيها قبة الاسلام نجا الله التى عليها المؤمنين الذين امنوا مع نوح فى الطوفان. (2)


پيامبر خدا (ص) فرمود: پسرم حسين در سرزمينى به خاك سپرده مى‏شود كه به آن كربلا گويند، زمين ممتازى كه همواره گنبد اسلام بوده است، چنانكه خدا ياران مؤمن حضرت نوح را در همانجا از طوفان نجات داد.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: احادیث ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 13 مهر 1395
یا حسین(ع)

افسران - یاحسین

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

السلام علیک یا اباعبدالله(ع)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: یا حسین ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 11 مهر 1395
چه کنیم حالمان در محرم تغییر کند؟/ چشمی که فردای قیامت گریان نیست
آیت الله قرهی در درس اخلاق اخیر خود گفت: از پیامبر اکرم(ص) روایت است که همه چشم‌ها، فردای قیامت گریان هستند مگر آن چشمی که برای مصائب حسین گریه کرده باشد.

چه کنیم حالمان در محرم تغییر کند؟/ چشمی که فردای قیامت گریان نیست

به گزارش مشرق، سیصد و پنجاه و هشتمین جلسه درس اخلاق آیت‌الله قرهی با موضوع خطورات و مراقبه (علاج وساوس و خطورات نفسانی و شیطانی) در محل مهدیه القائم المنتظر(عج) برگزار شد. متن زیر مشروح سخنرانی این استاد اخلاق است.

غلبه بر شهوات، قبل از عادت کردن به آن­ها

بیان کردیم: اگر انسان، این خطورات نفسانی و شیطانی را کنترل کرد، راه را برای عمل زشت می‌بندد. یکی از نکاتی که در باب کنترل نفس انسان مطرح است، این است که انسان بر شهوات، غلبه پیدا کند، طوری که اثر آن را در عملش ببیند. چون اولیاء خدا برای این غلبه پیدا کردن، راه‌هایی را بیان فرمودند که یکی از آن‌ها، این است: قبل از چیره شدن تفکّر و عامل شدن برای عمل، جلوی آن شهوت گرفته شود.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: چه کنیم- در محرم - فردای قیامت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
روایت خواننده معروف پاپ از حضورش در جبهه‌ها
امیر تاجیک، گفت: در دوران دفاع مقدس من دانش آموز بودم و در همان زمانها در هنرستان تحصیل می کردم اما دفاع از میهنم را در اولویت دیدم و به جبهه و دفاع از کشورم پرداختم.
به گزارش مشرق، امیر تاجیک، خواننده مطرح پاپ  در خصوص حضورش در جبهه ها ی دوران دفاع مقدس گفت: من در دوران دفاع مقدس در میدان جنگ حضور داشتم و از نزدیک شاهد جانفشانی های همسنگرانم برای دفاع از خاک کشورمان بودم.
 
وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس من دانش آموز بودم و در همان زمانها در هنرستان تحصیل می کردم اما دفاع از میهنم را در اولویت دیدم و به جبهه و دفاع از کشورم پرداختم، زیرا بسیار نسبت به مرز کشورم حساس بودم و حاضر بودم به عنوان یک دانش آموز کوچک جان خود را فدای کشورم کنم تا مستکبران دست از کشورمان بردارند.
 
تاجیک افزود: من در دوران دفاع مقدس از نزدیک شاهد درگیری ها و دفاع از میهن مان بودم و در واقع در سال 1364 از کلاس 32 نفری ما 18 نفر به صورت داوطلبانه بعد از دوره آموزش های رزمی که در پایگاه اشرفی اصفهانی اهواز صورت گرفت به منطقه جنگی دهلاویه، دشت عباس و بستان اعزام شدیم.
 
این خواننده پاپ کشورمان گفت: من به عنوان یک دانش آموز کوچک سهم خود را در دفاع از کشورم بصورت کاملا داوطلبانه ایفا کردم و حاضرم جان خود را برای دفاع از این مرزو بوم فدا کنم.
 
امیر تاجیک در پایان تصریح کرد: سعی کرده ام در فعالیت حرفه ای خوانندگی خود ادای دینی به دوران دفاع مقدس داشته باشم و از این میان  آهنگ "بوسه بر خاک" که برگرفته از آزادسازی خرمشهر است را بیشتر از سایر آثارم می پسندم.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , فرهنگ و هنر , ,
:: برچسب‌ها: خواننده معروف پاپ - حضور در جبهه‌ها ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
افسوس به انسان های کم بصیرتی که با آروز های کافران علیه کشور مان همصدا شدند

 

لْیَأْخُذُوا حِذْرَهُمْ وَ أَسْلِحَتَهُمْ وَدَّ الَّذینَ کَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِکُمْ وَ أَمْتِعَتِکُم

 آیه  102 سوره مبارک نساء

آنْها باید وسایل دفاعى و سلاح هایشان را با خود حمل کنند; (زیرا) کافران آرزو دارند که شما از سلاح ها و متاع هاى خود غافل شوید و یک باره به شما هجوم آورند



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: انسان های کم بصیرت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 10 مهر 1395
«رهبر کوچک» و جمله امام خمینی(ره) درباره شهید فهمیده مجدداً به کتاب پایه ششم بازگشت

رسانه‌های آمریکایی گزارش دادند وزارت خارجه این کشور در سال‌های پس از انقلاب اسلامی ایران و قطع روابط ۲ کشور، ساختمان‌های ایران را در خاک آمریکا اجاره داده است.

 

درس پانزدهم کتاب هدیه‌های آسمانی پایه ششم در سال‌های گذشته با عنوان رهبران کوچک به معرفی شهدایی همچون حسین فهمیده، بهنام محمدی، مهدی باکری، ابراهیم همت و... می‌پرداخت.
این درس با معرفی شهید حسین فهمیده به دانش‌آموزان به جمله معروف امام خمینی(ره) درباره این نوجوان شهید مبنی بر اینکه «رهبر ما آن طفل 13ساله‌ای است که با قلب کوچک خود با نارنجک خود را زیر تانک دشمن انداخت و آن را منهدم کرد» اشاره می‌کرد.
اما در تغییرات کتاب‌های درسی برای سال تحصیلی 96 ــ 95 این درس از کتاب هدیه‌های آسمانی پایه ششم حذف شد و درس سرزمین‌های همیشه سبز جایگزین آن شد. در این درس به مفاهیم دفاع مقدس، شهادت و اردوهای راهیان نور اشاره شده است اما در متن درس اشاره‌ای به شهید فهمیده و سخنان امام خمینی(ره) راجع به این نوجوان شهید نشده است.

این اقدام با انتقادات بسیاری از سوی کارشناسان و افکار عمومی جامعه همراه شد اما آموزش و پرورش در توضیحات خود اعلام کرد که شهید فهمیده از کتاب‌های درسی حذف نشده است و در کتاب فارسی پایه سوم دبستان به این شهید اشاره شده است.
دفتر تألیف کتاب‌های قرآن و معارف اسلامی سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی با انتشار اطلاعیه‌ای در این رابطه اعلام کرد: درس «رهبر کوچک» با ترویج فرهنگ و ارزش‌های دینی و انقلابی افتخاری است که گروه قرآن و معارف اسلامی دفتر تألیف کتاب‌های درسی به آن می‌بالد و تعمیق و تثبیت این ارزش‌ها را همواره در کتاب‌های درسی خود پیگیری می‌کند، ارزش‌هایی نظیر احسان، ایثار، شجاعت، شهادت و شهادت‌طلبی.
شاهد مدعا نالیدن دائمی و ناامیدانه رسانه‌های استکباری از استمرار ارائه این مفاهیم در کتاب‌های تألیف شده در دهه‌های اخیر است.
بر همین اساس و در راستای این حرکت درسی به‌نام «رهبر کوچک» در کتاب هدیه‌های آسمانی پایه ششم دبستان طراحی شد که در قالب روایت داستانی راهیان نور و با اشاره به کلام امام خمینی(ره) درباره دانش‌آموز شهید محمدحسین فهمیده به ترویج فرهنگ شهادت و ارزش‌های بنیادین دفاع مقدس می‌پرداخت.
این درس در سال تحصیلی جدید به حفظ همان هدف و رویکرد مورد بازنویسی و تقویت قرار گرفت، حجم آن از شش صفحه به هشت صفحه افزایش یافت و موضوعات مانند شهدای انقلاب اسلامی (17 شهریور) ارائه وصیتنامه نوجوانی شهید برای درک بیشتر نوجوانان از فلسفه حضور همسالان آنان در جبهه و نقش سرزمین‌های شاخص و کلیدی دفاع مقدس همچون دوکوهه بر آن اضافه شد.
علاوه بر آن به موضوع تکریم خانواده‌های شهدا و دیدار مستمر رهبر معظم انقلاب با آنها که در درس قبل وجود نداشت، پرداخته شد.
این تغییرات با توجه به اینکه دانش‌آموزان در کتاب فارسی پایه سوم دبستان و در درس فداکاران با شخصیت شهید محمد حسین فهمیده و جمله تاریخی امام خمینی(ره) درباره او یعنی «رهبرمان طفل 13‌ساله است» آشنا شده بودند از تکرار این جمله صرف نظر شد و به همین دلیل عنوان درس نیز از رهبر کوچک به سرزمین‌های همیشه سبز که یادآور عرصه گسترده‌ دفاع مقدس است، تغییر یافت.
گرچه همچنان نام شهید فهمیده در این درس وجود دارد و یکی از مهمترین فعالیت‌های یادگیری عمیق و فکری کتاب به این شهید با ذکر عبارت "چه شباهت‌هایی میان رفتار حضرت قاسم(ع) در روز عاشورا و رفتار حسین فهمیده در جنگ می‌شناسید؟" اختصاص یافته است.
در این میان ناگهان تغییرات فوق که همگی در جهت حفظ هدف اصلی درس نو ارتقای و سطح تأثیرگذاری آن بود با ورود موذیانه‌ صهیونیستی و ترسیم مغرضانه دشمنان و بدخواهان ملت ایران از این موضوع، شائبه‌هایی را در اذهان دلسوزان انقلاب اسلامی و علاقمندان به آرمان‌های ارزشمند دفاع مقدس به وجود آورد.
گروه قرآن و معارف اسلامی، دفتر تألیف کتاب‌های درسی آموزش و پرورش ضمن ارج نهادن به دغدغه تمام هم‌سنگران خود در عرصه دفاع مقدس و در جهت اعلام برائت از تحلیلگران صهیونیستی به‌منظور به خاک مالیدن بینی بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامی، خنثی شدن نقش آنها و بسته شدن باب هرگونه سوء استفاده احتمالی اعلام می‌کند که عبارت مورد اشاره از زبان امام خمینی(ره) در درس «رهبر کوچک» در تجلیل از شهید فهمیده را مجدداً جزئی از درس حاضر تلقی می‌کند و با بازگرداندن پیشین درس در بخشنامه ویژه‌ای نحوه درج آن در کتاب درسی را به مدارس سراسر کشور ابلاغ خواهد کرد.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: «رهبر کوچک-جمله امام خمینی(ره) -شهید فهمیده ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395
همیشه می‌گفت ‌" از قافله شهدا جامانده‌ام"

فرزند شهید مدافع حرم، مرتضی ترابی کمال با بیان "وجود پدرم سرشار از عشق به شهادت و ارادت به حضرت زینب(س) بود" گفت: مهم‌ترین دغدغه ایشان کمک به دیگران و نسبت به دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بود.

از ابتدای خلقت تا کنون مهری وجود دارد که در بین آدمیان جنسش، فهمش و وسعتش با همه محبت‌های عالم فرق داشته و اصلاً دنیایی است رنگارنگ که تا خداوند مصلحت نداند به کسی توفیق تجربه کردنش را عنایت نمی‌کند. قصه محبت دخترها به پدرهایشان ماجرایی است که برای دخترها از همان بدو تولد شروع شده و خاطرات روح‌بخشش تا زمان مرگشان ادامه دارد، اتفاقی که چند مدتی است نوع تجربه کردنش برای برخی از دختران سرزمین ما تفاوت کرده و حالا با شهادت پدر مدافع حرمشان، رنگ دلتنگی به خود گرفته است، دخترانی مانند فاطمه ترابی کمال فرزند شهید مرتضی ترابی کمال که چندی است در نبود پدر شهیدش رخت نوعروسی به تن کرده و پای سفره عقد نشست. این گفت‌وگو روایت پدر شهید مدافع حرمی است از نگاه دختر همیشه منتظرش.

در جامعه ما دخترها به بابایی‌بودن شهره هستند، این وضعیت در رابطه شما و پدرتان هم وجود داشت؟

بله، خوب، من فرزند آخر خانواده هستم به همین دلیل رابطه بسیار خوبی هم با پدرم داشتم ایشان هم به من لطف داشتند و چون هم‌نام حضرت زهرا(س) بودم بیش از بقیه به من احترام می‌گزاردند، محبت بین ما دوطرفه بود و برای هم احترام خاصی قائل بودیم. ایشان خصلت‌های خوب بسیاری داشتند؛ به خواندن نماز در اول وقت توجه داشتند، به فقرا و نیازمندان هم در حد توان کمک می‌کرد، ولایت‌پذیر و مطیع سرسخت ولایت بود، از طرفی پدرم اهل خدمت کردن به دیگران بود و علی‌وار زندگی می‌کرد، کم‌خوراک بود و اصلاً به مادیات دنیا اهمیت نمی‌داد، همیشه از مشکلات ما سؤال می‌کرد و احترام گزاردن به دیگران هم جزو اولویت‌های ایشان بود.

رفتار شهید ترابی در منزل چگونه بود؟ آیا با شما درباره شهادتشان حرفی زده بودند؟

برای فرزندان دخترشان احترام خاصی قائل بودند، در کارهای خانه هم به ما کمک می‌کردند یعنی ما از همان کودکی تا زمان شهادتشان شاهد محبت‌ها و خدمات ایشان به خانواده بودیم، پدرم همسر و فرزندانشان را خیلی دوست داشتند و اگر برای کسی مشکلی پیش می‌آمد سریع آن را حل می‌کردند.

از زمانی که خودم را شناختم پدر همیشه از عشق به شهادت صحبت می‌کرد. ایشان از رزمندگان 8 سال دفاع مقدس بود و سی سال هم در سپاه خدمت کردند به همین دلیل همیشه می‌گفت که" از قافله شهدا جا مانده‌ام. چه دسته‌گل‌هایی را از دست داده‌ایم". و ما همیشه می‌گفتیم "پدر، جنگ دیگر تمام شده" ولی ایشان در عشقی که به شهادت داشت مصمم بود.

با این ویژگی‌هایی که درباره پدرتان گفتید ایشان فرد دغدغه‌مندی بودند، درباره فعالیت‌های ایشان بگویید.

بله، واقعاً در طول این سالها مهم‌ترین دغدغه ایشان کمک به دیگران بود،کوچکترین کارش این بود که در کوچه و خیابان اگر میخی روی زمین می‌دید آن را برداشته کنار می‌گذاشت، می‌گفت خدای نکرده در پای کسی می‌رود یا اینکه ماشین کسی پنجر می‌شود، در فضای کاری هم همین‌گونه بود، بعد از بازنشستگی فرماندهی گردان بیت المقدس شهرستان بهار را پذیرفتند، کلاس‌های آموزشی را برگزار می‌کردند، البته اهل پیاده‌روی و شنا هم بودند.

چه شد که تصمیم گرفتند عازم سوریه شوند؟

از وقتی فهمید که از ایران هم برای حضور مستشاری در جبهه سوریه نیرو اعزام می‌شود دیگر دل توی دلش نبود و علی‌رغم همه علاقه‌ای که به ما داشت اما عشق به شهادت و جهاد یک لحظه از سرش بیرون نمی‌رفت، ارادت خاصی هم به حضرت زینب(س) و حضرت رقیه(س) داشت و نسبت به دفاع از حریم اهل بیت(ع) بسیار حساس بودند، این بود که شب و روز نداشت و از خدا می‌خواست هرچه زودتر راهی جبهه مقاومت شود.

با این اوصاف شما از رفتن پدر مطلع بوده و خودتان را آماده هر اتفاقی کرده بودید؟

نه اصلاً، از مدت‌ها پیش اسمش را برای اعزام نوشته بود اما به ما چیزی نگفته بود، هربار که تلویزیون از درگیری‌های سوریه گزارشی پخش می‌کرد می‌گفت "کاش من هم آنجا بودم، ان‌شاءالله خدا قسمت و روزی من هم بکند" ما هم ابتدا ساده از کنارش می‌گذشتیم ولی به‌مرور زمان جدیت این قضیه را فهمیدیم و از آنجا که پدرم فردی بسیار شجاع و نترس بود می‌دانستیم که حتماً خواسته خودش را عملی می‌کند.

درباره آخرین لحظات حضورشان در خانواده و تماس‌هایشان بگویید؟

پدرم برای رفتن به سوریه آن‌قدر ذوق و شوق داشت که وقتی به او گفتند "احتمال دارد که اعزام شوی" از دو ماه قبل ساکش را بسته بود و برای رفتن لحظه شماری می‌کرد تا اینکه عصر روز 28 آذرماه سال 94 به او اعلام شد که "فردا اعزام می‌شوی"، چشمانش چنان برقی زد که انگار دنیا را به او داده بودند، شب آخر با هم عکس گرفتیم اما پدرم چون ما را دوست داشت زیاد کنار ما نماند که مبادا وابستگی‌اش مانع رفتن بشود، ساعت پنج صبح روز 29 آذر ماه 94 ایشان از خانه خارج شد و دیگر هم بازنگشت. در سوریه هم فرمانده تیپ فاطمیون بودند و با وجود حجم کارهایشان به ما زنگ می‌زدند و احوالمان را جویا می‎شدند یعنی روزی نبود که ایشان به ما زنگ نزنند، حتی در هنگام نبرد هم با ما تماس می‎گرفت و طلب حلالیت می‎کرد.

چگونه از شهادت ایشان مطلع شدید؟

دو روز بود که پدرم تماس نگرفته بودند، البته خودش گفته بود که نبرد سختی در پیش است و ممکن است دو سه روزی تماس نگیرد؛ روز پنجشنبه پانزدهم بهمن از گلزار شهدای همدان به خانه خواهرم رفته بودیم که گوشی من زنگ خورد، دخترعمویم و بعد هم همسایه‌هایمان بودند که می‌گفتند "چرا در خانه نیستید؟" و آنها از شهادت پدرم باخبر بودند اما نمی‌توانستند به ما چیزی بگویند تا اینکه دخترعمویم این خبر را به دامادمان داد و ما دیگر دنیا روی سرمان ویران شد.

روزهای بعد از شهادت پدرتان را چگونه سپری می‌کنید؟

بسیار سخت و دردناک، دیگر دنیا برای ما رنگ و بوی سابق را ندارد و به‌نوعی لذت‌های دنیا برای ما بی‌معنا شده و تنها چیزی که این روزها ما را تسلی می‌دهد این است که پدرم برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) به شهادت رسیده است.

شهادت ایشان در خانواده، فامیل و دوستانشان چه تأثیری داشته است؟

شهادت پدرم شوک بزرگی برای خانواده بود به‌گونه‌ای که علی‌رغم گذشت 5 ماه از شهادت ایشان باز هم باورمان نشده است، در بین اعضای فامیل و دوستان هم این فضا حاکم است و شهادتشان خیلی‌ها را متحول کرد و باعث شد رفتارشان را اصلاح کنند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: از قافله شهدا جامانده‌ام" ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395
ضدانقلاب‌هایی که جذب شهید کاظمی شدند
 

«جمیل صافی‌پور» از پیشمرگان کُرد و جانشین شهید ناصر کاظمی گفت: شهید کاظمی در قلب مردم جا داشت، از این رو بدون خدم و حشم در پاوه رفت و آمد می‌کرد و از گروهک‌ها هیچ باکی نداشت.

95/06/08

«جمیل صافی‌پور» یکی از پیشمرگان کُرد و مدافعان شهر پاوه در قائله 26 مرداد 1359 است که با ورود «شهید ناصر کاظمی» به شهر پاوه از سوی ایشان به مسئولیت‌های متعدد منتصب شده است. صافی‌پور از سوی شهید کاظمی به سمت‌هایی از جمله معاون فرمانداری شهر پاوه، شهردار پاوه، بخشدار مرکزی، بخشدار باینگان، بخشدار نودشه و چندین مسئولیت مختلف دیگرمنصوب شد. متن زیر حاصل گفت‌وگوی صمیانه خبرنگار ما با «جمیل صافی‌پور» دوست و همرزم شهید کاظمی در شهر پاوه است که در ادامه می‌خوانید:

***

درگیری‌های پاوه به قائله 26 مرداد 1359 ختم نشد. «شهید ناصر کاظمی» سال 59 به پاوه آمد؛ او همزمان فرماندار و فرمانده سپاه شد. تازه گروهک‌ها شروع به هدف قرار دادن شهر پاوه کرده بودند. هر روز عصرها از بالای کوه آتشکده شهر را خمپاره باران می‌کردند. شهید کاظمی به همراه تیمی از بچه‌های پاوه به کوه رفت و اکیپ خمپاره انداز را منهدم کرد.

گروهک‌ها همه شهرهای کردستان را گرفته بودند؛ تنها جای در امان مانده از دست آن‌ها شهر پاوه بود. من با حکم شهید کاظمی شهردار پاوه بودم. شب هنگام نزد شهید کاظمی رفتم و از وضعیت نوسود خبر دادم که مردم وضعیت بدی دارند. شهر در محاصره است و مردم گرسنگی می‌کشند و خیلی ناراحتند، فکری به حالشان کنید. شاید آذوقه و غذا و نانی به دستشان برسد.

فاصله پاوه تا نوسود به دلیل نامساعد بودن جاده یک ساعت و نیم بود. شهید کاظمی بدون تامل گفت: فردا به نوسود می‌روم. خواستم از این تصمیم منصرفش کنم، اما فایده نداشت. فردای آن روز خودش تک و تنها به نوسود رفت. شهید کاظمی به بچه‌های نوسود گفته بود: «جاده پاوه برای مردم نوسود باز است، هر کسی به شهر ما بیاید قدمش بر روی چشم، ما آماده پذیرایی هستیم؛ هر کسی نمی‌آید گله‌مند نباشد، او هوادار ما نیست.» این حرکت شهید کاظمی موجب شد تعداد زیادی از مردم نوسود به پاوه بیایند.

وقتی شهید کاظمی به نوسود رفت من دلهره داشتم. سعی می‌کردم نرود چون کسی از نوسود جان سالم به در نمی‌برد. شهید کاظمی با شهامت رفت و برگشت.

نوسود سقوط کرده بود و شهر به کلی دست گروهک‌های ضد انقلاب بود. حمله‌ای به فرماندهی شهید ناصر کاظمی برای تصرف گروهک‌ها در نوسود شروع شد. تعداد زیادی از پیشمرگان کُرد و پاسداران در منطقه‌ای به اسم «بیلد» هلی‌برد کردند؛ شهید کاظمی نیروهای زیادی را پیاده کرد و مقداری در منطقه پیش‌روی کردند. در همین زمان هواپیماهای عراقی وارد عمل شده، منطقه را بمباران و در جنگ دخالت کردند. شهید کاظمی همان جا زخمی شد.

منطقه نوسود خالی از نیروهای پاسدار بود. مردمی که خواهان انقلاب بودند به پاوه و سایر مناطق آمده بودند و کسانی هم که در آن‌جا بودند یا با گروهک‌ها بودند و یا راهی جز همراهی با آن‌ها نداشتند. شهید کاظمی همراه با شهید «عزت‌کریمی» یکی از بچه‌های پاوه که در همان حمله به شهادت رسید، زخمی شد. وقتی هواپیماها آمدند و تعداد زیادی از بچه‌ها به شهادت رسیدند شهید کاظمی مجبور شد تعدادی از شهدا را در روستایی از همان منطقه خاکسپاری کند.

**معجزه‎‌ای که باعث زنده ماندن شهید کاظمی شد

شهید کاظمی آن شب با یکی از بچه‌ها در منطقه مانده بود. شب از روخانه سیروان که یکی از رودخانه‌های خروشان منطقه است بدون راهنما عبور کرده بودند. خدا معجزه کرده بود علی‌رغم زخم عمیقی که داشت از رودخانه سلامت گذشته بودند. شهید کاظمی تعریف می‌کرد: «شب در کوه بودیم و تصمیم گرفتیم به پاوه بیاییم. راه افتادیم و نزدیک‌های صبح که هوا داشت روشن می‌شد، دیدیم ما تازه به بالای سر مقر گروهک‌ها رسیده‌ایم. نای راه رفتن نداشتم، به رزمنده‌ای که همراهم بود، گفتم برو شاید بتوانی نیروی کمکی بیاوری.» توکلی برگشته بود و بچه‌های ما که در روستای نجار مستقر بودند همراه او آمده بودند. در همین حین شهید کاظمی پس از کمی استراحت راه افتاده بود و در همان جایی که نشسته بود یک یاداشت جا گذاشته بود که من به طرف پاوه حرکت کردم.

شهید کاظمی خودش را به پاوه رساند و او را به بیمارستان بردیم و مورد عمل جراحی قرار گرفت. بعد از عمل به تهران رفت و یک هفته بعد برگشت. روزی که شهید کاظمی عمل شد همان روز از تخت بلند شد و اجازه نداد یک نفر زیر بغلش را بگیرد!

**آخرین حرف‌های «کاک ناصر» در فراق شهدا

یک روز در جاده نودشه مشغول جاده سازی بودیم. بولدورز کار می‌کرد و آتش ضد انقلاب هم روی جاده ساکت نمی‌شد. کاک ناصر در آن موقعیت به من گفت: «من هوس بهشت زهرا کرده‌ام؛ باید به تهران بروم. امشب به کرمانشاه می‌روم و فردا می‌خواهم بهشت زهرای تهران باشم. تو هر روز به جاده سر بزن و مواظب کار باش». جاده خیلی خطر ناک بود. توپخانه ضد انقلاب هر لحظه کار می‌کرد. شهید کاظمی رفت و 2 روز بعد برگشت. وقتی همدیگر را دیدیم، گفت: «دلم تنگ شده، همه بچه‌ها بهشت زهرا هستند غیر از من. آن‌جا فقط جای من خالی است.»

بعد از این ماجرا مدتی گذشت و شهید رجایی در سفری به پاوه آمد. سال 1360 بود که شهید کاظمی به سنندج رفت. همان جا عملیات محمدرسول الله(ص) را رهبری کرد و تعداد زیادی عراقی اسیر کردند و مقداری زیادی از خاک کشورمان را آزاد کردند.

**ضدانقلاب‌هایی که جذب شهید کاظمی شدند

کاش شهید کاظمی به خاطر هنر و خدمتی که داشت هنوز در میان ما بود. او به بچه‌های بومی احترام می‌گذاشت. همین مسئله باعث پیشرفت کارش می‌شد. کارهایی انجام می‌داد که کسی نمی‌توانست، انجام دهد. یکی از نودشه‌ای‌ها عضو گروهک‌های ضد انقلاب بود. به ما پیغام داده بود که پشیمان هستم و می‌خواهم برگردم. شهید کاظمی در جواب گفت: بیایید. وقتی برگشته بود بچه‌های پاوه در غیاب شهید کاظمی او را بازداشت کرده بودند.

معاون بخشداری نوسود به من زنگ زد و گفت به ما قول داده بودید کاری به کسانی که پشیمان هستند نداشته باشید، اما شما شخصی که آمده را بازداشت کرده‌اید. شهید کاظمی در منطقه بود. با او تماس گرفتم و موضوع را مطرح کردم. شهید کاظمی به سپاه زنگ زد و گفت این شخص را آزاد کنید. فرمانده سپاه نوسود گفت این شخص گروهکی بوده است. شهید کاظمی گفت این شخص با پای خودش تسلیم شده او را آزاد کنید. آن‌ها قبول نکردند.

شهید کاظمی گفت: من همین الان به زندان می‌آیم و دست این آقا را می‌گیرم و همان جایی می‌برم که بوده؛ شما اگر به همراه 200 نیرو توانستید او را دستگیر کنید، مرد هستید. شهید کاظمی رفت و او را آزاد کرد و چند روز بعد به او اسلحه داد. وقتی حمله به نودشه شروع شد، در اولین قله منطقه نودشه اولین شهید همان شخص آزاد شده از سوی شهید کاظمی بود.

شهید کاظمی در قلب مردم جا داشت. او هیچ وقت محافظ نداشت و بدون هیچ خدم و حشم در پاوه رفت و آمد می‌کرد. از گروهک‌ها هیچ باکی نداشت. ساده با مردم صحبت می‌کرد؛ هر هفته در نماز جمعه با مردم بود. عادت داشت همیشه دست به محاسنش می‌کشید و فکر می‌کرد. رفتار و برخورد شهید کاظمی و شهید حدادعادل همیشه در دل و قلب بچه‌های پاوه ماند.

شهید کاظمی علاوه بر روحیه هدایتگری، جاذبه و دافعه داشت. معتقدم بچه‌هایی که سال 58 همراه انقلاب بودند هیچ ناخالصی نداشتند. همه برای انقلاب و امام(ره) آماده فداکاری بودند. شهید کاظمی در بحرانی‌ترین موقعیت به پاوه آمد. وقتی از پاوه رفت هسته‌های سپاه و بسیج مستقر شده بود.

وقتی ناصر کاظمی به شهادت رسید به تهران رفتیم. من در مراسم تشییع او صحبت کردم. به همسر ایشان گفتم: شما شهید کاظمی را نشاختید و همسر ایشان هم گفتند: «نه! من فقط 2 ماه با ایشان زندگی کردم. همه آن دو ماه هم ایشان در جبهه بود و من زمان مناسبی برای شناخت ایشان نداشتم. شما دوست و همرزم او بودید و او را خوب می‌شناسید.»



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: ضدانقلاب- شهید کاظمی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395
چرا باید هر چیزی که از خدا می‌خواهیم، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشه؟

در این رابطه یک حقایقی وجود دارد و یک شائبه‌ها و حتی خرافه‌هایی که به هزاران دلیل، آنها شایع‌تر از آن حقایق امر می‌باشند. چرا که نوع انسان سطحی‌نگر و عجول است، لذا گویندگان نیز بیشتر از ظاهر کار گفته‌اند و پایان کار. همین امر سبب شده که زمینه برای شائبه‌ها و خرافه‌ها نیز مساعد شود، و البته از ضدتبلیغ گسترده و هدفمند نیز نباید غفلت نمود.
شائبه‌ها:
این که می‌گویند: شیعیان که اهل دعا، زیارت، مجلس و روضه هستند، دائماً در حال گریه، زاری، افسردگی و غم هستند، کاملاً دروغ القایی و شائبه می‌باشد، و البته نشر این شائبه نیز علت دیگری دارد، وگرنه لشان برای خنده و گریه‌ی ما نسوخته است. علت اصلی، نزدیک شدن محرم و ایام سوگواری در غم اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران باوفایش می‌باشد که بسیار از این عزاداری‌ها ضربه خوردند و ناراحتند؛ و علت دیگر این است که این گریه‌ها، حامل پیام مظلومیت است و این پیام‌ها آنها را آزار می‌دهد. انسان‌های بی‌گناه [از زن، مرد و کودک] و عزیزان ما را جلوی چشم‌مان قتل و عام و مُثله می‌کنند، بعد معترض هم می‌شوند که اینها چرا اینقدر عزاداری و گریه می‌کنند؟! پس چه کنیم؟ شاد و خوشحال و راضی باشیم و لبخند و قهقه بزنیم و لابد متشکر و ممنون از این همه ظلم و جنایت هم باشیم؟!
هیچ کس نگفته که حتماً و الزاماً باید تمامی دعاها، همراه با اشک و ناراحتی و غصه باشد. خداوند متعال، بنده‌ی "شاکر" خود را بیشتر دوست دارد و دعایش را بیشتر قبول می‌کند. شکر نیز یعنی شناخت مُنعمی که نعمت داده، شناخت نعمت داده شده و بهره‌مندی به جا و درست از آن و ضایع ننمودن آن. بدیهی است که این امور نه تنها هیچ کدام با اشک و ناراحتی همراه نیست، بلکه با احساس رضایت، ابراز تشکر و بالتبع شور، شعف و نشاط همراه می‌باشد.
گاهی صورت در هم کشیدن، قیافه‌ی ناراحت و مغموم گرفتن، عین ناشکری است. به قول "حاج آقای دولابی رحمة الله علیه": « اخلاق‌تان که خوب است انشاءالله، وضو که می‌گیری با لب خندان سر جانماز بنشین.»
آیا در احادیث سفارش نشده که هنگام نماز، خود را تمیز کنید، لباس پاک و مرتب بپوشید، خود را آرایش و معطر کنید، به مسجد بروید، با خوش‌رویی با مردم سلام و علیک کنید و ...؟! خب، آیا این کارها و رفتارها که همه نشاط و شادی می‌آورد، نه حزن و اندوه.
باز به قول مرحوم دولابی (ره): « می‌دانید که اگر اذان بگویید دو صف از ملائکه پشت سرت می‌ایستند. این یعنی بهجت و سرور و خوشحالی. اگر اقامه هم بگویید سه صف از ملائکه پشت سر شما می‌ایستند.»
هم از ایشان شنیدیم (مضمون): این همه با گریه وارد حرم امام رضا علیه السلام می‌شوند، شما شاد و با خنده وارد شوید.
در چند آیه‌ی مبارکه تصریح شده است که اهل ایمان در بهشت «نه خوف دارند و نه حزن». این یعنی چه؟ یعنی اصل با شادی و نشاط است. مگر نفرمودند: پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیهماالسلام، همیشه تبسم داشتند و یا بسیار بشاش و خنده‌رو بودند. یاران صدیق سیدالشهداء، امام حسین علیه السلام، در شبی چون عاشورا، از شوق دیدار، با شور و نشاط و خنده‌رو بودند؛ و البته با دیدن مولای‌شان که چه ظلمی به ایشان می‌شود و فردا کشته خواهند شد و با دیدن زنان و کودکان در آن وضعیت و علم به اسارت‌شان، جایی برای خنده نبود و گریه می‌کردند.
حقایق امر:
اما، از حقایق در امر خواستن یا دعا، با حزن و اندوه و ...، می‌توان به نکات ذیل اشاره نمود:
●- گریه‌های ما به هنگام دعا، زیاد هم ربطی به این که آیا خدا ما را خنده‌رو می‌پسندد یا گریه‌رو، ندارد، چرا که ما از شوق یا خوف خدا گریه نمی‌کنیم، بلکه برای حاجت خود گریه می‌کنیم. مگر این که کسی هنگام دعا درک کند که در محضر خداست و از عظمت او، خوف، خشیت و نیز شوق و بهجت قرب و لقاء گریه کند.
از احکام نماز (در هر رساله‌ای) این است که: گریه در نماز، جز از خوف و شوق خدا (برای خدا)، نماز را باطل می‌کند؟!
●- دعا (خواستن)، به دنبال احساس یک نیاز صورت می‌پذیرد، خواه نیاز روحی و معنوی باشد و یا مادی و دنیوی؛ و از آن جهت که احساس "نیاز"، به دنبال نگاه و توجه به نقص و کمبود است، خوشحالی ایجاد نمی‌کند. پس از یک سو "نیاز" همراه با ناراحتی است و از سوی دیگر "امید" به رفع آن، نشاط آور است.
●- دعا (خواستن)، فرمان نیست؛ بلکه استدعای عاجزانه‌ی عبد از معبود، مملوک از مالک، رعیت از ارباب و فقیر از غنی می‌باشد؛ بنابر این با حالت افتادگی و ابراز نیاز مقبول است، نه با گردن‌کلفتی، استکبار، بی‌تفاوتی نسبت به دادن یا ندادن و ... . بدیهی است که حالت عجز و نیاز، با ابراز ناتوانی، تمنا و اظهار افتادگی همراه است، نه با بشکن و شادی.
●- دعا (خواستن)، وِرد و اوراد نیست، بنابر این وقتی حقیقت دارد که خواهان، جداً احساس نیاز به "مطلوب" را درک و وجدان کرده باشد.
●- کمبود و نیاز، یعنی فراق از کمال و مطلوب مورد نظر. و بدیهی است که "فراق"، بهجت‌آور نمی‌باشد، بلکه ناراحت کننده است و اگر ناراحتی تشدید شود، اشک آدم را نیز در می‌آورد.
نکته:
*- گاهی عبد (بنده)، معبود (خدا) را می‌خواند و یا دعا می‌کند، در حالی که به حسب ظاهر از او چیزی نمی‌خواهد و این دعایش نیز بیش از هر دعای دیگری، با حزن و اندوه و اشک و ناله و زاری همراه می‌گردد. چرا؟! چون دلش برای محبوب تنگ شده است؟ چون دیگر طاقت فراق او را ندارد؟ چون یاد محبوب کرده و به به شدت مایل به وصال و لقای محبوب شده است؛ و البته همین خود، ابراز و اظهار "نیاز" و استدعای مرتفع نمودن آن است.
*- از این رو گفته‌اند: خدا دل شکسته را دوست دارد. نه این که آدم گریان را دوست دارد، بلکه دل شکسته؛ یعنی دلش لطیف است، نازک است، سبک است؛ هنوز سخت و شقی نشده است و از استکبار و هم چنین بی‌تفاوتی، بی‌معرفتی، غفلت، بی‌توجهی، بی‌محبتی، بی‌مودتی و بی‌بصیرتی، کدر و مانند سنگ سیاه نشده است. چنین دلی، مقابل خدا، شکننده است و خدا هم خریدار چنین دلی است.
در نظر گرفتن حاجات:
آدمی در هر فضایی که قرار بگیرد و به هر چیزی که توجه کند و یاد هر چیزی که بیافتد، روی دلش رنگ و نقش می‌اندازد و در دلش اثر می‌گذارد.
در زندگی روزمره، حجاب روی حجاب بر این دل می‌افتد، زنگار روی زنگار بر آن می‌نشیند، و دل را اگر نکُشد، سخت، غیر قابل وروود و خروج برای حق و مُهر و موم می‌کند و « خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ » می‌شود. دل خفه می‌شود، از حیات می‌افتد، سفت و سخت می‌گردد، مانند یک سنگ! چنان که می‌گویند: "ظالم‌ سنگدل است":
« ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ » (البقره، 74)
ترجمه: سپس دل‌های شما بعد از این واقعه سخت شد؛ همچون سنگ، یا سخت‌تر! چرا که پاره‌ای از سنگ‌ها می‌شکافد، و از آن نهرها جاری می‌شود؛ و پاره‌ای از آنها شکاف برمی‌دارد، و آب از آن تراوش می‌کند؛ و پاره‌ای از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر می‌افتد؛ (اما دل‌های شما، نه از خوف خدا می‌تپد، و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است!) و خداوند از اعمال شما غافل نیست.
بنابر این، مجلس دعا یا روضه، مجلس ذکر (یاد) محبوب است. ذکر محبوب و صدا کردن او، سبب شده تا دل به طرف نور بچرخد و با انعکاس نور، روشن شود.
پس، از سویی نور وارد قلب می‌شود و از سویی دیگر چشمه‌های معرفت و محبت به جوش آمده و بیرون می‌ریزد و این جریان دل را زنده می‌کند. از این رو، وقتی دل حجاب را کنار زد، وقتی متوجه شد، وقتی لطیف شد، وقتی احساس عشق و نیاز کرد و ...، می‌گویند: این بهترین شرایط برای استجابت است، پس همه حاجات خود و دیگران را در نظر بگیرید.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: اشک و ناراحتی- روضه‌ها- ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 8 مهر 1395
زندگی زیباست اما شهادت زیباتر

گروهی مرگ را در آغوش گرفتندو شهید شدند

و ما را مرگ در بر گرفت و مردیم...

ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم،

غافل از اینکه شهادت را جز به اهل درد نمی دهند.

پس از آنها من نه از رفتن،

که از ماندن میترسم،

میترسم که مرده بمانم،

مرده بمیرم...

شهادت



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: شهید و شهادت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 7 مهر 1395
فرمانده اصفهانی

http://jamejamonline.ir/Media/images/1391/06/31/100823190545.jpg

 ترکش

با آمدن فرمانده لشکر 25 کربلا که اصفهانی بود ، سر و صدای دوشکای عراقی

 بلند شد . 

– چه خبره اینجا ؟

- قربان بوی گز اصفهان به مشامشان رسیده است .

 

                   " شادی روح فرمانده هان شهید صلوات "



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: شهید و شهادت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 6 مهر 1395
ماکت پدر شهیدش را که دید به سوی او دوید، اما...
افسران - ماکت پدر شهیدش را که دید به سوی او دوید، اما...

فرزند خردسال شهید سامانلو در بدو ورود به غرفه شهدای مدافع حرم با ماکت تصویر پدرش روبرو می‌شود و تصور می‌کند که پدرش آمده و بالای غرفه روی بلندی ایستاده، با عجله به سمت پدر می‌دود و زمانی که پای ماکت رسید و می‌فهمد که پدرش نیست، شروع به ‌گریه کردن می‌کند.
همسر شهید سعید سامانلو متن کوتاهی را در خصوص این اتفاق نوشته که در ادامه می‌آید:
فقط قصد بازدید از نمایشگاه بود که با تمثیل پدرش روبه‌رو شد و بچه کمی هیجان‌زده شد. خدا داعشی و دشمنان اسلام را لعنت و نابود کند. ما واقعا ممنون از برگزارکنندگان چنین نمایشگاه‌هایی در سراسر کشور هستیم که ترویج فرهنگ شهید و شهادت را به نحو احسن انجام می‌دهند. محمدحسین کوچک باید با واقعیت روبه‌‌رو شود تا بفهمد دشمنان پدر قهرمانش را چه کردند؟ محمدحسین و علی خوشحال‌اند که اگر پدر فداکارشان نیست مردمی هستند که یاد آنها را زنده نگه می‌دارند.
محمدحسین بعد از رو‌به‌رو شدن با تصویر پدر آرام شد و او را نوازش کرد و بوسید و عکس‌های یادگاری قشنگی با آن گرفت. ما ممنون و سپاسگزار طراح تمثیل‌ها هستیم.
من مادر محمدحسین و علی علاوه بر همسر شهید بودن فرزند شهید نیز هستم و بیشتر از هر کسی فرزندانم را درک می‌کنم. یادم می‌آید وقتی بچه بودم زمانی دلم به درد می‌آمد که حس می‌کردم، مردمی که پدر من به خاطرشان رفته حتی یاد و خاطره او را زنده نگه نمی‌دارند.
شاید با یادآوری خاطرات پدر، اشک از چشمانم سرازیر می‌شد اما آن اشک سریع تبدیل به شعف و شادی می‌شد و می‌گفتم خدایا مواظب این مردم عزیز باش؛ پدر من که برای آسایش آنها رفت، آنها هنوز پدر مرا در خاطر دارند و یادش را زنده نگه داشته‌اند.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: ماکت -پدر شهیدش ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 6 مهر 1395
دفترچه گناهان یک شهید 16 ساله!!
در تفحص شهدا،

دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را مینوشت پیدا شد 

گناهان یک هفنه او اینها بود:

شنبه: بدون وضو خوابیدم.

یک شنبه: خنده بلند در جمع.

دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.

سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.

چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.

پنچشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.

جمعه: تکمیل نکردن 1000 صلوات و بسنده به 700.

راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد:

دارم فکر میکنم که چقدر از یه پسر شانزده ساله کوچکترم...

ما چی...

کجای کاریم 

حرفامون شده رساله توجیه المسائل

غیبت...

تو روشم میگم

تهمت...

همه میگن

دروغ... 

مصلحتی

رشوه...

شرینی

ماهواره...

شبکه های علمی

مال حرام...

پیش سه هزار میلیارد هیچه

ربا...

همه میخورن دیگه

نگاه به نامحرم...

یه نظر حلاله

موسیقی حرام...

آرامش بخش

مجلس حرام...

یه شب که هزار شب نمیشه

بخل...

اگه خدا میخواست بهش میداد

شهدا واقعا شرمنده ایم که به جای با تقوا بودن فقط شرمنده ایم....

Image result for ‫شهدا شرمنده ایم‬‎



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: دفترچه گناهان-شهید 16 ساله ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 4 مهر 1395
مردان کومله!

همراه حاج احمد با لباس کردی، کنار جاده ایستاده بودیم که ماشینی به ما نزدیک شد. دونفر از افراد کومله داخل ماشین بودند.آن ها به خیال این که ماهم از خودشان هستیم ، نگه داشتند و ما را سوار کردند.                                                            

من که زبان کردی بلد بودم،شروع به صحبت با آن ها کردم و پرسیدم:از نیروهایی  که تازه از سپاه تهران اومدن چه خبر؟ یکی از آن هابا ناله گفت: چی بگم. توی اون ها کسی اومده به اسم حاج احمد متوسلیان، این بابا پدر ما رو  در اورده، از موقعی که اومده،تمام کار و کاسبی ما کساد شده، به تمام کمین های ضد کمین میزنه.عملیات هاش خانمان سوزه.

در تمام این مدت حاج احمد ساکت و آرام نشسته بود و جاده را نگاه می کرد. در یک آن وقتی فرصت را مناسب دیدم، به سرعت اسلحه را پشت سر یکی از آن ها گرفتم، آن ها باورشان نمی شد. ماشین را نگه داشتند. با کمک حاج احمد دست و پای آن ها را بستیم و حرکت کردیم. در راه خطاب به یکی از کرد ها گفتم: اگر متوسلیان رو ببینی اونو  میشناسی؟ مرد کرد گفت: نه! قیافه شو ندیدم. یک نگاه به حاج احمد انداختم و به مرد کرد گفتم : اون مردی که کنارت نشسته احمد متوسلیانه.

مرد کرد نگاهی به حاج احمد کرد حاج احمد هم در چشم او خیره شد. هنوز حاج احمد چشم از چشم او بر نداشته بود که متوجه شدیم مرد کرد شلوارش رو خیس کرده است. خنده ام گرفته بود، ماشین را نگه داشتیم و او را پیاده کردیم تا ماشین را نجس نکند.

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , ,
:: برچسب‌ها: مردان کومله ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 4 مهر 1395
فکرکردن به چه‌چیزهایی، برتر از عبادت است؟

بسم الله الرحمن الرحیم


روزها فکر من این است و همه شب سخنم //// که چرا غافل از احوال دل خویشتنم
از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟ //// به کجا می روم آخر؟ ننمایی وطنم؟


شاید این دوبیت شعر را بارها دیده باشید. و شاید بارها از کنار آن عبور کرده باشید!
راستی
چقدر به این موضوع فکر کرده اید؟
فکر!
چه واژه ی غریبی!
آخرین بار که فکر کرده اید کی بود؟
هیچ خاطرتان هست؟!
بگذریم

مدتی قبل با یکی از دوستان صحبت می کردم که نتیجه آن بحث منجر شد تا این تاپیک را شروع کنم. در روایت‌های مختلفی هم آمده است ارزش یک ساعت فکرکردن به‌اندازۀ هفتاد سال عبادت است و در روایت‌های دیگر، بهتر از هفت سال عبادت، این تفاوت مربوط به سؤالاتی بوده است که اصحاب می‌پرسیدند و ائمه‰، از موضوع تفکر آن‌ها سؤال می‌فرمودند و سپس ارزش‌گذاری می‌کردند. بنابراین، موضوع فکر مهم است.

حالاً واقعا ما به چه‌چیزهایی فکر می‌کنیم؟

فکرکردن به چه‌چیزهایی، برتر از عبادت است؟



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: فکرکردن -چیزها-برتر از عبادت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 4 مهر 1395
ظهور نسل سوم شهیدان انقلابی‌

* قضیه
خاطرمان هست وقتی که دکتر مجید شهریاری شهید و دکتر فریدون عباسی جانباز، هدف ترور قرار گرفتند، ۳۰۰ دانشجوی دانشگاه صنعتی شهید شریف و ۱۵۰ دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی و در ادامه، دانشجویانی از سایر دانشگاه‌ها، آمادگی خود را برای انصراف از رشته‌های تحصیلی خود و ورود به رشته‌های مرتبط با علوم هسته‌ای اعلام کردند. این «کمپینی» بود برای «ترور شدن»! این بیش از اتمی شدن، یک «شهادت‌طلبی» آشکار از جانب نسل سوم انقلاب اسلامی بود.
 
در اوج تهدید حملات تروریستی در عاشورا و اربعین، همین جوانان در یک حرکت انقلابی، خروش عظیمی با حضور نزدیک به دو میلیون نفر به راه می‌اندازند تا به خیر و ثواب و مسئولیت و تکلیف، جامه‌ی تحقق بپوشانند، گرچه کافران و منافقان و تروریست‌ها اکراه داشته باشند. این نیز «کمپینی» برای جانبازی در راه ارزش‌های انقلابی بزرگ است؛ هر سال عظیم‌تر از پارسال.

«در عرصه‌ی فرهنگ، در عرصه‌ی سیاست، در عرصه‌های اجتماعی، در عرصه‌های هنری، الی‌ماشاءالله جوان مؤمن داریم. این خیل عظیم جوانان مؤمن جزء معجزات انقلاب هستند. این جوان امروز است؛ جوانی که نامه می‌نویسند به بنده (از این نامه‌ها یکی و دو تا و ده تا هم نیست، زیاد است) و التماس، گریه که اجازه بدهید ما برویم در دفاع از حرم اهل‌بیت علیهم‌السلام بجنگیم؛ از زندگی راحت، از زن و بچه بگذریم. نامه می‌نویسند، واقعاً نامه‌ی گریه‌آلود، که پدر و مادر را راضی کردیم، شما اجازه بدهید ما برویم بجنگیم. این وضع جوان امروز است»



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: بیانات رهبر انقلاب - ائمه‌ی جماعات مساجد استان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 4 مهر 1395
ارزش دلار در زندگی اقتصادی باید شکسته شود
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای:«اگر مسئولان و مردم بتوانند اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی محقق و کشور را از جادوی مالی و پولی دشمن خلاص کنند و ارزش  و آقایی دلار را در زندگی اقتصادی بشکنند، کشورهای دیگر را نیز  نجات داده‌اند و برای آنها الگو خواهند شد. ۹۵/۶/۲۸»
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR بر اساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب طرح «ارزش دلار در زندگی اقتصادی باید شکسته شود» را منتشر می‌کند.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
:: برچسب‌ها: ارزش دلار-- زندگی اقتصادی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 3 مهر 1395
خط حزب‌الله ۵۱ | حزب‌الله پیروز است

خط حزب‌الله ۵۱ | حزب‌الله پیروز است

«جوانهایی که امروز در این کشور برای احیاء اسلام، برای اقامه‌ی دین با جد مشغول کارند، بحمدالله روزبه‌روز دارند زیاد میشوند. اینها همانهایی هستند که به فضل الهی، به حول‌وقوّه‌ی الهی، هر دشمنی از جمله آمریکا و صهیونیست را به زانو خواهند فکند.» ۹۵/۶/۳۰ 
پنجاهمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی خبری - تبیینی خط‌ حزب‌الله در سرمقاله‌ی این هفته به سه شرط تحقق وعده‌ی بسیار نزدیک الهی با عنوان «حزب‌الله پیروز است» پرداخته است.
گزارش این شماره‌ی هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله نیز به روایت رهبر انقلاب از دوران دفاع مقدس و ایستادگی ملت ایران در کنار امام امت در آن روزهای اولیه‌ی پیروزی انقلاب اختصاص دارد.
عکس ویژه‌ی این هفته به تصویر کمتر دیده‌شده‌ی رهبر انقلاب به مناسبت بازگشایی مدارس در یکی از مدارس تهران اختصاص یافته است.
پنجاه و یکمین شماره‌ی هفته‌نامه‌ی خط حزب‌الله به روح پرفتوح عالم مجاهد شهید میثم تمار از صحابی خاصه‌ی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) تقدیم می‌شود.
نسخه‌ی PDF نشریه در سه نسخه‌ی تابلوی اعلانات، A۴ جهت مطالعه و  A۳ برای چاپ و تکثیر بر روی پایگاه KHAMENEI.IR قرار گرفته است و عموم امت حزب‌الله می‌توانند آن را چاپ و در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیئت‌های مذهبی و پایگاه‌های بسیج توزیع کنند.
برای دسترسی به آرشیو نشریه هم می‌توانید به اینجا مراجعه کنید.
نسخه تابلو اعلانات | دریافت "خط حزب‌الله" نسخه‌ی مطالعه (A۴)دریافت نسخه‌ی چاپ (A۳)
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , شهدا , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: حزب‌الله ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 3 مهر 1395
۲۰ جمله کلیدی رهبر انقلاب درباره «دفاع مقدس»
پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت فرا رسیدن هفته دفاع مقدس، ۲۰ جمله کلیدی از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیرامون موضوع «دفاع مقدس» را منتشر می‌کند:

* جنگ به وسیله‌ی مردم اداره شد. هم ارتش و هم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هم نیروهای گوناگون، متکی به مردم بودند؛ به ایمان مردم، به عشق مردم، به صفای مردم. ۱۳۹۰/۰۷/۲۰
 
* جنگ هشت ساله، ما را قوی‌تر کرد. اگر جنگ هشت ساله نبود، این سرداران شجاع، این مردان برجسته نشان داده نمیشدند، در بین ملت بروز نمیکردند؛ این حرکت عظیمِ مخلصانه‌ی مردم مجال بروز و ظهور پیدا نمیکرد.
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , نظامی , ,
:: برچسب‌ها: دفاع مقدس؛ حفظ فرهنگ جنگ؛ مضامین دفاع مقدس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 3 مهر 1395
استاد حوزه علمیه قم:در دوران امام باقر(ع) میراث علمی پیامبر اكرم شكوفا شد
 
 خبرگزاری فارس: در دوران امام باقر(ع) میراث علمی پیامبر اكرم شكوفا شد

خبرگزاری فارس: استاد حوزه علمیه قم گفت: در دوران امام محمد باقر(ع) فرصتی به وجود آمد تا میراث علمی كه از دوران پیامبر اكرم(ص) باقیمانده بود، شكوفا شود.

عذری حسینی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در قم با تسلیت فرارسیدن سالروز شهادت امام محمد باقر(ع) با اشاره به شرایط دوران امام باقر(ع) اظهار داشت: این امام همام در شرایطی آرام و با استفاده از فرصت‌های موجود اصل و ریشه ولایت و امامت را تبیین كردند. وی خاطرنشان كرد: پیشوای پنجم شیعیان زیربنای دانشگاه‌ها را پایه‌گذاری كرده و با تربیت شاگردان نمونه به نشر و تبلیغ معارف اسلامی همت كردند. استاد حوزه علمیه قم با بیان اینكه دفاع از حقوق شیعیان مهم‌ترین دغدغه فكری امام محمد باقر(ع) بود، گفت: پیشوای پنجم شیعیان تنها امامی است كه در دوران ایشان شرایطی ایجاد شد كه دانشگاه بزرگ علمی راه‌اندازی شود و امام صادق(ع) دانشگاه این امام همام را تداوم بخشیدند. حسینی تصریح كرد: فرقه‌هایی مخالف در آن دوران رواج داشتند كه از جمله آنها خوارج بودند كه به دشمنی و توطئه با آن بزرگوار می‌پرداختند. وی ادامه داد: امام باقر(ع) با مناظره و شیوه تخصصی خاص با منطق، دلیل و برهان به مبارزه با آن فرقه‌ها پرداخته و مشكلات و شبهه‌های شیعیان را پاسخ می‌دادند. استاد حوزه علمیه قم تاكید كرد: در دوران امام محمد باقر(ع) فرصتی به وجود آمد تا میراث علمی كه از دوران پیامبر اكرم(ص) باقیمانده بود، شكوفا شود. حسینی با تاكید بر درس‌آموزی از ائمه اطهار(ع) اذعان داشت: ائمه اطهار(ع) در هیچ موقعیتی از جامعه جدا نمی‌شدند و همواره دلسوز شیعیان بودند كه باید در زندگی فردی و اجتماعی خود سرلوحه امور قرار دهیم. انتهای پیام


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: استاد حوزه علمیه قم- امام باقر(ع) -میراث علمی- پیامبر اكرم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 19 شهريور 1395
شعری زیبا درباره غدیر

شعری زیبا درباره غدیر، از حمیدرضا برقعی

افسران - شعری زیبا درباره غدیر، از حمیدرضا برقعی مهمان قرار افسرانی


مولای ما نمونه‌ی دیگر نداشته است
اعجاز خلقت است و برابر نداشته است

وقت طواف دور حرم، فکر می کنم
این خانه بی‌دلیل ترک بر نداشته است

دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی
آیینه‌ای برای پیامبر نداشته است

سوگند می خورم که نبی شهر علم بود
شهری که جز علی در دیگر نداشته است

طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است
انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است

یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود
یا جبرئیل واژه‌ی بهتر نداشته است

چون روز، روشن است که در جهل گم شده است
هر کس که ختم ناد علی بر نداشته است

این شعر استعاره ندارد برای او
تقصیر من که نیست برابر نداشته است...





:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , ,
:: برچسب‌ها: غدیر , شعر , شعر غدیر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 28 شهريور 1395
گناه نکردن...

گناه نکردن...

افسران - گناه نکردن...


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: گناه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 28 شهريور 1395
فیلم 8 دقیقه ای...؟!

 

 

نگاه ها همه بر روی پرده سینما بود.


اکران فیلم شروع شد،

شروع فیلم سقف یک اتاق 

دو دقیقه بعد همچنان سقف اتاق

سه, چهار, پنج, ...,هشت دقیقه اول فیلم فقط سقف اتاق! 

صدای همه در آمد. 

اغلب حاضران سینما را ترک کردند, 

ناگهان دوربین حرکت کرد و آمد پایین 

و به جانباز قطع نخاع خوابیده روی تخت رسید. 

زیرنویس: 

این تنها ۸ دقیقه از {زندگی }این جانباز بود و شما طاقت نداشتید...

 

 

----
خدا کنه فقط شرمندشون نشیم...

فقط همین...!

 

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: فیلم , سینما , جانبازان , قطع نخاعی , فرهنگی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1395
صدایت میکنم
 

خدایا

صدایت می کنم چون در این دنیا دیگر صدا به صدایی نمی رسد

اما تو گفتی که شنوایی



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: صدایت میکنم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1395
انسان بودن از دیدگاه مرحوم دکتر شریعتی

انسان به میزان برخورداری هایی که در زندگی دارد انسان نیست.

بلکه درست

 به اندازه ی نیازهایی که در خویش احساس می کند انسان است.

یعنی هرکس به میزانی انسان تر است که نیازهای کامل تر

متعالی تر

و متکامل تر دارد.

آدم های اندک نیازهای اندک دارند و انسان های بزرگ نیازهای بزرگ.

این جاست معنی این حقیقت دقیق که:

آنان که غنی ترند

محتاج ترند...

مرحوم دکتر علی شریعتی(ره)



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: انسان بودن - مرحوم دکتر شریعتی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1395
جملات طلايي از سيد شهيدان اهل قلم ... شهيد مرتضي آويني

آرمان خواهی انسان،مستلزم صبر بر رنج هاست.پس برادرخوبم!برای جانبازی در راه آرمان ها،یاد بگیر که در این سیّاره ی رنج،صبورترین انسانها باشی

 

 عجب از این عقل باژگونه که ما را در جست و جوی شهدا،به قبرستان هامی کشانَد!

 

پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفتهاند،امّا حقیقت آن است که زمان،ما را با خود برده است و شهدا ماندهاند!

 

 هنر آنست که بمیری،پیش از آن که بمیرانندت و مبدأو منشأ حیات،آنانند که چنین مرده اند!

 

هرکه می خواهد ما رابشناسد،داستان کربلا را بخواند!

 

 ای دل چنین مپندار كه فقط عاشورائیان را بدان بلا آزمودند و لا غیر. تو را نیز از این نسب لا یتغیر تاریخ گریزی نیست .صحرای بلا به وسعت تاریخست و كار به یك" یا لیتنی كنت معكم" ختم نمی شود!

«« زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتراست.

 

سلامت تن زیباست، اما پرنده‌ی عشق، تن را قفسی می‌بیند كه در باغ نهاده باشند .


و مگر نه آنكه گردن‌ها را باریك آفریده‌اند تا در مقتل كربلای عشق آسان‌تر بریده شوند؟


و مگر نه آنكه از پسر آدم، عهدی ازلی ستانده‌اند كه حسین علیه السلام را از سر خویش بیش‌تر دوست داشته باشد؟


و مگر نه آنكه خانه‌ی تن راه فرسودگی می‌پیماید تا خانه‌ی روح  آباد شود؟


و مگر این عاشق بی‌قرار را بر این سفینه‌ی سرگردان آسمانی، كه كره‌ی زمین باشد، برای ماندن در اصطبل خواب و خور آفریده‌اند؟


و مگر از درون این خاك اگر نردبانی به آسمان نباشد، جز كرم‌هایی فربه و تن‌پرور بر می‌آید؟


پس اگر مقصد را نه اینجا، در زیر این سقف‌های دلتنگ و در پس این پنجره‌های كوچك كه به كوچه‌هایی بن‌بست باز می‌شوند نمی‌توان جست، بهتر آنكه پرنده‌ی روح دل در قفس نبندد.

پس

اگر مقصد پرواز است، قفس ویران بهتر، پرستویی كه مقصد را در كوچ می‌بیند، از ویرانی لانه‌اش نمی‌هراسد.»»

و اما در آخر ...

 ای شهید!ای آنکه بر کرانه ی ازلی و ابدی وجود،برنشسته ای! دستی برآر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این مُنجلاب بیرون کش.



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: شهيد مرتضي آويني ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1395
به بیشتر دویدن نیست...
 

سبقت از سایه ها به بیشتر دویدن نیست

به سوی نور که باشی ، سایه ها در پس تو اند

الله نور السماوات والارض

سوره نور ؛ آیه


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: نور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 24 شهريور 1395
هدف دشمن در جنگ نرم تسلط بر مغزها و افکار جوانان است

آیین اختتامیه شانزدهمین دوره رقابت های قرآنی خانواده های نیروی دریایی ارتش صبح امروز با حضور امیر دریادار حبیب الله سیاری فرمانده نیروی دریایی در جوار بارگاه ملکوتی امام هشتم(ع) برگزار شد.
 
امیر دریادار سیاری در ابتدای این آیین اظهار داشت: پس از پیروزی انقلاب و شکل گیری نظام مقدس جمهوری اسلامی، استکبار جهانی که منافع خود را در منطقه از دست داده بود دشمن این نظام نوپا شد و با دو حربه جنگ سخت و نرم به مبارزه با ما روی آورد.
 
وی با بیان اینکه لازمه نبرد در جنگ سخت، آمادگی صددرصدی نیروهای مسلح است افزود: برای کسب این آمادگی بایستی شاخصه های مهمی اعم از ایمان، شجاعت و علم و دانش داشته باشیم که امروز رزمندگان ما با داشتن قوه ایمان و ارتقاء آن روز به روز بر این آمادگی می افزایند و روحیه شهادت طلبی و رزمی خود را بالا می برند. البته این مسیر هموار نمی شود مگر با عمل به قرآن و تمسک به اهل بیت علیهما سلام.
 
دریادار سیاری در ادامه با تأکید بر لزوم حفظ آمادگی و مقاومت در جنگ نرم تصریح کرد: هدف دشمن در جنگ نرم تسلط بر مغزها و افکار همه بویژه خانواده ها و جوانان است چرا که پس از تسلط بر افکار، بر باورها مسلط می شوند و طبیعتاً این عوامل موجب تغییر در رفتار خواهد شد که نتیجه اش دستیابی دشمن به برنامه ریزی ها و اهدافش خواهد بود.
 
فرمانده نیروی دریایی راهبردی ارتش با اشاره به اینکه جامعه هدف در جنگ نرم خانواده ها و جوانان ما هستند خاطر نشان ساخت: یکی از راهکارهای دشمن در این رزمگاه تغییر سبک زندگی است که اگر سبک زندگی در جامعه ما تغییر و به سمت و سوی غرب گرایش پیدا کند آنگاه رعایت حجاب اسلامی و حلال و حرام معنا نخواهد داشت و این دقیقاً همان چیزی است که دشمن می خواهد.
 
وی گفت: همانگونه که سربازان و فرماندهان جنگ سخت نظامیان و نیروهای مسلح هستند و همواره در مسیر ارتقاء سطح آمادگی می کوشند، بایستی در جنگ نرم نیز که رزمندگان آن خانواده ها و فرزندانشان هستند تلاش شود تا سبک زندگی آنها دستخوش تغییرات مخرب واقع نشود و در راه تعلیم و تربیت بر اساس شاخصه های انقلابی که مورد تأکید فرماندهی معظم کل قوا(مدظله العالی) است از هیچ کوششی فروگذار نکنند.
 
دریادار سیاری در پایان اظهار داشت: تجهیز این سربازان از طریق انس و عمل به قرآن میسر خواهد بود که اگر اینگونه شود می توانیم آمادگی خود در میدان رزم در جنگ نرم را ثابت کنیم و انشاءالله مانند پیروزی های هشت سال دفاع مقدس خواهیم توانست بار دیگر پوزه دشمنان قسم خورده نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را به خاک بمالیم.


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , ارتش , ,
:: برچسب‌ها: ارتش ج , ا , ایران , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 9 شهريور 1395
ستاره‎های وطن پرست
افسران - ستاره‎های وطن پرست
   
   


          بروس لی و جکی چان
یکی #ستاره دهه شصت میلادی سینما جهان
و دیگری یکی از چهره‌های مشهور سینمایی #آسیا و دنیا حرفه ای
هر دو متولد چین و بندر هنگ کنگ

چند نکته درباره آنها ؛
1_ با وجود اینکه هر دو آنها در دوران بازیگری خود موفق شدند از امکانات سینمایی جهان به خصوص هالیوود بهره ببرند و در آنجا بازی کنند هیچگاه به زادگاه خود ، #چین پشت نکردند و حاضر نشدند درباره آن ذره‌ای #سیاه_نمایی کنند و یا اینکه کشور و ملت چین در آن منفور و نقش منفی داشته باشند

2_ فیلم‌های آنان در یک قرن گذشته بزرگترین کمک را به مبارزه با #قاچاق ، مافیا و باندهای خلافکاری در چین کرده و مردم چین را به همراهی با پلیس در این امر تشویق کرده و حتی #جوانان چینی را از #مواد_مخدر و پیوستن به باندهای خرابکاری منصرف کرده است

3_ آثار آنان بر احیا سنت‌های اصیل ، فرهنگ و #تمدن چین را بین مردم این کشور تاثیر مثبت گذاشته و اهمیت میراث فرهنگی را در میان آنها دو چندان کرده و حتی موجب افزایش #عزت_نفس چینی‌ها در همه زمینه‌ها شده است.

افسران - ستاره‎های وطن پرست


4_ در اکثر فیلم‌های جکی چان اکثرا از اسپانسرها و #تولیدکنندگان چینی استفاده شده ، و تلاش شده تا در صحنه‌های آن ، کالا چینی به مخاطب معرفی شود

5_ در سی سال گذشته فیلم‌های به کارگردانی جکی چان ، سعی خود را کرده تا جامعه و کشور چین را یکی از اقتصادها و فرهنگ‌های برتر به دنیا معرفی کند و در آن بهترین #تبلیغ از کشور چین ارائه شده

6_ در نمایشنامه آثار این دو اغلب رقیب و شخصیت منفی داستان یک #انگلیسی ، #آمریکایی ، #ژاپنی هست ، که به دنبال تحریک حس #رقابت‌_جویی و #ناسیونالیستی مردم چین در برابر استعمار و استبداد چند صدساله تاریخ خود میباشد

7_ در فیلمنامه فیلم‎های آنها هیچگاه بر روی #نقاط_ضعف و تاریکی‌های جامعه چین دست گذاشته نشده و به جای بزرگ کردن آن به دنبال رفع و #درمان غیر مستقیم آن بودند

ستاره‎های #هنر_هفتم نه تنها اینگونه به برخاستن چین جنگ زده و بهبودی #اژدها زخمی آسیا کمک کردند تا عقب ماندگی ناشی از جنگ جهانی دوم و سالها #مستعمره بودن را جبران کند بلکه به پیشرفت چشمگیر و گسترده‌ای دست پیدا کرده و به یک #قدرت‎_جهانی بدل شود

و اما بازیگران خود فروخته و نخبگان خودباخته سینما ما #فروشنده بزرگ کردن مشکلات و معضلات اجتماعی کشور خود به دنیا میشوند و به آن افتخار هم میکنند

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: تاریخ , چین , بروس_لی , جکی_چان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 23 شهريور 1395
آل سعود همان شجره ملعونه است
 

چرا رهبر انقلاب از عبارت شجره ملعونه استفاده کردند؟

در بخشی از پیام حج رهبر انقلاب در توصیف آل‌سعود، از اصطلاح «شجره‌ی ملعونه» استفاده شده است. این اصطلاح که برگرفته از متن قرآن کریم است اشاره به ماجرای رؤیایی دارد که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم دیده‌اند. در آیه‌ی ۶۰ سوره‌ی اسرا چنین آمده است: «وَ إِذْ قُلْنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتِی أَرَیْناکَ إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزِیدُهُمْ إِلَّا طُغْیاناً کَبِیراً» : «و چون برایت گفتیم: به‌راستی پروردگارت به مردم احاطه داشته‌ و آن رؤیایی را که به تو نمایاندیم و (نیز) آن درخت لعنت‌شده در قرآن را، جز وسیله‌ای برای امتحان مردم قرار ندادیم. و ما بیم‌شان می‌دهیم، پس ایشان را به‌جز طغیانی بزرگ نمی‌افزاید.»

سؤال آن است که این شجره‌ی ملعونه چیست که خداوند آن را وسیله‌ای برای آزمایش و امتحان مردم قرار داده است؟ مخصوصا آنکه در هیچ یک از آیات کریم، شجره‌ای به چشم نمی‌خورد که مورد لعن خداوند قرار گرفته باشد. برخی از مفسران معتقدند که این شجره، شجره‌ی زقوم است و به آیه‌ی ۶۲ سوره‌ی صافات اشاره می‌کنند که «أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ إِنَّا جَعَلْناها فِتْنَةً لِلظَّالِمِینَ». اما همانگونه که مشخص است در این آیه، صرفا به محل امتحان بودن زقوم اشاره می‌شود و دیگر مورد لعن قرار نگرفته است.

به‌همین علت برخی از مفسران دیگر اعتقاد بر این دارند که کلمه‌ی «شجره» را نباید به معنای تحت‌اللفظی آن یعنی «درخت» ترجمه کرد، بلکه با توجه به محتوای آیه می‌توان دریافت که مراد خداوند از بیان آن چیز دیگری بوده است. شبیه چنین موضوعی در آیات ۲۴ و ۲۶ سوره‌ی ابراهیم علیه‌السلام نیز آمده است که خداوند از دو عبارت «شجره‌ی طیبه» و «شجره‌ی خبیثه» برای توصیف وضعیت دو جریان حق و باطل استفاده شده است: «أَلَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ ٱللَّهُ مَثَلًۭا کَلِمَةًۭ طَیِّبَةًۭ کَشَجَرَةٍۢ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌۭ وَفَرْعُهَا فِى ٱلسَّمَآءِ» و «وَمَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍۢ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ ٱجْتُثَّتْ مِن فَوْقِ ٱلْأَرْضِ مَا لَهَا مِن قَرَارٍۢ».


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: شجره ملعونه , آل سعود ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 23 شهريور 1395
پیام رهبر معظم انقلاب به مسلمانان جهان به مناسبت فرارسیدن موسم حج

 

جهان اسلام فکری اساسی برای مدیریت حرمین شریفین و مسئله‌ حج بکند/ گریبان حاکمان سعودی را رها نکنید/حکّام سعودی که امسال صدّ عن سبیل‌اللّه کردند گمراهانی روسیاهند

خبرگزاری فارس: جهان اسلام فکری اساسی برای مدیریت حرمین شریفین و مسئله‌ حج بکند/ گریبان حاکمان سعودی را رها نکنید/حکّام سعودی که امسال صدّ عن سبیل‌اللّه کردند گمراهانی روسیاهند

در آستانه ایام حج، پیام مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به مسلمانان سراسر جهان منتشر شد.

 
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , سیاسی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: پیام رهبر معظم انقلاب- مسلمانان جهان - مناسبت فرارسیدن موسم حج ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 12 شهريور 1395
در جستجوی آنچه توبه کرده ای نباش ، فقط...
افسران - در جستجوی آنچه توبه کرده ای نباش ، فقط...


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: توبه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 18 شهريور 1395
کسی مثل عمار لازم است



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , سیاسی , ,
:: برچسب‌ها: عمار ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 18 شهريور 1395
هر قدر هم زندگی کنی آخرش می میری

 

 !*___ هر قدر هم زندگی کنی آخرش می میری ___*!

آیت الله مجتهدی تهرانی:

هر چه می خواهی در این دنیا زندگی کنی بکن! اما آخرش مرگ است

آقا از این کوچه نرو ! بن بست است. این خیره سر میرود. تاریک هم هست

پیشانی اش می خورد به دیوار.

این دنیا هم کوچه ی بن بست است. آخرش پیشانی مان میخورد به سنگ لحََد.

آن وقت تازه پشیمان می شویم. میگوییم خدایا مارا به دنیا بازگردان، ما

اشتباه میکردیم. دیگر عمل صالح انجام میدهیم. خطاب میرسد

کَلاّ : ساکت شو!

تو برگردی به دنیا باز همان آدم اولی ! تو خوب بشو نیستی. می گویی

من را برگردان به دنیا ، آدم خوبی میشوم.. این همه جنازه بردی،

دوستانت را بردی دفن کردی، میخواستی خیال کنی که خودت مرده ای.

بسم الله. جنازه که بردی دفن کردی فکر کن خودت هستی و دوباره

زنده شدی، آمده ای به دنیا. آیا اعمالمان را خوب می کنیم؟



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 18 شهريور 1395
غیبت


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: غیبت , نیکی , قیامت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 10 شهريور 1395
زیباترین ها

زیــباتـرین های عـــالم

زیباترین شروع :بسم الله

زیباترین كلام: لااله الاالله

 زیباترین سوره: حمد

زیباترین آواز: اذان

زیباترین ناله: نیایش

زیباترین سلسله: انبیاء

 زیباترین دین: اسلام

 زیباترین رحمت: باران

 زیباترین زمین: كربلا

زیباترین خاك :تربت

زیباترین سرمایه: زمان

 زیباترین شب: قدر

زیباترین میعاد: معاد

 زیباترین عهد: وفا

 زیباترین جنگ: جنگ بانفس

 زیباترین حرف: حق

 زیباترین زینت: ادب

زیباترین روز: جمعه

 زیباترین نیكی: به پدر ومادر

زیباترین آغوش: مادر

زیباترین بنا: ابراهیم

زیباترین سنگ :حجرالاسود

 زیباترین صابر: حضرت زینب

زیباترین خانه: كعبه



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , مذهبی , ,
:: برچسب‌ها: زیبا , الله ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 10 شهريور 1395
پند+حکمت+غرور

چوپان بیچاره خودش را کشت که آن بز چالاک از آن جوی آب بپرد نشد که نشد. او می‌دانست پریدن این بز از جوی آب همان و پریدن یک گله گوسفند و بز به دنبال آن همان...

عرض جوی آب قدری نبود که حیوانی چون نتواند از آن بگذرد… نه چوبی که بر تن و بدنش می‌زد سودی بخشید و نه فریادهای چوپان بخت برگشته!

پیرمرد دنیا دیده‌ای از آن جا می‌گذشت وقتی ماجرا را دید پیش آمد و گفت من چاره کار را می‌دانم. آنگاه چوب دستی خود را در جوی آب فرو برد و آب زلال جوی را گل آلود کرد.

بز به محض آنکه آب جوی را دید از سر آن پرید و در پی او تمام گله پرید...!

چوپان مات و مبهوت ماند. این چه کاری بود و چه تأثیری داشت ؟

پیرمرد که آثار بهت و حیرت را در چهره چوپان جوان می‌دید گفت:

تعجبی ندارد تا خودش را در جوی آب می‌دید حاضر نبود پا روی خویش بگذارد. آب را که گل کردم دیگر خودش را ندید و از جوی پرید و من فهمیدم این که حیوانی بیش نیست پا بر سر خویش نمیگذارد و خود را نمی‌شکند چه رسد به انسان که بتی ساخته است از خویش و گاهی آن را می‌پرستد...



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: پند- حکمت- غرور ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 7 شهريور 1395
مردم داری

زمانی کزروس به کوروش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود ؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید. مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود. کوروش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست ...



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: مردم داری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 7 شهريور 1395
چوپان و تاجر

چوپانی و تاجری دوست بودند و هردو هدف مشترک دور دنیا دیدن را داشتند، تاجر یه عمر پول جمع کرد برای هدفش ونهایت بعد 30 سال که خواست دور دنیا را ببینه از دنیا رفت و موفق نشد و چوپان هر روز با گوسفندانش به یه نقطه از دنیا رفت و بعد 30 سال در نهایت سلامت به شهر خودش با کلی ثروت بازگشت ...



:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: چوپان- تاجر ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 7 شهريور 1395
خدا
 


:: موضوعات مرتبط: فرهنگی , اجتماعی , ,
:: برچسب‌ها: خدا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 6 شهريور 1395