|
|
|
امروز 15 آذرماه مصادف با سالروز شهادت خلبان شهید احمد کشوری و «روز هوانیروز» در سال 1359 است.
«احمد کشوری» افتخار اسلام و هوانیروز است و به وسیله سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ارتشی نمونه لقب گرفته است. از شجاعت پدرش همین بس که رئیس ژاندارمری در یکی از شهرهای شمال بوده و با سردمداران زر و زور مبارزه میکرد و در آخر مجبور به استعفا شد و سپس به کشاورزی پرداخت و از قدرت روحی مادرش چه چیز بالاتر از این که در هنگام دفن پسرش در حالی که عکس او را میبوسید و پرچم جمهوری اسلامی را که به دست خودش دوخته بود، بر سر مزار او میآویخت و فریاد میزد: احسنت، پسرم،احسنت پسرم.
به گزارش سرویس فرهنگ حماسه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، احمد کشوری در تیرماه 1332 به دنیا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در «کیاکلا» و «سرپل تالار»، دو روستا از روستاهای محروم شمال و سه سال آخر را در «دبیرستان قناد» بابل گذراند. دوران تحصیلش را به عنوان شاگردی ممتاز به پایان رساند. وی ضمن تحصیل علاقه زیادی به کارهای ورزشی و هنری نشان میداد و یک بار در رشته طراحی در ایران مقام اول را کشب کرد و در «کشتی» هم درخشش داشت.
احمد در حین تحصیل فعالیتهای مذهبی زیادی داشت و با صدایش در اغلب مجالس و مراسم مذهبی از قبیل عاشورا، با مدیریت و جدیت بسیار، مرثیه خوانی و اداره بخشی از مراسم را به عهده میگرفت و در این برنامهها تمام سعی خود را برای نشان دادن چهره حقیقی اسلام و بیرون آوردن آن از قالبهایی که سردمداران زر و زور و اربابان از خدا بیخبر برای آن درست کرده بودند، به کار میبرد و معتقد بود که انسان نباید یک مسلمان شناسنامهای باشد، بلکه باید عامل به احکام اسلام باشد.
احمد در سال آخر دبیرستان با دو تن از همکلاسیهایش فعالیتهای سیاسی و مذهبی خود را شدت داد و به وسیله طرح و نقاشی سیاسی بر علیه رژیم وابسته شاه افشاگری کرد.
کشوری بعد از اخذ دیپلم برای ورود به دانشگاه آماده میشد اما با توجه به هزینههای سنگین ورود به دانشگاه و محرومیت مالیاش، از رفتن به دانشگاه منصرف شد و در سال 1351 وارد ارتش در قسمت هوانیروز شد ولی همیشه از مسائلی که در آنجا میدید و مخالف با شئون عقیدتیاش بودند،رنج میبرد. احمد در معاشرت با استادهای خارجی اعمالی از خود نشان میداد که آنها تحت تأثیر قرار میگرفتند و در این مورد وقتی از او سئوال میشد،میگفت که من یک مسلمانم و مسلمان نباید فقط به فکر خود باشد و میخواست در آنجا نیز دامنه ارشاد را بگستراند.
احمد کشوری به علت هوش و استعدادی که داشت دورههای تعلیماتی خلبانی هلیکوپترهای «کبری» و «جت رنجر» را با موفقیت به پایان رساند.
شبهایی که او با صوت زیبایی که قرآن میخواند و پیوندش را با «الله» مستحکمتر میکرد،فراموش نشدنی هستند. عبادتهای او بسیار شیرین و موثر بود. وقتی وارد عبادت میشد حالی دیگر میگرفت.
روحیهای متواضع و رئوف داشت و در عین حال در مقابل بیعدالتیها سرسختانه میایستاد. علاقه عجیبی به روحانیت داشت و بسیار افسوس میخورد که چرا روحانی نیست و میگفت ای کاش در لباس روحانیت بودم، در آن صورت میتوانستم حرفهایم را بزنم.
احمد کشوری در ارتش با همه محدودیتها، بسیاری از کتابهای ممنوعه را در کمد لباسش جاسازی کرده بود و در فراغت، آنها را مطالعه میکرد و به دیگران نیز میداد تا مطالعه کنند. چندین بار به علت اعمالی که بر علیه رژیم انجام میداد مورد بازجویی قرار گرفت.
در اوایل به کارش در کرمانشاه شروع به تحقیق درباره فقرای شهر، کرد و در این زمینه برای نشر روحیه انفاق در همکارانش سعی بسیار میکرد و بالاخره توانست با همکاری چندین نفر دیگر از ارتشیان «خیر» هوانیروز مخفیانه صندوق اعانهای جهت کمک به مستضعفین تاسیس کند.
احمد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از انقلاب،جان برکف برای اعتلای اسلام مقاومت کرد. در بیشتر تظاهرات شرکت میکرد و بسیاری از شبها، بدون آن که لحظهای به خواب برود تا صبح را به چاپ اعلامیه امام میگذراند.چه قبل و چه بعد از انقلاب، عقیدهاش این بود که تنها رهبران راستین امت اسلام،روحانیت در خط امام هستند.
در حین تظاهرات چندین بار کتک خورده بود ولی با شوق عجیب از آن یاد میکرد و میگفت: این «باطومی» که من خوردم چون برای خدا بود چه شیرین است و من شادم از این که میتوانم قدمی بردارم و این توفیقی است از سوی پروردگارم.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، وقتی حوادث کردستان شروع شد، بابت ناامنیهای ایجاد شده توسط ضدانقلاب ناراحت بود. شهید فلاحی میگفت که من شبی برای انجام مأموریت سختی در کردستان داوطلب خواستم و هنوز سخنانم تمام نشده بود که از جوانی از صف بیرون آمد. دیدم کشوری است. او از همان آغاز چنان از خود کیاست، لیاقت و شجاعت نشان داد که وصف ناکردنی است. یک بار به شدت زخمی شد اما هلیکوپترش را به مقصد رساند.
در زمان جنگ تحمیلی هم دست از ارشاد برنمیداشت و ثمره تلاشهای شبانهروزی او را میتوان در پرورش عقیدتی شیرمردانی چون شهید سهیلیان و شهید شیرودی دانست و چه متواضعانه شیرودی شهید گفت: احمد استاد من بود.
زمانی که صدام آمریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینهاش بود اما همین که موضوع تجاوز صدام را شنید فردای آن روز عازم سفر شد. به او گفته بودند بمان و پس از اتمام جراحی برو. اما جواب داده بود وقتی که اسلام در خطر باشد، من این سینه را نمیخواهم.
در جبهه، بیابانهای غرب کشور را به گورستانی از تانکها و نفرات دشمن بعثی تبدیل کرده بود. بدون وقفه و با تمام قدرت میکوشید و پروازهای سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام میداد. حماسههایی که در شکار تانکها آفریده بود، فراموش نشدنی هستند.
احمد همواره برای تقویت وحدت بین سپاه و ارتش میکوشید. کشوری میگفت: تا آخرین قطره خون برای اسلام و اطاعت از ولایتفقیه خواهم جنگید.
عشق احمد به امام چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب وصفنشدنی است. یک بار بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و وقتی که برای امام کسالت قلبی پیش آمده بوده، احمد در مسافرت بوده است. در راه وقتی که این خبر را میشنود، از ناراحتی ماشین را کنار جاده نگه میدارد و گریان میگوید: خدایا از عمر ما بکاه و به عمر رهبر بیفزا. و وقتی به تهران میرسد به بیمارستان رفته و آمادگی خود را برای اهدای قلبش به رهبرش اعلام میکند.
بالاخره در روز1359/9/15 و در حالی که از یک مأموریت بسیار مشکل ، اما پیروز بازمیگشت، مورد حمله نابرابر و ناجوانمردانه مزدوران بعثی قرار گرفت و در حالی که هلیکوپترش بر اثر اصابت راکتهای دو هواپیمای «میگ» دشمن به شدت در آتش میسوخت آن را تا مواضع خودی رساند و آنگاه در خاک وطن سقوط کرد و به شهادت رسید.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
ارتش ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
ارتش جمهوري اسلامي ايران ، نيروي هوايي ارتش ، فرمانده نيروي هوايي ارتش ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 16 آذر 1394
|
|
امروز 14 آذر برابر با 5 دسامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
برترین ها: امروز 14 آذر برابر با 5 دسامبر تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این وقایع میپردازیم.
رویدادها:
1960 - خريد گندم از آمريكا براي نخستين بار
براي نخستين بار، خريد گندم از آمريكا پنجم دسامبر 1960 (14 آذر 1339) آغاز شد. قرارداد مربوط، اوايل نوامبر بر پايه خريد دويست و پنجاه هزار تُن گندم امضاء و اجراي آن موکول به دريافت وام خارجی شده بود که چند روز پس از آن، صندوق بين المللي پول با دادن وامي به مبلغ 35 ميليون دلار به ايران موافقت کرد. ايران در همان ايام (دوره اول نخست وزيري جعفر شريف امامي) براي نخستين بار داراي بانك مركزي (ناشر اسکناس) شده و تنظيم و نظارت سياست پولي کشور به آن محول گرديده بود.
درآمد ايران از نفت در آن زمان به دليل ارزان بودن بهاي بين المللي نفت خام، کمي مصرف جهاني آن، و اندک بودن ميزان صدور به آمريکا که خود داراي نفت کافي بود و نيز پرداخت غرامت به انگلستان و همچنين نرخ هفت تومان در برابر يک دلار؛ مبلغ قابل ملاحظه اي نبود، و به همين سبب هم کمتر فردي پيدا مي شد که زير بار مقام بالاي دولتي برود و مقامات تراز اول و نمايندگان پارلمان ايران همچنان از خانواده هاي اعيان بودند که درآمد ملکي (زراعي) داشتند و نيازي چندان به دريافت دستمزد از دولت نداشتند. نفت ايران در آن زمان در دست کنسرسيومي مرکب از کمپاني هاي نفتي غرب بود.
2013 - گزارش صد روز اول حسن روحانی و انتقاد از دولت قبل
«گزارش صد ِ روز اول» حسن روحانی رئیس جمهور که آن را در یک مصاحبه طولانی با تلویزیون دولتی بیان داشت و خبرگزاری های داخلی پنجم آذر 1392 آن را منتشر ساختند مسائل اقتصادی ایران امروز را بازتاب می دهد، در تاریخ خواهد ماند و مورد بحث و تفسیر و استناد قرار خواهد گرفت. وی بدون پرده پوشی، مسائل کنونی اقتصادی را به گردن دولت پیش از خود (دولت های نهم و دهم) انداخته و گویا باعث رنجش دوستان محمود احمدی نژاد شده و احمدی نژاد او را به مناظره دعوت کرده است. ولي سخنگوي دولت روحاني گفته است که جامعه در حال حاضر نياز به آرامش دارد و رئيس سازمان آمار کشور ـ که در دوران زمامداري احمدي نژاد منصوب شده ـ درستي آمار و ارقام ارائه داده شده توسط حسن روحاني در «گزارش صد روز اول» را تاييد و چند روز بعد دقّت آنهارا اعلام داشته است.
حسن روحانی در آن مصاحبه تلويزيوني گفت: تصور من این بود زمانی که دولت یازدهم بر سر کار آید بین سه تا چهار ماه کالاهای اساسی در کشور وجود خواهد داشت، اما در آغاز کار دولت معلوم شد که ایران از لحاظ کالاهای اساسی از جمله گندم دچار مشکل است مثلا در سیلوهای یک شهرستان تنها برای سه روز گندم وجود داشت. مسئله دوم که با آن روبرو شدیم «خالی بودن خزانه» بود. میدانید که خزانه کشور آن جایی است که درآمدهای دولت به آن واریز و هزینه ها برداشت میشود. در امُردادماه 1392 [ماهی که دولت تازه زمام امور را به دست گرفت] ما برای پرداخت حقوق کارمندان باید 7 هزار و 500 میلیارد تومان موجودی در خزانه میداشتیم، یعنی درآمد. حال آنکه کُل ِ موجودی 2 هزار و 800 میلیارد تومان بود و بنابراین، ما برای پرداخت حقوق کارمندان نیاز به استقراض 4 هزار و 600 میلیارد تومان (از بانک مرکزی) داشتیم [یعنی چاپ اسکناس به این مبلغ]. ما در شرایط رکود تورّمی بودیم. در سال 1374 [زمان ریاست هاشمی رفسنجانی بر قوه مجریه] هم توّرم [تورّم پول – پول درجریان ـ پول در دست مردم] بسیار بالا و حدود 49درصد بود اما رشد اقتصادی نیز 3 درصد بود و نَه تورم بالای 40درصد و رشد اقتصادی منفی یعنی «رکود» در زمان تحویل گرفتن دولت، و در چنین شرایطی ما دولت را تحویل گرفتیم. چنین شرایطی و تا این حد رکود و تورّم در ایران، در 50 ساله گذشته بیسابقه است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
متفرقه ,
,
:: برچسبها:
14 آذر - 5 دسامبر-تاریخ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 15 آذر 1394
|
|
در این مطلب 15 کاخ از کهنترین، بزرگترین، مهمترین و زیباترین کاخهای تاریخی ایران از دوره هخامنشی تا پایان دوره قاجار اختصاص دارد.
وب سایت همشهری شش و هفت - رضا ستوده: این دو بیتی را حکیم عمر خیام نیشابوری سروده است. نگاهی گذرا به تاریخ ایران و آثار برجای مانده از پیشینیان نشان میدهد که از میان صدها و هزاران کاخ و کوشک شکوهمند و پرزرق و برقی که شاهان و حكمرانان برای خود ساختند، تنها شمار اندکی از آنها به جای مانده است و از میان این شمار اندک نیز، تعداد کمی از آنها که به زمان ما نزدیکتر بودهاند، صحیح و سالم ماندهاند؛ بقیه ویران و نیمه ویران هستند.
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو بر درگه او شهان نهادندی رو
دیدم که بر کنگرهاش فاختهای بنشسته همی گفت که کو کو کو کو؟
با این حال، حساب معماران و هنرمندانی که این کاخها را بنا کردند و هنرها یا فنونی که در آنها به کار گرفته شده، از حساب صاحبانشان جداست؛ از آنجا که این دست بناها با صرف هزینههای هنگفت ساخته میشدند و بهترین معماران و هنرمندان هر عصر برای ساختشان گرد هم میآمدند، آنها را باید از بهترین نمونههای معماری ایرانی به شمار آورد؛ چندان که امروزه نیز از بزرگترین سرمایهها و جاذبههای گردشگری ایران محسوب میشوند.
این بار بعضی از کهنترین، بزرگترین، مهمترین و زیباترین کاخهای تاریخی ایران از دوره هخامنشی تا پایان دوره قاجار اختصاص دارد. از 15 کاخی که در اینجا از آنها یاد میکنیم، هفت کاخ (یا مجموعه کاخ) در فهرست میراث فرهنگی جهان به ثبت رسیدهاند و این خود گویای ارزشهای تاریخی، هنری، معماری و دانش و تجربه به کار رفته در آنهاست.
مرودشت؛ تخت جمشید
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
کاخهای ایرانی ، قصر ، تخت جمشید ، قصرهای ایرانی ، ایرانگردی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
اینها تعدادی از بانوان موفق ایرانی در جهان هستند که آوازه شهرت شان تا اینجا هم رسیده است. اغلب آنها در ایران به دنیا آمدند و بعدا به خارج از کشور رفته و آنجا مدارج ترقی را طی کرده اند اما ملیت و پیشینه ایرانی خود را فراموش نکرده اند.
مجله دیده بان - مونیکا قایدی: اینها تعدادی از بانوان موفق ایرانی در جهان هستند که آوازه شهرت شان تا اینجا هم رسیده است. اغلب آنها در ایران به دنیا آمدند و بعدا به خارج از کشور رفته و آنجا مدارج ترقی را طی کرده و هم اکنون چهره های موفق و تاثیرگذاری هستند اما ملیت و پیشینه ایرانی خود را فراموش نکرده اند و مفتخرند که خون ایرانی در رگ هایشان جاری است.
ما هم به آنها و تلاش شان برای موفقیت و رشد علم و تکنولوژی و فرهنگ در جهان افتخار می کنیم و امیدواریم این دانش و توان، روزی برای کمک به ساختن ایرانی بهتر هم به کار گرفته شود. بخش دیگری از بانوان ایرانی هم در زمینه های مختلف هنری موفق بوده اند که نام و سرگذشت شان در این مجموعه نیامده است.
لیلی افشار
نخستین بانو با دکترای گیتار
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
موفق ترین بانوان ایرانی ، موفقیت ، انوشه انصاری ، مریم میرزاخانی ، زنان موفق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
تجربیات و تحقیقات آموزشی نشان میدهد وقتی پیام یا محتوایی همراه با تصویر و صدا باشد، میزان تاثیرگذاری و به خاطر سپاری آن به حد زیادی بالا میرود.
وب سایت همشهری شش و هفت - علی سیفاللهی: تجربیات و تحقیقات آموزشی نشان میدهد وقتی پیام یا محتوایی همراه با تصویر و صدا باشد، میزان تاثیرگذاری و به خاطر سپاری آن به حد زیادی بالا میرود. حال اگر این محتوا یك موضوع جذاب علمی باشد و با فیلمها و تصویرسازیهای چشم گیر همراه شود قطعا محصولی بسیار دیدنی به بار میآید. مستندهای علمی دقیقا از همین استانداردها پیروی میكند. در زیر میتوانید فهرستی از دیدنیترین مستندهای علمی را ببینید و بخوانید.
سیاره انسان
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
مستند علمی ، مستند ، علمی ، سیاره انسان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
خبرگزاری رویترز اسامی 14 نفر از قربانیان تیراندازی چهارشنبه شب کالیفرنیا را منتشر کرد که در میان آنان نام یک زن ایرانی نیز به چشم می خورد.
خبرگزاری میزان: خبرگزاری رویترز اسامی 14 نفر از قربانیان تیراندازی چهارشنبه شب کالیفرنیا را منتشر کرد که در میان آنان نام یک زن ایرانی نیز به چشم می خورد. رویترز اسامی 14 نفر از قربانیان تیراندازی چهارشنبه شب کالیفرنیا را منتشر کرد.
در میان اسامی کشته شدگان، نام یک زن ایرانی تبار نیز به چشم میخورد. این زن بنتا بت بادال نام دارد وسه فرزند(دو پسر و یک دختر) ازخود به جای گذاشته است. فرزندان وی ۱۰، ۱۲ و ۱۵ سال سن دارند. بنتا در سال ۱۸ سالگی به آمریکا مهاجرت کرده، ابتدا در نیویورک مستقر شده و بعدا به کالیفرنیا مهاجرت کرده است. وی پس از فارغ التحصیلی از رشته شیمی از دانشگاه پولی پومونای کالیفرنیا در اداره بهداشت شهر سن برناردینو مشغول به کار شده بوده است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
حوادث ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
کالیفرنیا ، ایرانی ، تیراندازی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
پاییز زودهنگام امسال که به زمستان پهلو میزند همه را بیشتر به ماندن درخانه و مطالعه کتاب و تماشای تلویزیون و لذت بردن از گرمای خانه تشویق میکند. بنابراین شاید خندهدار به نظر برسد اگر بخواهیم درباره ورزشهای آبی و شنا و ... صحبت كنیم.
وب سایت همشهری شش و هفت - سها دادمند: پاییز زودهنگام امسال که به زمستان پهلو میزند همه را بیشتر به ماندن درخانه و مطالعه کتاب و تماشای تلویزیون و لذت بردن از گرمای خانه تشویق میکند. بنابراین شاید خندهدار به نظر برسد اگر بخواهیم درباره ورزشهای آبی و شنا و ... صحبت كنیم. اما آنهایی که به این روند عادت دارند، سرما مانع فعالیت بدنیشان نمیشود.
شاید این افراد دوست داشته باشند شکلی از ورزشهای هوازی را در آب انجام بدهند. این حرکتها به «ایروبیک آبی» نیز معروف است. البته شکل این ورزش با کم و زیاد کردن حرکتها میتواند سختتر یا آسانتر شود.از سوی دیگر بعضی افراد به توصیه متخصص باید آب درمانی انجام دهند تا سلامتشان را بازیابند. بنابراین شاید بیشتر روی صحبتمان این دو گروه باشد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
سلامت ,
,
:: برچسبها:
ورزش آبی ، ایروبیک آبی ، پاییز ، شنا ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
هیچ کس- تاکید می کنم هیچ کس- حدس نمی زد که جهان، تا این حد در «مجاز» فرو رود. حتی نویسندگان رمان های علمی- تخیلی هم نمی توانستند تصور کنند روزی، «امر جنسی» به عنوان یکی از ملموس ترین کنش های آدمی، پای به عرصه «صفر و یک»ها بگذارد.
مجله روشن - مصطفی مسجدی آرانی: هیچ کس- تاکید می کنم هیچ کس- حدس نمی زد که جهان، تا این حد در «مجاز» فرو رود. حتی نویسندگان رمان های علمی- تخیلی هم نمی توانستند تصور کنند روزی، «امر جنسی» به عنوان یکی از ملموس ترین کنش های آدمی، پای به عرصه «صفر و یک»ها بگذارد تا جایی که نویسنده ای- به قول «ابوالفضل بیهقی» خام دست و خامه به دست چون من- تصمیم بگیرد بگوید در یکی از جوامع تقریبا سنتی روزگار ما- یعنی ایران- مردم چگونه زیست جنسی شان را در فضای سایبری پیش می برند. اما این ها همه اتفاق افتاده، «کار از کار گذشته» و باید با نگاهی «پسینی» به تماشای این ماجرا نشست.
آن چه در این نوشته، که به دلیل نبود ارجاع به منابع علمی و نیز روش جمع آوری داده ها اصرار دارم آن را نوعی «Essay» بدانم، خواهم گفت؛ حاصل «شهود» است و «تفکر» به آن مشاهدات.
از دید نگارنده این سطور کنش جنسی در ایران، در دو ساحت فضای مجازی و حقیقی با یکدیگر تفاوت هایی دارند و این نوشته تلاش دارد نظرگاهی باشد به آن تفاوت ها. قبل از بیان هرگونه تفاوت به یاد داشته باشیم که پیش فرض من این است که در ایران امروز، نهادی که می توان در آن کنش جنسی داشت ،خانواده است و هرگونه کنش خارج از این چارچوب، با موانع قانونی، شرعی و اخلاقی رو به رو است. این را هم بگویم که موضع نوشته من توصیف است نه تجویز. از این رو اگر از فقدان چیزی می گویم بدین معنا نیست که معتقدم باید آن چیز وجود داشته باشد و وقتی از بودن چیزی سخن می گویم لزوما از وجود آن راضی نیستم و موضعم تایید نیست.
نبود نهاد و مسوولیت
پیش فرض ما در بالا، تامین نیاز جنسی فقط از سوی خانواده، منتج به این نتیجه می شود که امکان تاسیس نهادهای موازی با نهاد خانواده برای رفع نیاز جنسی وجود ندارد. به عبارت دیگر این نهادها که در خارج از کشور شامل فروش سکس یا محل های تجمع کارگران جنسی و نیز سایت های شریک جنسی یابی و... است در ایران، جایی و منطقی برای فعالیت ندارند. با این حال باید توجه داشت که نداشتن فضا برای فعالیت به معنای نبود چنین مراکزی نیست. دیده می شود شبکه های اجتماعی و پیام رسان و حتی نمونه های ساده تر از «وب یک» یعنی همان وبلاگ ها به محلی برای عرضه نیازهای جنسی، صدالبته به صورت غیرقانونی، بدل شده اند.
نتیجه این است که در وب فارسی کنونی برخی هم ابزار جنسی خرید و فروش می کنند، هم روابط نامشروع خرید و فروش می شود و هم بعضی شریک جنسی پیدا می کنند. اما اولا باید بپذیرند که قانون شکنند و ثانیا باید بدانند که طرف مقابل شان در آن سوی این صفر و یک ها نه یک نهاد که یک فرد است. فردی که می تواند دروغ بگوید، سودجویی کند، سوءاستفاده گر باشد و کلاه برداری کند یا حداقل در قبال هزینه ای که کسی به ایشان پرداخته است، هیچ مسوولیتی نداشته باشد. پس نخستین ویژگی زیست جنسی امروز ایرانیان، نبود نهاد و در نتیجه نبود مسئولیت حقوقی و قانونی (Responsibility) و حتی اخلاقی است.
روایت به جای کنش
حال، اگر از سطح اجتماعی نگاهی به سطح کنش جنسی در فضای مجازی کنیم متوجه می شویم که در این حوزه با فقدان کنش رو به رو هستیم. اگر این پیش فرض را داشته باشیم که رابطه جنسی درست، رابطه جنسی به مفهوم اخص بین یک زن و مرد است؛ در فضای مجازی و در نبود جنس دیگر، «روایت» و «تخیل» است که به جای «کنش» قرار می گیرد و غایت این ماجرا، یا سرکوب فیزیولوژیک غریزه جنسی است یا خودارضایی که در نهایت اثرات فیزیکی و روانی جنسی سالم را ندارد.
سه موضوعی که همین روزها در لطیفه های دست به دست شده در فضای مجازی مدنظر قرار گرفته، نشان از همین تخیل دارد. تخیل رابطه جنسی همسایه ها و نقل قول از چت های خصوصی دختران در مورد مسایل جنسی و نشان می دهد سیل تخیل حتی می تواند سد محکمی به نام حریم خصوصی فرد محترمی چون همسایه ما را بشکند و امنیت روانی را مخدوش کند، تصور ما از دختران نجیب و باحیا را به هم بزند و باعث توجه به مسایی شود که پیش از این جایی برای توجه کردن و توجه دیدن نداشته است.
مونولوگ به جای دیالوگ
حال اگر این «صحبت»ها به «گفت و گو» می انجامید باز هم می گفتیم که چون شراب، نفع اندکی در آن است هرچند که مضرات آن بسیار. ولی چه باید کرد وقتی در زیست مجازی ایرانیان، صحبت از امر جنسی فراوان است اما گفت و گو پیرامون آن کم.
نتیجه این روند هم چیزی نیست جز ضعف مفرط ایرانیان، چه مجرد و چه متاهل، چه پیر و چه جوان، چه زن و چه مرد، در شناخت جنسی خود و کسی که قرار است همسرش باشد. البته نمی توان مدعی شد که در فضای حقیقی ایرانیان، پیرامون این موضوع گفت و گو می شده اما اگر گفت و گو نبوده، صحبتی هم نبوده است. صحبت پیرامون این موضوع و گفت و گو نکردن یا سرایت نکردن صحبت به کنش، حکایت همان جام است که گفتند «کژدار و مریز».
فقدان تولید مثل و محبت کردن
کارکرد امر جنسی دز زیست مجازی ایرانیان هم دگرگون شده است. اگر قبول کنیم که انسان رابطه جنسی برقرار می کند تا «لذت ببرد»، «محبت» را تجربه کند و «تولید مثل» کند؛ تجربه جنسی در فضای مجازی حداقل دو کارکرد از این 3 مورد را از بین برده است. تولید مثل که به شکل بدیهی امکان ندارد و محبت، از لا به لای این کدهای کامپیوتری و از ورای صفحات تاچ موبایل های ما به سختی قابل نفوذ است.
نکته نهایی هم این است که، زن به عنوان طرف مطلق عرضه امر جنسی در جامعه، دچار تحولاتی در کنشش شده است. اگر در گذشته،او زیباییش را برای فرار از چشم بد می پوشاند، دختر امروزی زیبایی را عرضه می کند تا لایک بگیرد ولی انتظار دارد کسی در PV یا همان چت خصوصی مزاحمش نشود و دایرکتی از کسی دریافت نکند.
البته همو، با استفاده از عرصه ای که این فضا به او داده موفق شده هرچه بیشتر با امر جنسی آگاه شود و دیگر به شکل موجود منفعل در این فرآیند دیده نشود. این دو موضوع در کنار هم، به دختران و زنان امروز ما «قدرتی» داده است. به این ترتیب اگر انسداد نسبی در فضای مدیریتی و حتی اقتصادی جامعه، دو عنصر مهم قدرت یعنی مقام و پول را از زن گرفته، زیبایی او به شکل آلترناتیو جدی درآمده و حتی موفق شده، از طرفی چون فروش لایک صفحات، برایش درآمد به همراه داشته باشد.
5 تفاوت را برشمردیم و به نظر می رسد همین پنج تفاوت برای تغییر عمده در فضای اجتماعی یک ملت کافی باشد. اما به این 5 مساله باید مسایل دیگری را هم افزود. ظهور تلفن های هوشمند و اینترنت های همراه، سطح دسترسی به مسایل جنسی موجود در فضای وب را بالا برده است. نتیجه، تکثر و تنوعی است که پیش از این شاهد آن نبودیم. از آن سو، این دسترسی باعث شده، افراد «مستقیما» به امر جنسی دسترسی پیدا کنند.
به این ترتیب اگر در نسل قبلی فلان بازیگر هالیوودی به عنوان صاحب برخی جاذبه ها مطرح بود؛ در این نسل «الکسیس تگزاسی» مطرح می شود که یک بازیگر فیلم های غیراخلاقی است. در چنین زمینه ای، بدون وجود نهاد و مسوولیت های قانونی، در فقدان کنش های صحیح جنسی و حتی گفت و گو پیرامون آن و با تغییر عمده کارکرد امر جنسی و تغییرات زنان به عنوان مهم ترین ارکان امر جنسی در جامعه، آیا آینده روشنی در انتظار زیست جنسی ایرانیان است؟ من این طور فکر نمی کنم. فردای این برزخ، دوزخ است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
سلامت ,
,
:: برچسبها:
نیازهای جنسی ، فضای مجازی ، شبکه های اجتماعی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 14 آذر 1394
|
|
دخترهائی که از همه نعمتها برخوردار هستند، اما همه درها را بروی خود بسته میپندارند، غصه پشت کنکور ماندن را میخورند، از زندگی این دختر باید عبرت بگیرند
روزنامه ایران: گاهی، در لابلای خبرها، در حوادثی که در پیرامونمان میگذرد، به نکاتی برمیخوریم که توجه به آن، درس عبرتی است: درس عبرتی که میتواند مسیر زندگی خیلیها را تغییر دهد... هفته گذشته، شنیدیم که چند روز پیش یک دختر نابینا از دانشگاه تهران، در رشته روانشناسی، لیسانس گرفته است.
بسراغش رفتیم، بسراغ دختری که زندگیش، فعالیتهایش و موفقیتهایش، برای همه کسانی که از همه نعمتها برخوردار هستند، اما در اسارت یاس و ناامیدی، همه درهای خوب زیستن و شاد بودن را بروی خود بسته میبینند، درس عبرتی میتواند باشد.
بدیدار «گوهر کردی» میرویم: یک دختر 26 ساله، ظریف... گوهر به قول خودش «یک مزیت از سایرین کمتر دارد»: بینائی... و ایکاش میدانست که برترین مزیتها را داراست: اراده و پشتکار.
او امسال از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در رشته روانشناسی فارغ التحصیل شده و چیزی که باعث تعجب است این نکته است که گوهر فقط مدت 10 سال است که درس میخواند. درست 10 سال پیش بود که درس خواندن را آغاز کرد و اکنون یک خانم لیسانسیه است و میگوید: «درس را تا درجه دکترا ادامه خواهم داد.»
گوهر از زندگیش این طور حرف میزند:
«26 سال پیش در همدان متولد شدم. یک بچه معمولی، سالم و خوب بودم، حتی همه چیز را مثل همه میدیدم تا اینکه در سن سه سالگی مریض شدم. یک بیماری بدعاقبت ... از آن ببعد، دیگر قدرت بینائی از من گرفته شد و همه جا و همه چیز برایم تاریک بود. من فرزند دوم خانواده بودم، یک برادر بزرگتر و یک برادر کوچکتر از خودم نیز دارم.
هر قدر بزرگتر میشدم، تاریکی دنیا برایم بیشتر میشد و همین طور رنج و اندوهم از اینکه نمیتوانم مثل بچههای همسالم آزادانه بهرسو که میخواهم بروم و هر کاری میخواهم بکنم.
در چنین دنیائی بزرگ میشدم تا سن 6 سالگی که صدای زنگ مدرسه را از پشت دیوارهای تاریکی میشنیدم. به حرفها و حکایتهای دوستانم از کلاس و خانم معلم قشنگشان گوش میدادم و با همان اندوه عمیقم بر آنها حسرت میخوردم.
من دختر با استعدادی بودم، با دوستانم درسها و تکالیفشان را انجام میدادم. منکه هنوز پا به کلاس درس نگذاشته بودم بهتر از تمام آنها درس را یاد میگرفتم و مدام این آرزو و میل در من میجوشید که چرا من نمیتوانم شاگرد یک کلاس باشم؟ چرا نمیتوانم به خانم معلم جواب بدهم و تشویق شوم؟ هر وقت بچهها برای من کتاب میخواندند آرزو میکردم که روزی بتوانم خودم اینکار را بکنم و همیشه در رویاهای خود میدیدم که پیش مادر نشستهام و برایش با صدای بلند کتاب میخوانم و او تشویقم میکند.
تا اینکه در سن 14- 15 سالگی ناراحتی من به اوج رسید، رنج میبردم ازینکه نمیتوانم همپایه دیگران باشم و آنقدر این رنج تحت فشارم گذاشت که حتی یکی، دوبار تصمیم به خودکشی گرفتم. در همان زمان بود که از وجود مدرسه نابینایان اطلاع پیدا کردم.
آن موقع ما در اصفهان زندگی میکردیم و در آنجا شبانهروزی نورآئین که مخصوص نابینایان بود زیر نظر مربیان انگلیسی و ایرانی اداره میشد. به اصرار من و پایداریهای مادرم به آنجا رفتم و با عزمی راسخ شروع به آموختن کردم.
درست بخاطر دارم روزی که به آنجا پا گذاشتم، من آنموقع 15 ساله بودم. تا شروع سال تحصیلی بیشتر از یکماه وقت داشتم و من ازین فرصت برای یاد گرفتن درسهای کلاس اول ابتدائی استفاده کردم و پیشرفتم آنچنان سریع بود که در طول همان مدت کوتاه، یعنی تا قبل از شروع شدن سال تحصیلی توانستم کلاس اول را امتحان بدهم و با شروع مدارس به کلاس دوم بروم... البته من هیچ معلمی نداشتم و درسهای کلاس اول را از بچهها یاد میگرفتم. از اول مهر در کلاس دوم شروع به تحصیل کردم و آن را هم در مدت یکماه و نیم به پایان رساندم و پس از امتحان به کلاس سوم رفتم.
در حدود دو ماه نیز در کلاس سوم درس خواندم و پس از آن- یعنی حتی قبل از نوروز سال 39 – کلاس چهارم را نیز تمام کردم و با پایان سال تحصیلی گواهی قبولی کلاس پنجم ابتدائی را گرفتم و شهریور همان سال در امتحانات ششم متفرقه شرکت کردم و قبول شدم.
من این مدت یکسال را در شبانه روزی نابینایان نورآئین بودم و باروش مخصوص آنها درس خواندم و اگر کوشش و زحمات بیدریغ مربیان آنجا نبود، هرگز نمیتوانستم پیشرفتی این چنین سریع داشته باشم. آنها علاوه بر درس و تکالیف معمولی، برای من معلم خصوصی گذاشته بودند که با هم کار میکردیم.
پس از اتمام شش کلاس ابتدائی، مربیانم با توجه به علاقه شدید من بدرس مرا بکلاس ماشین نویسی فرستادند و من توانستم هرچه را که میخواهم «تایپ» کنم و پس از آن، به اصرار آنها برای تحصیل در دبیرستان به مدرسه معمولی در اصفهان رفتم و با دخترهای سالم و عادی سر یک میز نشستم و درس خواندم و 6 سال دوره دبیرستان را در مدت 5 سال در دو دبیرستان گذراندم و از مدرسه بهشت آئین اصفهان در رشته ادبی فارغالتحصیل شدم.
همان سال در کنکور دانشگاه اصفهان و تهران قبول شدم که البته تهران را انتخاب کردم. رشته انتخابی من در دانشگاه روانشناسی بود، چون از همان کودکی علاقه خاصی به این رشته داشتم.
البته باید بگویم که در تمام مدت تحصیل، چه در دبستان و دبیرستان و چه در دانشگاه، معدلم همیشه بین 15و16 بود. ادعا نمیکنم که هوش فوقالعاده دارم بلکه حتی به جرات میگویم که از هوش و استعدادی کاملا متوسط و شاید هم کمتر برخوردارم ولی خودم میدانم که اراده و پشتکارم خوب است. تنها عامل موفقیتم هم این بوده است...
از او سئوال کردیم:
-گوهر درسهایت را چطور یاد میگرفتی، از کلاس اول دبیرستان که به مدارس معمولی میرفتی و بعد در دانشگاه با همه پشت یک میز نشستهای، چطور از درس استادان « نت» بر میداشتی و یا کتابهای درسی را میخواندی؟
«گوهر» ادامه داد:
- همانطور که گفتم، من ازکلاس ششم ابتدائی تایپ کردن را آموختم و ورقههای امتحانیم را تایپ میکردم. در سر کلاس اگر موضوع سخنرانی خیلی جالب بنظر میرسید، در ضبط صوت کوچکی که همیشه همراه داشتم آن را ضبط میکردم.
برای خواندن کتاب هم همین کار را میکردم. یعنی از یکی از دوستانم خواهش میکردم که از اول تا آخر را برایم با صدای خودش ضبط کند و بعد یاد میگرفتم.
گاهی هم با دوستانم درس میخواندم. من علاوه بر درس خواندن، کار هم میکردم چون زبان انگلیسی من خیلی قوی و خوب بود.
مدت 4 سال است که در آموزشگاه نابینایان تدریس زبان میکنم و از اینکه به نابینایان خدمت کنم خوشحال میشوم. دلم میخواهد دکترای خودم را در رشته روانشناسی بگیرم و بتوانم شخص مفیدی برای این عده باشم.
میپرسیم: «اوقات بیکاریت را چطور میگذرانی؟»
«...- گفت: مطالعه میکنم، عاشق کتاب هستم. از دوستانم خواهش میکنم که برایم بخوانند، دوستان خیلی خوبی دارم، آنها همیشه تا آنجا که توانستهاند کمکم کردهاند. البته گاهی اگر فیلم خوب بیاورند با بچهها به سینما میرویم و من فقط صدا را میشنوم، بعضی وقتها هم به برنامه های رادیو و تلویزیون گوش میکنم.
شنا را هم خیلی دوست دارم. قبلا ویولون میزدم و بعد گذاشتم کنار و حالا پشیمانم، در اولین فرصت ادامهاش خواهم داد و همانطور که گفتم بزرگترین لذت زندگی من مطالعه است.
چون از منفیگری چیزی جز زجر حاصل نمیشود پس چه بهتر که آدم در هر وضعی که هست جنبه مثبت را بگیرد و مثبت باشد و آن وضع را قبول کند و خودش را همچنین. این خیلی در زندگی مهم است و شاید دلیل موفقیت من این باشد که خودم و وضع خودم را قبول کردهام.
از او سئوال میکنیم: «راجع به وضع زندگی، اجتماعی دختران ما، چه عقیدهای داری؟»
میگوید: «در مدت 10 سال زندگی اجتماعیم چون قبلا تنها و در خودم بودم، بله در این ده سال، در میان دختران همکلاس و دختران جوانی که در محل کارم با آنها سروکار داشتهام، یک چیز توجه مرا جلب کرده و آن روحیه بد دخترها و اصلا جوانها است، بخصوص یک حالت ناامیدی، حالت بیهودگی و پوچی در میانشان وجود دارد و این مرا همیشه متعجب کرده است. به دوستانم میگویم: شما چه چیز کم دارید؟ با امکاناتی که دارید میتوانید زندگی ایدهآلی داشته باشید.
نمیدانم شاید نسبت به خودم میسنجم، چون فکر میکنم که از امکان و مزیت دیدن بهرهمند هستند پس همه چیز دارند. ولی واقعا میگویم که هنوز دلیل این همه یاس و نومیدی و بیهودگی و پوچی را نفهمیدهام.
من وقتی دختران دانشجو را که از نظر فکر و اندیشه در سطح بالاتری هستند با دختران مشابه خارجی که میشناسم مقایسه میکنم میبینم که آنها پر از انرژی و امید و آرزو هستند، در حال جنبش و تحرکند و تعجب میکنم چرا جوانهای ما این طور نیستند و این همه روحیهشان بد است.
به نظر من، اینها مثل تخته پارهای روی موج هستند که اجازه میدهند امواج آنها را به هر طرف که میخواهد ببرد. هر اتفاقی که پیش میاید از خودشان اراده و هدف و تصمیمی ندارند. باعتقاد من، یک مقدار برخوردها و تضادها و تعارضات باعث این روحیه دختران است.»
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
گوهر کردی ، دختر نابینا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 12 آذر 1394
|
|
در بین تمام اقوام و ملل، رسم رایجی است که از اموات و رفتگان خود به نحوی تجلیل کرده و یاد و خاطره آنها را با برپایی مجالسی زنده بدارند. وقتی پای قهرمانان و بزرگان آن قوم در میان باشد طبیعتاً آن رسم با شکوه مضاعف برگزار میشود.
روزنامه ایران - سید مصطفی علوی شیرخورشیدی: در بین تمام اقوام و ملل، رسم رایجی است که از اموات و رفتگان خود به نحوی تجلیل کرده و یاد و خاطره آنها را با برپایی مجالسی زنده بدارند. وقتی پای قهرمانان و بزرگان آن قوم در میان باشد طبیعتاً آن رسم با شکوه مضاعف برگزار میشود.
از جمله مراسم بسیار مهمی که در بسیاری از کشورهای اسلامی منعقد میشود، مراسم اربعین است.اربعین واژهای است عربی به معنی چهل. عدد چهل در کنار چند عدد دیگر مثل 7،12و19نزد بعضی از اقوام و ادیان آسمانی و زمینی بویژه شیعیان، از قداست خاصی برخوردار بوده و هست.
در قرآن مجید هم چهار بار به اربعین اشاره شده است که سه بار آن به داستان قوم بنیاسرائیل و اقامت «چهل شبه» آنان در بیابانها (مائده،26) و یکبار هم به طور کلی اشاره شده است که سن رشد کامل انسان در چهل سالگی است(احقاف،15).
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
اربعین ، کربلا ، چهلمین روز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 12 آذر 1394
|
|
حضرت آیتالله خامنهای فرمودند: ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگیهای منحصر به فرد مکتب اهلبیت علیهمالسلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده بیسابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (دوشنبه) در جلسه درس خارج فقه، پدیده بینظیر و حرکت عظیم و پر معنای راهپیمایی اربعین حسینی علیهالسلام را حسنهای ماندگار خواندند و گفتند: ترکیب «عشق و ایمان» و «عقل و عاطفه» از ویژگیهای منحصر بهفرد مکتب اهلبیت علیهمالسلام است و حرکت عاشقانه و مؤمنانه مردم از کشورهای مختلف جهان در این پدیده بیسابقه، بدون تردید از جمله شعائر الهی است.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به بزرگواری و محبت مردم عراق در پذیرایی از زائران اربعین، به کسانی که توفیق حضور در این حرکت پر معنا و پر مغز را پیدا کردهاند توصیه کردند این فرصت را مغتنم بشمارند و افزودند: ما نیز از دور به حال زائران اربعین غبطه میخوریم و آرزو میکنیم ای کاش همراه شما بودیم.
رهبر انقلاب، فرصت ارتباط معنوی و عاشقانه با خاندان پیامبر اکرم(ص) و زیارت این عناصر ممتاز، برجسته، نورانی و ملکوتی را از امتیازات تفکر شیعی در میان فرق اسلامی دانستند و گفتند: حرکت عظیم مردم از ایران و سایر کشورهای جهان برای حضور در راهپیمایی اربعین، جلوهای از ویژگیهای برجسته مکتب اهلبیت علیهمالسلام است که در آن، هم «ایمان، اعتقاد قلبی و باورهای راستین» موج میزند هم «عشق و محبت».
ایشان همچنین زائران اربعین را به رعایت ضوابط و مقررات توصیه و تأکید کردند: دولت در خصوص خروج از کشور مقرراتی معین کرده که حتماً باید مراعات شود و حرکت خارج از این ضوابط مطلوب نیست.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
مراسم اربعین حسینی،بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 10 آذر 1394
|
|
کوتاه و خواندنی و تامل برانگیز...
بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست . و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست . آلبر کامو
من در میان موجودات از گاو خیلی میترسم. زیرا عقل ندارد و شاخ هم دارد! (ابن سینا)
لشکر گوسفندان که توسط یک شیر اداره میشود، میتواند لشکر شیران را که توسط یک گوسفند اداره میشود، شکست دهد. ((نارسیس))
مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف میشوی و مهمتر آنکه خوک از این کار لذت میبرد. "جورج برنارد شاو"
آدمی اگر فقط بخواهد خوشبخت باشد به زودی موفق میگردد ولی او می خواهد خوشبخت تر از دیگران باشد و این مشکل است زیرا او دیگران را خوشبخت تر از انچه هستند تصور میکند. (مونتسکیو)
دنیا جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطرکسانی که شرارتها را می بینند و کاری درمورد آن انجام نمی دهند.* انیشتین
بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی...... نلسون ماندلا
یادمان باشد بعضی هایمان شانس گفتن کلماتی را داریم که برخی دیگر حسرتش را مثل : بابا، مامان، پدربزرگ....
مرد به این امید با زن ازدواج میکند که زن هیچگاه تغییر نکند ، زن به این امید با مرد ازدواج میکند که روزی مرد تغییر کند و همواره هر دو ناامید میشوند. "آلبرت انیشتین"
رواننژندها توی آسمان، قصرها میسازند. روانپریشها توی آنها زندگی میکنند. روانپزشکها میروند اجارهها را میگیرند.
جملۀ «نگران نباش، درستاش میکنیم.»، از مقدسترین عباراتِ دنیاست. فکر میکنم کسانی که روزی این جمله را از کسی میشنوند، جزء آدمهای خوششانس دنیا به حساب میآیند. «نگران نباش، درستاش میکنیم.»
خود فریبی به این صورت بیان شده است که انگار روی وزنهای ایستادهاید تا خود را وزن کنید، در حالی که شکمتان را تو دادهاید. چارلز استیون هامبی
بچهدار شدن تصمیم خطیریست. با این تصمیم میگذارید که قلبتان تا ابد جایی در بیرون و دوروبر تنتان به سر برد. الیزابت استون
میشود از امشب قانون تازهای در زندگی بنا بگذاریم؟ همواره بکوشیم قدری بیشتر از نیاز، مهربان باشیم. جی.ام. بری
شاید چشمهای ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشکهایمان شسته شوند، تا بار دیگر زندگی را با نگاه شفافتری ببینیم. الکس تان
دانشگاه تمام استعدادهای افراد از جمله بی استعدادی آنها را آشکار می کند انتوان چخوف
بهتر است که در این دنیا فکر کنم خدا هست و وقتی به دنیای دیگر رفتم بدانم که نیست . و این بسیار بهتر از این است که در این دنیا فکر کنم خدا نیست و در آن دنیا بفهمم که هست . آلبر کامو
جهان سوم جایی است که هر کسی بخواهد مملکتش را آباد کند، خانهاش خراب میشود و هر کسی بخواهد خانهاش آباد باشد باید در تخریب مملکتش بکوشد. پروفسور حسابی
هر شکلی از حکومت محکوم به نابودی با افراط در همان اصولی است که بر آن بنا نهاده شده است "ویل دورانت"
هیچگاه امید کسی را ناامید نکن ، شاید امید تنها دارایی او باشد
. ارد بزرگ
من هیچ راه مطمئنی به سوی خوشبختی نمی شناسم. اما
راهی را می شناسم که به ناکامی منجر می شود. گرایش به خشنود ساختن همگان افلاطون
وقتی داری بالا میری مهربان باش و فروتن، چون وقتی که داری سقوط میکنی از
کنار همین آدمها رد میشی
|
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
کوتاه -خواندنی- تأمل برانگیز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
|
|
-ژاپنی ها اصلاً پس انداز نمی کنند! -تورم در ژاپن منفی است! -در ژاپن خانه ویلایی به ندرت پیدا می شود! -از کار مردن در ژاپن، یک افتخار است! -حقوق یک معلم معادل 7500 دلار در ماه است! 240/000/000 ریال. -یک کارمند ژاپنی، برای رضایت مشتری، حتی حاضراست،خانواده خود را، فدا کند! -شکست درکار، برای یک مدیر، برابر مرگ است! -تمام معلمان دوره ابتدایی، خانم هستند که گاهی از مادران بچهها دلسوزترند! - هنگام تعطیلی مدارس، بچهها گریه می کنند! -خانم ها درژاپن، بعد از ازدواج، عموماً کار نمیکنند! - مردان حقوق خود را به همسران خود میدهند و از آنها پول توجیبی میگیرند. -از اول تا سوم ابتدایی، هیچ امتحانی ندارند! -دانش آموزان همراه با مدرسین هر روز به مدت ربع ساعت به نظافت مدرسه می پردازند و این کار باعث تربیت نسلی متواضع و حریص بر نظافت می گردد. -هر شهروند ژاپنی که سگ داشته باشد، همیشه کیف و کیسه های خاصی برای برداشتن فضولات آن به همراه دارد حرصشان بر نظافت را سرلوحه ی اخلاق خود قرار داده اند -کارگر نظافت و رفتگر را "مهندس بهداشت"می نامند و ماهانه پنج الی هشت هزار دلار آمریکایی می گیرد و برای ورود به این پیشه باید امتحانات کتبی و شفاهی داد. -ژاپن هیچ منبع طبیعی ندارد و سالانه در معرض صدها زلزله قرار می گیرد اما این مسائل باعث نشده که این کشور را از این که دومین کشور اقتصادی در جهان باشد، باز دارد. -هیروشیما فقط طی ده سال توانست، از لحاظ اقتصادی به همان هیروشیمای قبل از سقوط بمب هسته ای بازگردد. -استفاده از تلفن همراه در قطار، رستوران و تمام اماکن بسته ممنوع است. و در موبایل هایشان به جای کلمه ی" بی صدا" از کلمه ی "اخلاق" استفاده شده است. -یکی از مواد درسی اول تا ششم ابتدایی(گامی به سوی اخلاق) است که در آن اخلاق و شیوه تعامل با دیگران را آموزش می دهد. -با این که ژاپن از ثروتمندترین کشور های دنیاست، اما پیشکار و خدمه نمی گیرند و این پدر و مادر است که مسئول فرزند و خانواده به شمار می آیند. -از اول ابتدایی تا سوم دبیرستان چیزی به نام "مردودی" ندارند! چون هدف تربیت، نهادینه کردن مفاهیم و ساختن شخصیت است نه فقط تعلیم و تلقین. -در رستوران هر کسی به اندازه نیاز خود غذا برمی دارد و آخر کار در بشقاب شان چیزی نمی ماند...اسراف وجود ندارد. -میانگین تاخیر قطار در سال هفت ثانیه است. مردمانی هستند که ارزش وقت را می دانند و با دقتی پایان ناپذیر بر ثانیه و دقیقه ها حریص هستند. -دانش آموزان در مدارس مسواک خود را برداشته و بعد از صرف غذا دندان خود را تمیز می کنند و از همان کودکی مراقب سلامتی خود هستند. -مدیر مدرسه نیم ساعت قبل از تقسیم شدن غذا از غذای دانش آموزان می خورد تا از سلامتی آن مطمئن شود و اگر از او بپرسی که چرا، می گوید این دانش آموزان، آینده ی ژاپن هستند. قابل تامل
تقریبا حرکات ورفتارشان مثل خودمونه با یه کمی تفاوت
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
درس-ژاپن ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
|
|
۱ - باید سطح ، عمق ، حیطه ، ابعاد ، جهت گیری و بالاخره اولویت های نفوذ به درستی شناسایی شود.
۲ - اگر موارد مذکور در بند ۱ به خوبی تبیین و شناسایی نشود ممکن است توسط عوامل نفوذی دشمن بحث نفوذ و برخورد با نفوذ دشمن:
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
سیاسی ,
,
:: برچسبها:
نفوذ ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
|
|
حتما تا انتهای مطلب بخوانید
متاسفانه در طول چند سال اخیر هر طرح و پوستری بوده، هر نقاشی بوده، هر سکه و اسکناسی بوده همگی به اسم مسجدالاقصی ولی با تصویر قبة الصخره بر ما جلوه کرده. چرا؟
مسجد الاقصی یا قبه الصخره ؟
بسیاری از ما مسجد الاقصی را نمی شناسیم و این اصلا اتفاقی نیست.کاملا دقت کنید قسمت سمت راست تصویر بالا قبه الصخره است و قسمت سمت چپ تصویر مسجد الاقصی است. اما با این حال، در هر زمان که در کشوری مسلمان یا خاورمیانه از مسجد الاقصی نام برده می شود تصویری قبه الصخره است که نمایش داده می شود. فاصلهی این دو نقطه حدود 400 متر است. شما عمدا کنترل شده اید تا اینگونه فکر کنید. تا اگر زمانی مسجد الاقصی ویران شد متوجه نشوید.
وظیفه شماست که این تفاوت را بدانید. و ویرانی همین مسجد یکی از اصلیترین و پایانی ترین نشانه های ظهور حضرت مهدی علیه السلام است.
اگر بر این اعتقاد باشیم که مسجدالاقصی فعلی همان مسجد الاقصی است که در زمان صدر اسلام وجود داشته و قبله اول مسلمانان است باید اذعان کنیم که مسجدالاقصی فعلی (با گنبد سبز تیره)، هم اکنون درسرزمین های تحت اشغال رژیم صهیونیستی قرار دارد و صهیونیست ها از همان آغازین سال های تجاوزات خود در خاورمیانه ، برنامه های مفصلی را برای دست اندازی به این مسجد شریف و آسیب رساندن به شان و جایگاه حقیقی آن در پی گرفتند و حتی تا مرحله تلاش آشکار جهت به آتش کشیدن آن پیش رفتند. در همین راستا ، چندین دهه است که مطالب تحریف شده و انحرافی درباره مسجدالاقصی و تاریخ آن ، در رسانه های دیداری و شنیداری سنتی و مدرن سراسر دنیا و خصوصا جهان اسلام منتشر می شود. هدف از ترویج این مطالب ، کاستن حساسیت افکار عمومی نسبت به این مکان مقدس است تا برنامه های اصلی صهیونیست ها برای تخریب این مسجد و جایگزین کردن یک «معبد یهودی» به جای آن ، هزینه های کمتری داشته باشد. یکی از بزرگ ترین مطالب انحرافی درباره «مسجدالاقصی» ، جابجا کردن تصویر این مسجد با مسجدی دیگر به نام «قبة الصخره» است. مسجد «قبة الصخره» در فاصله بسیار کمی از «مسجد الاقصی» قرار داشته و به دلیل معماری منحصربفرد و جذاب و گنبد بسیار چشمگیر آن با رنگ طلایی، در نمای عمومی شهر قدس درخشش خاصی دارد. تا سالیان سال ، این مسجد به عنوان نماد شهر قدس و حتی نماد فلسطین در سراسر جهان ، خصوصا در کشورهای اسلامی معرفی می شد. حتی رژیم صهیونیستی ، در تبلیغات توریستی خود ، عمدتا برای معرفی «جروزالم» (بیت المقدس) از تصاویر مسجد «قبة الصخره» استفاده می نمود. این در حالی است که همزمان ، نهادهای رژیم صهیونیستی ، مشغول حفاری وسیع و دامنه داری در زیر ساختمان«مسجدالاقصی» و ساخت «معبدی یهودی» در آن بودند که به شدت زیرساخت این مسجد را با سستی و خطر نشست مواجه می ساخت. البته این عملیات ساخت و ساز کماکان نیز ادامه دارد. (در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی ،روی یکی از اولین اسکناس های چاپ شده توسط حکومت نوپای اسلامی ، تصویر مسجد «قبة الصخره» با زیر نویس «مسجدالاقصی» به چاپ رسید که سهم بسزایی در تثبیت چنین اشتباهی در افکار عمومی ایرانیان داشت.)
تصویر مسجد الصخره با زیرنویس اشتباه مسجد الاقصی بر روی 100 تومانی
ساختمان آب خوری در صحن قدس در بارگاه ملکوتی امام رضا علیه السلام
ساختمان نماز جمعهی قدیمی (در حال تعمیر) شهر قم (با نام مصلی قدس)
ساختمان به صورت هشت ضلعی بوده و گلدسته بعداً به آن اضافه شده است
البته قبة الصخره (که گفته میشود در آن صخرهای قرار دارد که محل به معراج رفتن پیامبر (ص) بوده است) نیز برای مسلمانان مهم است ولی مسجدالاقصی از قداست خاصی برخوردار است که هیچ نقطه از جهان آن قداست را دارا نیست .
خداوند متعال در قرآن کریم در آیهی اول سورهی اسراء میفرماید : سبحان الذی اسرا بعبده لیلا من المسجدالحرام الی المسجدالاقصی الذی بارکنا حوله .... توجه کردید ؟ خداوند در مورد مسجدالاحرام نفرمود بارکناحوله ولی در رابطه با مسجدالاقصی گفت . یعنی آنجا را (و پیرامونش را) متبرک قرار دادیم
قبله اول مسلمین کدام است؟
«حرم الشریف» محدودهای است در گوشه شرقی بیت المقدس که مسجد الاقصی و قبه الصخره در آن قرار دارند. گذشته از آن که خیلی راحت نمیتوان فهمید که مسجد القصی به تمام ناحیه حرم گفته میشود یا به قسمتی از آن، آنچه را که امروز مسجدالاقصی میخوانند در ناحیه جنوبی حرم قرار دارد. به بقیه حرم نیز صحن مسجدالاقصی گفته میشود و مورخان قدیم هم هنگامی که از مسجدالاقصی نام میبرند، مقصود اکثر آنها تمام حرم است. اینکه در آن زمان در محل حرم بنایی وجود داشت یا نه و کیفیت آن را نمیدانیم.
در ترجمه کتاب محمد جریر طبری آمده است: «آیه اسراء برای مکانی نازل شد که اینک بین دیوارهای حرم شریف در قدس محاط است. و خداوند آنجا را برای پرستش بندگان اختصاص داد. آن موقع در آن محل بنایی موسوم به مسجدالاقصی و مسجد صخره یا سایر بناهای موجود در صحن مسجدالاقصی وجود نداشت، فقط در آیه اسراء از مسجد نام برده شده زیرا که مکان پرستش و عبادت بوده است».
سنگ بنای اولیه آنچه در وسط حرم قرار دارد و امروزه «قبهالصخره» نامیده میشود و همین طور بنای پایینی آن، مسجدالاقصی، در دوره عبدالملک خلیفه اموی گذاشته شده است. ماجرا از این قرار بود که عبدالله بن زبیر که هوای خلافت به به سرش زده بود علیه خلیفه شورید و بر حجاز مسلط شد. چندی گذشت عبدالملک مردم شام را از حج بازداشت. او میترسید عبدالله در سفر حج از شامیان بیعت بگیرد، کاری که سالهای قبل انجام داده بود. وقتی صدای اهل شام بلند شد که چرا ما را از این سفر واجب بازمیداری، عبدالملک به فکر این افتاد که موقتا جایگزینی برای حج درست کند و یک حدیث از پیامبر(صلّی الله علیه و آله) را برایشان خواند که:
«لاتشد الرحال الا تلاثه مساجد، المسجدالاحرام، و هذا مسجدی و المسجد الاقصی»
سفرها کامل و استوار نمیگردد مگر به سه مسجد، مسجدالحرام، این مسجد من (مسجدالنبی) و مسجدالاقصی. (صحیح مسلم ج ۲ ص ۱۰۱۴ کتاب الحج باب لا تشد الرحال - سنن ابی داوود ج ۲ ص ۲۱۶ کتاب الحج-سنن نسانی به شرح سیوطی ج ۲ ص ۳۷))
بعد قبهای بالای صخره روی یک هشت ضلعی درست کردند و میگویند هزینه بنا خراج هفت سال مصر بوده است. بعد هم مسجدی در پایین حرم ساختند به اسم مسجدالاقصی. ساخت این دو بنا مربوط میشود حدودا به سال 70 هجری. این که بدانیم قبله اول کدام قسمت حرم بوده است شاید هم چندان مهم نباشد، عدهای مسجدجنوبی حرم و برخی صخره را قبله اول میدانند، همان سنگی که محل شروع سفر آسمانی حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله) است. ناصرخسرو در سفرنامه خود نوشته است: «از برای سنگ صخره که آنجا بوده است مسجد را همه آنجا ساختهاند و این سنگ صخره همان است که خدا عزوجل موسی (علیه السّلام) را فرمود تا آن را قبله سازد، چون این حکم بیامد موسی (علیه السّلام) آنرا قبله کرد تا به روزگار سلیمان (علیه السّلام) که چون قبله صخره بود مسجد را در گرد صخره بساختند چنان که صخره درمیان مسجد بود و محراب خلق، تا عهد پیغمبر ما همان را قبله میدانستند...»
دروغ دیگری که طی چند سال اخیر از سوی تبلیغاتگران و حتی رهبران رژیم اشغالگر قدس دائما تکرار شده و سعی در جااندازی آن در اذهان شده است به این قرار می باشد: « آیه مربوط به معراج پیامبر اسلام که در آن از مسجدالاقصی نام برده شده ، در سال ۶۲۱ میلادی یعنی حدود ۹۰ سال پیش از ساخت مسجدی با همین نام در بیت المقدس یا اورشلیم نازل شدهاست و لذا جز تشابه اسمی، دلالتی بر آن ندارد و مسجدالاقصای مورد نظر مسلمانان در جایی غیر از بیت المقدس قرار دارد » این دروغ شاخدار عمدتا پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و محوریت پیدا کردن «آرمان رهایی قدس» در خیزش اسلامی مقاومت فلسطینی شایع شده است . هدف از طرح چنین شبهه بی پایه ای آن هم از سوی محافل غیر مسلمان و حتی یهودی ، سلب تقدس این مکان و مخدوش کردن مقبولیت مذهبی «آرمان رهایی قدس» در میان مسلمانان است.
اصل ماجرا از این قرار می باشد که در روایات مستند و جامع الاتفا ق مسلمانان ، «مسجدالاقصی» نام دومین مسجدی است که توسط یک پیامبر الهی یعنی «حضرت سلیمان»(علی نبینا و علیه السلام) بنا شده است. اولین مسجد جهان ، توسط جد «حضرت سلیمان»(علی نبینا و علیه السلام) در «جزیرة العرب» ساخته شد که «مسجدالحرام» نام گرفت. در اعتقادات اسلامی، «مسجدالحرام» رکن اصلی جهان خلقت به شمار می رود و وجه تسمیه دومین مسجد الهی، یعنی «مسجدالاقصی» فاصله این مسجد با «مسجدالحرام» می باشد. معنای عبارت«مسجدالاقصی» عبارت است از«مسجد دور از...» که منظور ، دوری این مسجد از «مسجدالحرام» است. نخستین بنای «مسجدالاقصی» با وفات«حضرت سلیمان»(علی نبینا و علیه السلام) و نابودی حکومت نوادگان او بر فلسطین، به تدریج ویران شد. گفته می شود پس از فتح فلسطین توسط مسلمانان در زمان خلیفه دوم ، شخص خلیفه در خرابه های «مسجدالاقصی» حاضر شد و دستور ساخت مسجدی جدید را صادر نمود. آن چه صهیونیست ها در شبهه پراکنی های خود به آن اشاره می کنند ساخت مسجدی پرشکوه و بزرگ در سال 710 میلادی توسط «عبدالملک» خلیفه وقت می باشد که به جای مسجد محقر و کوچکی که در زمان خلیفه دوم ساخته شد بنا گردید.
هر دوی این مساجد با شکل فعلی بعد از اسلام ساخته شدهاند اما در مورد محلی که این مساجد بر روی آن بنا شده است نقل های زیادی وجود دارد. با توجه به آیه ی اول سوره اسرا میتوان گفت که مسجد الاقصی و اطراف آن متبرک است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
مسجد الاقصی , قبه الصخره , قبله, ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 9 آذر 1394
|
|
چرا سرطان در ایران زیاد شده ؟...
روزانه 22نفر در ایران بر اثر سرطان معده میمیرند. ایران دچاره سونامی سرطان شده. لطفا از خوردن: چیپس. پفک .سوسیس و کالباس . روغن مایع سرخ شده . پوست مرغهای هرمونی. نوشابه. کاملا پرهیز کنید. قلیون تنها دود استعمالی هست ک روی معده اثر مستقیم دارد و دچار باروری سلولهای سرطانی در معده میشود . این موضوع بسیار خطرناک و جدی است. خوراکی برتر دنیا از نظر متخصصان تغذیه 1. لیمو ترش 2.کلم بروکلی 3.شکلات تلخ 4.ماهی سالمون 5. گردو 6. آواکادو 7.سیر 8.اسفناج 9. انواع لوبیا 10سیب زمینی
اینها خاصیت ضدسرطانی و آنتی اکسیدانی دارند
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
سلامت ,
,
:: برچسبها:
سرطان- ایران -زیاد ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
یک کار جالب...
کاره قشنگی از راهنمایی و رانندگی شیراز : هر ماشینی بره رو خط عابر پیاده وایسه و هرعابری وقتی چراغ قرمزه از خیابون رد بشه خره میره تذکر میده بهش؛ هرکی کمربند نبسته خره میره کمربندشو میکشه هر موتور سواری کلاه ایمنی نذاشته خره میره تذکر میده یعنی من که خرم میفهمم تو هم بفهم،،،، واااای حسابی خندیدم به هر کی تذکر میداد عین لبو قرمز میشد
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
کار جالب ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
بیمیلی جنسی در خانمها یکی از مشکلاتی است که معمولاً برخی از زوجها با آن روبهرو میشوند. این مشکل میتواند عواقب جبرانناپذیری را در زندگی مشترک بر جای بگذارد و حتی ممکن است به قهر و جدایی بین زوجین منجر شوند.
وب سایت سلامت نیوز: بیمیلی جنسی در خانمها یکی از مشکلاتی است که معمولاً برخی از زوجها با آن روبهرو میشوند. در چنین شرایطی مرد از این مساله گله میکند که همسرش مدتی است سردشده و این سردمزاجی و بیمیلی باعث کاهش روابط عاطفی و صمیمیت در زندگی مشترکشان شده است. این مشکل میتواند عواقب جبرانناپذیری را در زندگی مشترک بر جای بگذارد و حتی ممکن است به قهر و جدایی بین زوجین منجر شوند.
دکتر فاطمه آذرتاش، مشاور خانواده و مدرس دانشگاه در اینباره گفت: «بیمیلی جنسی در خانمها یکی از مشکلاتی است که معمولاً برخی از زوجها با آن روبهرو میشوند و در صورتی که این مشکل جدی گرفته نشود، میتواند عواقب جبرانناپذیری را در زندگی مشترک بر جای بگذارد و حتی ممکن است به قهر و جدایی بین زوجین منجر شوند.»
وی در ادامه افزود: «البته در صورتی میتوان گفت خانمی مبتلا به اختلال میل جنسی است که در 75 تا 100 درصد مواقع دستکم برای شش ماه به صورت مداوم تجربههایی از قبیل تمایل نداشتن به شروع فعالیت جنسی، عدم خیالپردازیهای جنسی و شهوتانگیزی و عدم تحریک و برانگیختگی با دیدن، شنیدن، لمس کردن و بوییدن را تجربه کرده باشد.»
این مشاور خانواده به عوامل مؤثر در بروز بیمیلی جنسی در زنان اشاره کرد و گفت: «عواملی که باعث اختلال بیمیلی و سردمزاجی در خانمها میشود را میتوان به پنج دسته تقسیم کرد که اولین علت آن میتواند مرتبط با شریک جنسی باشد.»
وی در اینباره توضیح داد: «اگر مردی از نظر وضعیت سلامتی دچار مشکلات جنسی از قبیل زودانزالی، اختلال نعوظ یا اختلالات روانی باشد که توانایی و مهارتهای لازم را برای ایجاد یک رابطه جنسی ندارد، ممکن است به تدریج در چنین رابطهای به دلیل اینکه زن ارگاسم را تجربه نمیکند نسبت به برقراری رابطه بیمیل شود.»
وی همچنین یادآور شد: «در شرایطی هم که زوجین روابط صمیمانهای با یکدیگر ندارند یا دچار ضعف کلامی، چشمی و لمسی یا ناهماهنگی در تمایل به فعالیت جنسی و تعارضات خانوادگی و اختلافات زناشویی یا دچار احساس خشم از همسر هستند و در روابط خود درگیر قدرت بین زن و مردند یا از مهارتهای جنسی و تفاوتهای فیزیولوژیک بدن یکدیگر آگاهی و شناخت کافی ندارند؛ بهگونهای که مرد همواره قبل از زن به انزال میرسد و زن بهطور مکرر در روابط جنسی ارگاسم را تجربه نمیکند، طبیعی است که به مرور زمان زن نسبت به رابطه بیمیل شود. این گونه مسائل به عنوان دومین علت بروز بیمیلی جنسی در زنان در گروه عوامل ارتباطی قرار میگیرد.»
آذرتاش همچنین گفت: «سومین علت سردمزاجی زنان عوامل مرتبط با آسیبهای فردی است. برداشت منفی از تصویر بدنی نقش موثری در شکلگیری این اختلال دارد. معمولاً زنان بیش از مردان درگیر این تصور هستند و فکر میکنند از نظر اندامی، جذابیتهای لازم را برای همسرشان ندارند. علاوه بر این، سابقه سوءاستفاده هیجانی یا جنسی، ابتلا به بیماریهای روانی مثل افسردگی و اضطراب، ترس از بارداری یا شنیده شدن صدا حین برقراری رابطه جنسی از دیگر مواردی است که باعث بیمیلی جنسی در زنان میشود.»
این مدرس دانشگاه با تاکید بر اینکه عوامل فرهنگی و تربیتی نیز در بروز چنین اختلالی بیتأثیر نیستند، ادامه داد: «گاها نگرش منفی زنان نسبت به مسائل جنسی منجر به این میشود که فعالیت جنسی را قبیج و گناه بدانند و شرم و حیا، مانع از بیان خواسته و نیازهایشان شود.
چنین نگرش منفیای نسبت به مسائل جنسی، مانع بزرگی جهت ایجاد تحریکات بدنی و حتی خودابرازگری در زنان است و باعث میشود فرد حتی فکر کردن و خیالپردازی جنسی را گناه بداند. ولی با توجه به اینکه مهمترین ارگان جنسی، مغز است و نقش مهمی در رفتارهای جنسی ایفا میکند، هر چقدر که کمتر به مسائل جنسی فکر و مانع خیالپردازی شود، میل ایجاد به برقراری رابطه در فرد کمتر به وجود میآید.»
به گفته این مشاور خانواده، پنجمین عامل مؤثر در بیمیلی جنسی زنان، عوامل فیزیولوژیکی است. پایین بودن سطح تستوسترون، ابتلا به بیماریهایی مثل سوءتغذیه، تیرویید، دیابت، تنگی عروق و همچنین استفاده از قرصهای ضدبارداری، ضدافسردگی، ضدفشارخون و شیردهی میتوانند از عوامل مؤثر در ایجاد اختلال بیمیل جنسی در زنان باشند.
آذرتاش در نهایت با هشدار اینکه علل بیمیلی جنسی در زنان هر چه که باشد نیازمند بررسی و درمان بهموقع است، گفت: «در صورتی که زوجی احساس میکند، دچار اختلال بیمیلی است، بهتر است این مساله را جدی بگیرند. بروز این اختلال میتواند منجر به کاهش روابط عاطفی و صمیمیت در زندگی مشترک شود و عواقب جبرانناپذیری را در زندگی مشترک بر جای بگذارد و حتی ممکن است به قهر و جدایی بین زوجین منجر شوند. بنابراین هر چه زودتر به متخصص مربوطه مراجعه کنند تا اقدامهای درمانی لازم با توجه به علل مؤثر در بروز این اختلالات صورت بگیرد.»
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
پزشکی ,
,
:: برچسبها:
بی میلی جنسی ، بی میلی جنسی زنان ، سرد مزاجی ، سلامت جنسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
ميگويند امينالسلطان بيسر و صدا از عمارت شهرياش بيرون ميزد (غيبش ميزد) و بيخبر به فضاي اين باغ پناه ميبرد. از اين روي دوستان باخبر از موضوع آنجا را «باغ غيبي» ميخواندند.
مجله منزل - سارا مشفق نیا: در فرهنگ دهخدا جلد يازدهم خيلي مختصر و مفيد آورده شده كه قيطريه ده كوچكي است. شايد اين روزها با اين تراكم ملك و جمعيت و اين همه برج سر به فلك كشيده باورش سخت باشد اما در روزگاري نه چندان دور در قيطريه بناي مهمي به جز خانههاي روستايي وجود نداشت تا آنكه ميرزا علياصغرخان اتابك، صدراعظم سه پادشاه آخر قاجار پايش به آنجا باز شد.
ماجرا از اين قرار بود كه در آن ايام به دليل آنكه تهران محدوده كوچكي بود، كمتر كسي ميتوانست عمل خلاف عرف و شرع و قانونش را از چشم عوام دور نگاه دارد چراكه تمامي ساكنان شهر از آمد و رفت خانهاش آگاهي مییافتند. اتابك هم كه نسبت به اين مساله واقف بود، تصميم گرفت براي فراهم كردن اسباب تفريح و استراحت خود دو قطعه باغ متعلق به نظامالدولـه و آصفالسلطنه و مقداري هم از اراضي مجاور را ادغام كند و باغي وسيع پديد آورد؛ باغي با عمارت بيروني و اندروني تا هر وقت دلش خواست براي خوشگذراني و فرار از اغيار به باغ قيطريهاش پناه ببرد و به قولي غيبش بزند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
سبک معماری ، قاجار ، باروک ایرانی ، باغ غیبی ، فرهنگسرای ملل ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
ستاره های هالیوود در دوران نوجوانی! به نظرم دیدن این تصاویر خالی از لطف نیست و شما را حداقل برای دقایقی سرگرم خواهد کرد. به تصاویر نگاهی بیاندازید، آیا می توانید این ستاره ها را تشخیص دهید؟
برترین ها: ستاره های هالیوود در دوران نوجوانی! به نظرم دیدن این تصاویر خالی از لطف نیست و شما را حداقل برای دقایقی سرگرم خواهد کرد. به تصاویر نگاهی بیاندازید، آیا می توانید این ستاره ها را تشخیص دهید؟
1. آنجلینا جولی
آنجلینا جولی هنرپیشه و کارگردان آمریکایی است که بارها و بارها توسط مجلات و مراسم مختلف به عنوان زیباترین، جذابترین و بهترین مادر بازیگر و... انتخاب شده است. همچنین او توانسته سه بار جایزه گلدن گلوب، دو بار جایزه اتحادیه بازیگران سینما و یک بار جایزه اسکار را از آن خود کند. او پس از ازدواج با برد پیت، از نام «آنجلینا جولی پیت» استفاده میکند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
ستاره های هالیوود ، هالیوود ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
زمان های مرده یعنی زمان های بی کنشی؛ یعنی همان وقت هایی که مدام منتظریم تمام شوند تا بتوانیم خیلی جدی به زندگی روزمره خودمان ادامه بدهیم. با کلافگی و بی حوصلگی به زمین و زمان نگاه می کنیم و منتظریم به مقصد برسیم.
هفته نامه همشهری جوان: زمان های مرده یعنی زمان های بی کنشی؛ یعنی همان وقت هایی که مدام منتظریم تمام شوند تا بتوانیم خیلی جدی به زندگی روزمره خودمان ادامه بدهیم. با کلافگی و بی حوصلگی به زمین و زمان نگاه می کنیم و منتظریم به مقصد برسیم. مدام توی دل مان می گوییم: نچ دیر شد! مرتب دلشوره می گیریم که کلی کار سرمان ریخته اما این ترافیک لعنتی تمام نمی شود یا قرار نیست با اتوبوس سواری به مقصد برسیم.
انگار تا به حال کسی به ما یاد نداده است که همین لحظه ها و ساعت ها و دقیقه هایی که آرزو می کنیم زودتر بگذرند و تمام شوند تا ما به کارمان برسیم، خودشان فرصت هایی استثنایی هستند اما همه آدم ها بلد نیستند این فرصت ها را ببینند. درست مثل آن شخصی که می گفت رفته است جنگل را ببیند اما درختان مانع دید او شده اند!
حالا می خواهیم به شما نشان بدهیم که در 20 دقیقه غیر از آب پز کردن یک تخم مرغ و درست کردن یک بادبادک و باد کردن 10 عدد بادکنک و پاک کردن نیم کیلو سبزی خوردن، کارهای مهم دیگری هم می توان انجام داد!
قابل توجه معتادان محترم
اگر توی اتوبوس یا هر وسیله نقلیه دیگری گیر کرده اید و تا رسیدن به مقصد مورد نظرتان اقلا 20 دقیقه زمان دارید، می توانید در این مدت غیر از فرو کردن هدفون توی گوش و شنیدن موسیقی های تکراری، کارهای دیگری هم انجام بدهید. البته شانس با شما یار خواهد بود اگر اینترنت همراه داشته باشید. در این صورت است که واقعا می توانید اسم خودتان را در لیست مرفهین بی درد ثبت کنید.
پاکسازی
احتمالا شما هم در صندوق ورودی ایمیل یا جی میل تان هزار و یک نامه نخوانده دارید که در لیست انتظار به سر می برند تا بخت شان باز شود. ممکن است شما هم مثل بسیاری از مردم منتظر یک فرصت خوب و تپل هستید تا کلا ایمیل تان را پاکسازی کنید.
باور کنید آن فرصتی که همیشه منتظرش هستید، هیچ وقت به سراغ تان نخواهد آمد. اگر غیر از این بود، الان اوضاع ایمیل شما آنقدر خراب نبود که حتی خودتان هم جرأت نکنید آن را باز و بررسی کنید. پس یک برنامه بلندمدت برای سر و سامان دادن به پیام های ایمیل تان داشته باشید که در همین وقت های مرده آن را انجام بدهید.
به پیام هایی که نیاز به جواب دارند، پاسخ بدهید. اسم ها را شناسایی کنید و پیام های غیرقابل استفاده را پاک کنید. ایده دسته بندی موضوعی و محتوایی ایمیل ها هم می تواند به شما کمک کند. منظم کردن هر چیزی که به زندگی شما مربوط است، می تواند ذهن شما را از آشفتگی دور و به آرامش نزدیک و نزدیک تر کند.
صفر کردن نوتیف ها
اصلا لازم نیست ما این همه زحمت بکشیم و برای تان بنویسیم که به سراغ تلگرام یا شبکه های ارتباطی روی موبایل تان بروید و آنها را صفر کنید چون به احتمال خیلی زیاد خودتان بعد از سوار شدن به اتوبوس یا تاکسی، اولین کاری که می کنید، در آوردن موبایل و باز کردن این نرم افزارهای ارتباطی است اما می خواهیم این بار یک پیشنهاد دیگر بدهیم.
این دفعه به جای اینکه فقط تند تند صفحه های کانال ها و گروه های تلگرام را بدون خواندن دقیق محتوای آن اسکرول کنید، کمی روی اسم گروه ها مکث کنید. با خودتان درباره اینکه چرا در این گروه ها عضو هستید و چه استفاده ای از آنها می برید، فکر کنید. درباره اینکه از بین عددهای بالای سه رقم نوتیفیکیشن های گروه ها چند عدد از آن پیام ها به درد شما می خورد با خودتان روراست باشید. درباره وقتی که برای خواندن و فعالیت در آنها صرف می کنید، حساب و کتاب کنید.
گروه هایی را که فعالیت های موازی دارند، شناسایی کنید. خلاصه اینکه می توانید در 20 دقیقه با یک حساب سرانگشتی و نگه داشتن چند ثانیه ای انگشت تان روی اسم گروه ها، بار خودتان را هم سبک تر کنید.
به بازار بروید
در بین نرم افزارهای جدیدی که هر روز به کلکسیون اپ ها اضافه می شوند، چرخی بزنید و آنهایی را که احتمالا بیشتر به درد شما می خورند و به کارتان می آیند، بررسی کنید. آنها را دانلود کرده و میزان کارآیی شان را برای خودتان محک بزنید اما این کار را فقط به همین زمان مرده اختصاص بدهید تا رفت و آمدتان به دنیای اپلیکیشن ها دست خودتان باشد و در این دنیا غرق نشوید. با کنترل زمان برای برنامه بررسی اپ های تازه و جدید، علاوه بر اینکه به زمان مرده خود جان می دهید، باعث نجات بقیه زمان های مفید روزانه می شوید.
گوگل گردی کنید
شما در هر موقعیتی که باشید، احتمالا ذهن تان درگیر موضوع مهمی است که چیز زیادی از آن نمی دانید؛ مثلا اگر دانشجو باشید و چند هفته از زمان شما برای انتخاب موضوع تحقیق تان گذشته باشد و شما هنوز هیچ کاری برای انجام تحقیق انجام نداده باشید، همین 20 دقیقه بهترین فرصت برای انجام مقدمات این کار است.
درباره موضوع تحقیق یا درس یا کنفرانس تان سرچ کنید. هر چند که با زیر و رو کردن گوگل و باقی موتورهای جستجو ممکن است به نتایج معتبر و مستندی نرسید اما اقلا حاشیه های مربوط به موضوع تان را پیدا می کنید و ذهن تان با پایه و اساس موضوع آشنا می شود.
اگر از آن دسته افرادی هستید که دوست دارند به خانه برسند و با آرامش و در لباس های گشاد خانگی روی تخت ولو شوند و بعد برای کارهای شان دست به سرچ شوند، لطفا این اخلاق را ترک کنید. از این زمان های مرده برای انجام مقدمات تحقیق ها و پژوهش های تان استفاده کنید. به ما گوش کنید، ضرری ندارد!
ببینید دنیا دست کیست؟
بهتر است نسبت به راست و دروغ بودن این همه پیامی که از شبکه های موبایلی و مجازی به دست تان می رسد، حساس باشید. قطعا پذیرفتن بی چون و چرای همه آن پیام ها حتی اگر منبعی در آنها ذکر شده باشد، ساده لوحی است. زحمت بکشید و با موبایل تان درباره پیام ها و عکس هایی که در طول روز به دست تان رسیده، جستجو کنید. اگر به نتایج جالبی رسیدید که حتما هم می رسید، گروه های پخش کننده آن محتوا را هم در جریان بگذارید.
در این صورت هم ماجرا را برای خودتان حل می کنید و هم عده ای چشم و گوش بسته را از جهل و بی خبری نجات می دهید. 20 دقیقه در روز زمان خوبی برای زیر و رو کردن خبرگزاری های مختلف و مطلع شدن از اخبار روزانه است.
گذر از لحظه های سخت بدون آنتن
بالاخره شما هم ممکن است در شرایطی قرار بگیرید که به هر دلیلی روی موبایل تان اینترنت نداشته باشید. از آنجا که از وقتی چشم باز کرده اید با اینترنت سلام و علیک کرده اید و با آن بزرگ شده اید، احتمالا نمی دانید بدون همراهی این عزیز نازنین چطور باید اوضاع را سر و سامان بدهید اما 20 دقیقه های سرنوشت ساز مهمتر از آن هستند که شما به خودتان اجازه بدهید به راحتی از کنارشان بگذرید.
گوش کردنی ها را به صف کنید
بهتر است سر فرصت برای خودتان یک آرشیو از همه فایل هایی که دوست دارید گوش بدهید، بسازید. فایل های صوتی مثل آموزش زبان، حفظ قرآن، کتاب های صوتی، سخنرانی ها و ... آن وقت می توانید با خیال راحت و در نهایت آرامش به شیشه پنجره اتوبوس خیره شوید و به بیرون و هوای پاییزی نگاه کنید و به فایل های صوتی مورد علاقه تان گوش بسپارید اما بهتر است فایل هایی را انتخاب کنید که گره ای از مشکلات زندگی شما باز و کارهای عقب مانده روی زمین پهن شده شما را کمی جمع کنند.
نوت برداری کنید
اگر روی موبایل تان یک نرم افزار یادداشت کردن سریع داشته باشید، کارتان خیلی راحت می شود. شما برای اینکه فردای بهتری داشته باشید باید روزی چند دقیقه وقت بگذارید و برای روز بعد اقلا یک برنامه کلی تنظیم کنید. پس چه زمانی بهتر از این 20 دقیقه مرده توی اتوبوس و تاکسی؟
این وقت های مرده را با برنامه ریزی کلی و جزئی برای روز بعد، زنده کنید. برای مثال توی برگه یادداشت دیجیتالی بنویسید:
- تماس با فلانی و فلانی بابت تنظیم زمان جلسه درباره آن کار مشترک.
- به استاد ایمیل بزنم.
- کشوی آخر کمدم رو مرتب کنم.
- لباس بشورم.
صداهای خوب را بشنوید
با خودتان فکر کنید که چند وقت است صدای مادربزرگ یا دایی و خاله عزیزتان را نشنیده اید؟ از دختر عمه و پسر دایی تان چند وقت است که بی خبرید؟ درست است که به برکت گروه های مجازی فامیلی پیام های فورواردی و عکس های پروفایل آنها را می بینید اما خود واقعی و حضورشان را چه مدت است، حس نکرده اید؟ حتما و بدون شک اولین و محکم ترین بهانه شما برای اتفاق، وقت نداشتن است. حالا که اقلا روزی 20 دقیقه وقت مرده استفاده نشده دارید، بفرمایید این شما و این میدان!
روی زمین مانده ها را بلند کنید
اگر پروژه یا طرح یا ایده ای در ذهن تان دارید که مدت هاست آن گوشه های مغزتان در حال خاک خوردن است و شما هرگز وقت بیرون کشیدن و میدان دادن به این ایده را ندارید، یک یا علی بگویید و از همین صندلی اتوبوس شروع کنید؛ بله دقیقا از همین جا.
حتما لازم نیست برای شروع کارهای بزرگ، کت و شلوار و لباس رسمی بپوشید و خیلی شیک و مجلسی پشت یک میز بنشینید و فنجان قهوه در دست، شروع کنید. می توانید در موبایل تان یک فایل درست کنید و همه حاشیه ها و جزییات طرح و ایده ذهنی تان را آنجا پیاده کنید. تصور کنید که وقتی هر روز این کار را انجام بدهید، بعد از گذشت یکی دو ماه چه فایل کاملی از باران فکری خودتان درباره ایده مورد نظر، توی دست تان دارید؟
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
تاکسی ، مترو ، اتوبوس ، ترافیک ، اوقات بیکاری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
مدگرایی پدیده ای است که کم و بیش در میان همه اقشار جامعه جود دارد اما با این حال امروزه جوانان بیش از حد مدگرا شده اند.
ماهنامه مطب - اردلان آزاد: مدگرایی پدیده ای است که کم و بیش در میان همه اقشار جامعه جود دارد اما با این حال امروزه جوانان بیش از حد مدگرا شده اند. واقعیت این است که پیروی از مد گاه سلامتی را به خطر می اندازد. به برخی از مدگرایی های افراطی در ذیل اشاره می شود.
کفش های پاشنه بلند
پوشیدن کفش های پاشنه بلند مشکلات فراوانی را برای پا به بار خواهد آورد که شامل پیچ خوردگی مچ پا، پینه بستن پا و حتی مشکلات اساسی مانند آسیب تاندون، آسیب عصبی و مرگ استخوان نیز است. متخصصان سلامت پا می گویند هر چه پاشنه کفش بزرگتر باشد وزن بیشتری روی قوزک پا وارد می شود و در نتیجه احساس درد در فرد شکل می گیرد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
مد و پوشاک ، مد ، مدگرایی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 7 آذر 1394
|
|
در این مطلب تصاویری از شهرهای کوچک و بسیار زیبا و رویایی جهان را خواهید دید، امیدواریم از دیدن آن ها لذت ببرید.
وب سایت لاپلاس: در این مطلب تصاویری از شهرهای کوچک و بسیار زیبا و رویایی جهان را خواهید دید، امیدواریم از دیدن آن ها لذت ببرید.
۱-گارمیش-پارتنکیرشن- باواریا- آلمان
باواریای همیشه زیبا… این شهر در ارتفاعات کوه زوگسپیتز قرار دارد و چون در ارتفاع ۳۰۰۰ متری قرار گرفته، در آلمان شهری از لحاظ ارتفاع محل ساخت نمیتواند با آن رقابت کند. شهر اصلاً به دو شهرک تقسیم میشد، یکی رمی و دیگری توتنی. در جریان المپیک زمستانی سال ۱۹۳۶، این دو شهرک با هم تلفیق شدند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
سرگرمی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
گردشگری ، شهرهای کوچک ، منظر دیدنی ، تبت ، راین ، جهانگردی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 5 آذر 1394
|
|
قرار گرفتن در قالب نقش های تاریخی برای هر بازیگری جذاب است. آن هم نقش یکی از شخصیت های مهم تاریخ معاصر کشورمان.
وب سایت باني فيلم - زینب علیپور: قرار گرفتن در قالب نقش های تاریخی برای هر بازیگری جذاب است. آن هم نقش یکی از شخصیت های مهم تاریخ معاصر کشورمان.
حسین نورعلی که در مجموعه «معمای شاه» نقش محمدرضا پهلوی را بازی کرده، از آن دست هنرمندانی است که توانسته با بازی قابل قبولی که از همین ابتدای کار داشته به خوبی دیده شود.
گرچه کمی دیر این فرصت برای وی مهیا شد تا با یک نقش و کار خوب دیده شود. اما به گفته خودش تمام تلاشش را بکار گرفت تا بتواند نقشی را که به وی سپرده شده، باور پذیر ایفا کند. به همین بهانه با وی گفت و گویی پیرامون این نقش داشتیم که می خوانید:
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
سریال معما شاه ، نقش محمد رضا پهلوی ، حسین نورعلی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 5 آذر 1394
|
|
آیا استرس می تواند باعث خون دماغ شود؟ بسیاری از مردم می خواهند بدانند که چرا آنها هر زمان که تحت فشار هستند دچار یک خونریزی بینی می شوند.
وب سایت رژیم سلامتی: استرس سبب خون دماغ می شود. استرس می تواند به عوارض بسیاری منجر شود آیا استرس می تواند باعث خون دماغ شود؟ بسیاری از مردم می خواهند بدانند که چرا آنها هر زمان که تحت فشار هستند دچار یک خونریزی بینی می شوند. شما چندین رگ خونی نازک درست در زیر دیواره بینی خود دارید این رگهای خونی ممکن است به دلیل مصدومیت و یا دلایل دیگر ترک برداشته و سبب خون دماغ شود دو نوع خون دماغ وجود دارد اگر خونریزی در سپتوم پایین تر از سوراخ های بینی رخ دهد آن خون دماغ قدامی است اگر خونریزی در پشت بینی شما رخ دهد این خون دماغ خلفی است خون دماغ خلفی معمولاً جدی تر است زیرا تشخیص آن سخت و حتی می تواند سبب ضربه به گلو شود عوامل مختلف می تواند سبب خون دماغ شود اما بسیاری از مردم فکر می کنند استرس در آن نقش بازی دارد آیا ممکن است استرس در خون دماغ نقش داشته باشد؟ در اینجا به این سوال جواب داده می شود.
آیا استرس ممکن است سبب خون دماغ شود؟تحقیقات نشان می دهد در حالی که استرس یک عامل مستقیم خونریزی بینی نیست ممکن است به عنوان یک محرک در بسیاری از موارد موثر باشد این معمولاً زمانی که فشار خون با توجه به استرس افزایش می یابد اتفاق می افتد فشار خون بالا ممکن است باعث یک رگ خونی نازک در بینی شود و آن رگ ترک بر دارد زمانی که شما به طور مداوم تحت استرس هستید مغز شما چگونه رفتار می کند و چگونه می تواند بر خونریزی بینی تاثیر داشته باشد مغز تغییرات خاصی در بدن برای مقابله با استرس می سازد که معمولاً در نتیجه آن فشار خون افزایش می یابد زمانی که شما تحت فشار ثابت هستند فشار خون همچنان افزایش می یابد و این منجر به تجمع فشار در داخل عروق خونی می شود شریان ظریف در حفره بینی معمولاً اولین جا برای پاسخ به این تغییر در فشار هستند و این منجر به یک خونریزی بینی می شود. این مهم است توجه داشته باشید که اضطراب معمولاً باعث خون دماغ نمی شود مگر اینکه عوامل دیگر در آن نقش داشته باشد و ممکن است زمانی که داخل بینی در اثر تماس با مواد دارویی، اسپری های بینی و یا یک سرماخوردگی یا آنفولانزا ضعیف شده باشد رخ دهد. چگونه بدانیم تحت فشار هستیم؟حالا شما می دانید که استرس چگونه باعث خون دماغ می شود و باید نشانه هایی استرس را بشناسید تا بتوانید از نتایج ناخواسته مهم مانند خون دماغ جلوگیری کنید بسیاری از علائم عاطفی، جسمی و شناختی وجود دارد. علائم عاطفیبه آسانی نا امید، آشفته و بدخلق شدن. احساس ضعف داشتن، مانند همه چیز خارج از کنترل است. داشتن مشکل در تمرکز. داشتن خودباوری پایین با احساس افسردگی. داشتن مشکل اجتماعی. علائم فیزیکیسردرد. انرژی پایین. ناراحتی معده، از جمله یبوست، اسهال و تهوع. بی خوابی. درد قفسه سینه با تپش قلب. از دست دادن میل جنسی. عفونت های مکرر و سرماخوردگی. خشکی دهان. عصبی بودن، صدای زنگ در گوش و عرق کردن دست و پا. دندان قرچه و فشار دادن فکها. نشانه های شناختیافکار تکرار شونده. دائم نگران بودن. ناتوانی در تمرکز. بهم ریختگی. قضاوت ضعیف. بدبین.
علائم رفتاریاز دست دادن اشتها یا پرخوری. اجتناب از مسئولیت. افزایش استفاده از داروها، الکل و غیره. احساس عصبی با رفتارهای مانند بی قراری، جویدن ناخن و غیره. اگر استرس مرتبط با خون دماغ دارید چه کار باید انجام دهید؟ شما می دانید که استرس سبب خون دماغ می شود شما همچنین علائم و نشانه های استرس را می دانید اگر شما می دانید که تحت استرس هستند و خون دماغ شدن های شما مرتبط با استرس است چه باید انجام دهید؟ تنفس خود را ریلاکس کنید: شما باید تنفس خود را کنترل کنید زیرا تنفس سنگین ضربان قلب را افزایش می دهد شما باید سعی کنید داخل یک پاکت کاغذی تنفس کنید و بینی خود را از پشت با دست بگیرید. خودتان را هیدراته نگه دارید: از دست دادن آب بدن همه چیز را بدتر خواهد کرد شما نیاز به نوشیدن مقدار زیادی آب برای کمک به مرطوب نگه داشتن بینی خود دارید. در طول ماه های سرد مراقبت کنید: شما باید چیزی را در استر بینی خود قرار داده و در طول ماه های سرد بینی خود را مرطوب نگهدارید. یک راه خوب نگه داشتن مقداری وازلین و یا یک پماد آنتی بیوتیک مانند Neosporin یا باسیتراسین در بینی می باشد برای این کار از یک سواب پنبه ای استفاده کنید شما همچنین می توانید از اسپری های نمکی بینی استفاده کنید. نصب مرطوب کننده: شما باید یک مرطوب کننده در خانه خود نصب کرده و هوای خشک را مرطوب نمایید.
اقدامات احتیاطی زیر نیز به جلوگیری از خون دماغ کمک خواهد کردداشتن یک رژیم غذایی سالم. بیش از حد از مواد غذایی چرب و گوشت قرمز نخورید چرا که چنین مواد غذایی می تواند کلسترول را بالا ببرد و در نتیجه سبب بیماری شود آنچه که می خورید همچنین بر اضطراب و استرس شما تاثیر دارد زیرا سبب احساس تاسف در مورد غذا خوردن ناسالم خواهد شد عادات غذا خوردن ناسالم خود را تغییر دهید میوه ها و سبزیجات را به رژیم غذایی خود، برای سلامتی بهتر اضافه کنید. بیش از حد از نوشیدنی های کافئین دار مصرف نکنید. این نوشیدنی باعث افزایش ضربان قلب می شود این ممکن است به شما احساس نگرانی و حتی به یک حمله اضطراب تمام عیار منجر شود. فعال باشید و ورزش داشته باشید. بدن قوی تر موقعیت بهتری برای مقابله با محرک های استرس زا می باشد. ورزش منظم نیز شما را تقویت می کند اگر ورزش سبب خون دماغ می شود با دکتر خود مشورت نمایید. متمرکز شوید و خود را مشغول نگه دارید. شما لازم نیست که در مورد یک خونریزی بینی تمام وقت نگران باشید فقط مطمئن شوید که اقدامات پیشگیرانه را انجام می دهید و بر روی اهداف خود تمرکز کنید. چه چیزهای دیگر می تواند سبب خونریزی بینی می شود؟آیا استرس می تواند باعث خون دماغ شود؟ بله می شود آیا چیزهای دیگری هم وجود دارد که باعث خون دماغ شود؟ بله، وجود دارد شما ممکن است در نهایت یک خونریزی بینی در اثر دستکاری بینی و یا تخلیه بیش از حد بینی داشته باشید سایر علل خون دماغ شامل آلرژی، سینوزیت حاد، استفاده از آسپرین، مصرف کوکائین، سینوزیت حاد، مواد محرک شیمیایی (آمونیاک)، انحراف سپتوم بینی، ضربه به بینی و جسم خارجی در بینی می باشد استفاده بیش از حد از اسپری های بینی برای درمان آلرژی ممکن است سبب خون دماغ شود. برخی از علل کمتر شایع خونریزی بینی مانند مصرف الکل، سرطان خون، پورپورای ترومبوسیتوپنیک ایدیوپاتیک، جراحی بینی، پولیپ بینی، تومور بینی و یا بارداری سه ماهه دوم می باشد
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
پزشکی ,
,
:: برچسبها:
خون دماغ ، استرس ، خون دماغ خلفی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 5 آذر 1394
|
|
حتما برای شما هم جالب است که ستاره های هالیوود را به همراه فرزندانشان ببینید. ما در اینجا تصاویر ستاره هایی را که شباهت زیادی به فرزندان خود دارند، برایتان آورده ایم.
برترین ها: حتما برای شما هم جالب است که ستاره های هالیوود را به همراه فرزندانشان ببینید. ما در اینجا تصاویر ستاره هایی را که شباهت زیادی به فرزندان خود دارند، برایتان آورده ایم.
1. جسیکا سیمپسون و مکسول جانسون
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
مادران هالیوودی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 5 آذر 1394
|
|
زمانی که می خواهیم به یک بیمار مبتلا به سرطان، رژیم غذایی بدهیم یا کارهای درمانی او را شروع کنیم، ابتدا نگاهی به آزمایش خون او می اندازیم و وضعیت کلی فرد را از نظر میزان سلول های قرمز و سفید خونی یا نوع سرطان ایجاد شده، مورد بررسی قرار می دهیم.
هفته نامه سلامت - دکتر حسین ایمانی*: سرطان به تکثیر غیرطبیعی سلول های بدن گفته می شود و از تجمع سلول های سرطانی و تخریب سلول های سالم، تومورهایی در بدن به وجود می آید. به طور کلی، زمانی که می خواهیم به یک بیمار مبتلا به سرطان، رژیم غذایی بدهیم یا کارهای درمانی او را شروع کنیم، ابتدا نگاهی به آزمایش خون او می اندازیم و وضعیت کلی فرد را از نظر میزان سلول های قرمز و سفید خونی یا نوع سرطان ایجاد شده، مورد بررسی قرار می دهیم.
معمولا از 3 راه درمانی با نام های شیمی درمانی، پرتودرمانی و جراحی برای درمان انوع سرطان ها کمک می گیرند که داشتن تغذیه سالم در بهبود روند درمان هر کدام از این روش ها، بسیار موثر است. رابطه تغذیه در درمان یا حتی ابتلا به سرطان ها به قدری پررنگ است که عوامل تغذیه ای را به عنوان عامل ابتلا به یک سوم از سرطان ها در جهان اعلام کرده اند.
نکته مهم این است که در طول شیمی درمانی یا پرتودرمانی، امکان آسیب دیدن سلول های سالم هم وجود دارد. به همین دلیل هم ابتلا به عوارض ناشی از شیمی درمان یا پرتودرمانی مانند بی اشتهایی، تغییرات وزن بیمار (افزایش یا کاهش وزن) مشکل های دهان و دندان، تغییر حس چشایی و بویایی، ایجاد حالت تهوع و استفراغ، اسهال، یبوست، خستگی و کاهش توان بدنی می تواند برای این گروه از بیماران پیش بیاید و در تمام این موارد، مدیریت برنامه های غذایی بیماران، نقش برجسته ای در بهبود شرایط درمانی آنها خواهد داشت. البته باید توجه داشته باشیم به دلیل متفاوت بودن نوع عوارض ایجادشده در بیماران مبتلا به سرطان، نوع درمان و رژیم درمانی آنها متفاوت خواهدبود.
روشی برای درمان بی اشتهایی ناشی از شیمی درمانی
یکی از شایع ترین عوارض شیمی درمانی و سایر درمان های مربوط به سرطان، ابتلا به بی اشتهایی در بیماران است. اطرافیان این بیماران باید با رعایت نوع تغذیه انتخابی و اصلاح عادت های غذایی چنین بیمارانی، به آنها در رفع تهوع و کاهش وزن ناشی از آن کمک کنند. اولین قدم در اصلاح الگوی غذایی بیماران مبتلا به سرطان، افزایش وعده های غذایی و کم کردن حجم آنهاست.
این بیماران باید برای کاهش تهوع یا استفراغ ناشی از شیمی درمانی و افزایش اشتهای خود، مصرف سوپ های رقیق را در برنامه غذایی شان بگنجاند، مایعات را همراه غذای خود مصرف نکنند، با استرس غذا نخورند و اگر دچار کاهش وزن ناشی از تهوع شده اند، برای افرایش پروتئین و کالری در برنامه غذایی شان از شیر خشک کمک بگیرند و به شیر یا حتی غذای خود، کمی شیر خشک بیفزایند. آنها باید خامه یا روغن های گیاهی مفید مانند روغن زیتون، کنجد یا هسته انگور را هم در برنامه غذایی شان بگنجانند یا کره بادام زمینی که خوراکی پرکالری و مغذی ای است را برای میان وعده ها به عنوان یک محرک اشتها به رژیم غذایی خود اضافه کنند، البته اگر به بادام زمینی حساسیت نداشته باشند.
ضمنی اینکه هرچه آب مصرفی بیماران مبتلا به سرطان خنک تر باشد، حالت تهوع آنها هم کمتر و هرچه آب گرم تر باشد، مشکل تهوع بیمار هم بیشتر خواهدشد. مصرف غذاهای کم چرب و پرهیز از مصرف غذاهای تند و ادویه دار هم راه دیگری برای رفع تهوع بیماران مبتلا به این مشکل است.
بایدها و نبایدهای مصرف مکمل ها
معمولا مصرف انواع مولتی ویتامین ها در برنامه غذایی بیماران مبتلا به سرطان وجود دارد اما اگر این بیماران دچار کم خونی هم باشند باید از مصرف مکمل های معمولی اسید فولیک خودداری کنند. مکمل اسید فولیک در ساختار تشکیل DNA سلول های سرطانی یا تکثیر و تشکیل سلول های سرطانی نقش دارد.
از این رو، بیماران مبتلا به سرطان و کم خونی به هیچ عنوان نباید از مکمل های معمولی اسید فولیک استفاده کنند. این بیماران باید از فرم احیاشده این مکمل که در ساختار و چرخه تشکیل سلول های سرطانی شرکت نمی کند و می تواند باعث رفع کم خونی بیماران مبتلا به سرطان هم شود، کمک بگیرند.
از طرف دیگر، پرتودرمانی برای تخریب سلول های سرطانی باعث ایجاد رادیکال های آزاد در بدن می شود. به همین دلیل توصیه به مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی مانند ویتامین های C و E برای این بیماران، همواره مطرح است. بیمارانی که دچار کاهش اشتهای قبل از شیمی درمانی هستند هم می توانند از مکمل های مولتی ویتامین حاوی روی برای افزایش اشتهایشان کمک بگیرند.
بیمارانی هم که می خواهند قبل از شیمی درمان اقدام به مصرف مولتی ویتامین کنند باید این مکمل ها را با معده پر و بعد از مصرف یک وعده سبک از کربوهیدرات ها مانند نان ها و ماکارونی های سبوس دار استفاده کنند.
... و اما غذاهای مقوی و سنگین
گاهی برخی از افراد برای تقویت بیماران مبتلا به سرطان خود را از غذاهای حجیم و سنگین استفاده می کنند. بیشتر این غذاها مانند دل و جگر یا کله پاچه، چرب و پرکالری هستند و می توانند جلوی کاهش وزن این بیماران را بگیرند اما به دلیل چربی بالا و هضم سختی که دارند، نباید بیشتر از هفته ای یک مرتبه توسط چنین بیمارانی مصرف شوند. به علاوه بیمارانی که حالت تهوع یا استفراغ دارند هم باید برای پیشگیری از تشدید مشکل خود، از مصرف این خوراکی ها بپرهیزند.
سرطان و تغییر وزن
معمولا به بیشتر بیماران مبتلا به سرطان توصیه می شود رژیم های غذایی پرکالری و پرپروتئین داشته باشند. چرا؟ چون بیشتر این بیماران با افت وزن مواجه هستند و تنها یک استثنا در این زمینه وجود دارد و آن هم سرطان پستان است. از آن جایی که ابتلا به چربی بالا یکی از عوامل ابتلا به سرطان پستان محسوب می شود، در موارد زیادی، ما باید ابتدا وزن این بیماران را کاهش دهیم، میزان چربی موجود در برنامه غذایی شان را پایین بیاوریم و سپس اقدام به پیگیری سایر روش های درمانی کنیم.
این در حالی است که در بسیاری از سرطان ها، فرد به دلیل ابتلا به تهوع ناشی از شیمی درمانی، دچار افت وزن می شود و از این رو، رژیم های پرکالری، پرپروتئین و حتی در مواردی هم کمی پرچرب باید به برنامه غذایی آنها اضافه شود. رژیم های پرپروتئین، تنها در صورتی برای بیماران مبتلا به سرطان توصیه نمی شوند که کلیه آنها در اثر شیمی درمانی آسیب دیده باشد. در این صورت، بیمار باید تحت نظر متخصص تغذیه بالینی قرار بگیرد تا هم رژیم درمانی مربوط به کلیه های او انجام شود و هم رژیم درمانی مربوط به سرطانش.
البته همان طور که که گفته شد، بیماران مبتلا به سرطان پستان باید برای بهبود روند درمانی شان، وزن خود را کم کنند و به محدوده طبیعی برسانند. در مسیر کاهش وزن هم باید غذاهای کم حجم اما مغذی مصرف کنند. مثلا این بیماران می توانند خوراکی هایی مانند جوانه ها که دارای کالری پایین اما ارزش تغذیه ای بالایی هستند را در برنامه غذایی روزانه خود داشته باشند یا مغزهای خام را در رژیم غذایی شان بگنجانند تا تامین ویتامین ها و املاح بدن آنها با مشکلی روبرو نشود.
*متخصص تغذیه، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
پزشکی ,
,
:: برچسبها:
برنامه غذایی ، سرطان ، رژیم غذایی ، شیمی درمانی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 3 آذر 1394
|
|
در کلان شهر تهران کافه و رستورانهای زیادی هستند که نام بازیگران و یا ورزشکاران را با خود یدک میکشند؛ در این میان گروهی موفق میشوند و گروهی هم دست از داشتن شغل دوم برمیدارند.
وب سایت هنر آنلاین: در کلان شهر تهران کافه و رستورانهای زیادی هستند که نام بازیگران و یا ورزشکاران را با خود یدک میکشند؛ در این میان گروهی موفق میشوند و گروهی هم دست از داشتن شغل دوم برمیدارند؛ اما براستی شهرت میتواند انگیزهای برای موفقیت و شناخت مردم از کافی شاپ یا رستورانی از یک شخصیت معروف در این شهر باشد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
هنر مندان ، شغل دوم ، کافه های هنر مندان ، فعالیت های اقتصادی هنرمندان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 3 آذر 1394
|
|
نادر جنگجويي ساده كه از بين مردم عادي برخاسته بود و انتساب به هيچ خانواده بزرگ و هيچ سابقه درخشاني او را در دايره امراء و حكام عصر نياورده بود.
نام: نادرقلی یا نَدَرقلی
دوران: ۱۱۱۴ تا ۱۱۲۶ خورشیدی - ۱۱۴۸ تا ۱۱۶۰ (قمری) (۱۲ سال)
لقب(ها): نادرقلی بیگ - تهماسبقلی خان - نایبالسلطنه - نادر شاه
زادروز: ۲ آذر ۱۰۶۷ - ۱۱۰۰ (قمری)
زادگاه: ابیورد (درگز کنونی)
مرگ: ۱۱ جمادیالثانی ۱۱۶۰ - ۲۸ خرداد ۱۱۲۶[۱] یا ۳۰ خرداد (۶۰ سالگی)
محل مرگ: قوچان (شمال خراسان)
آرامگاه: مشهد
پیش از: عادلشاه افشار
پس از: شاه عباس سوم
همسران: رضیه خانم - ستاره و...
دودمان: بنیانگذار سلسله افشاریه
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
نادرشاه ، زادروز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 3 آذر 1394
|
|
یک باند هک اطلاعات شخصی، کلاهبرداری بانکی و فروش محصولات مبتذل و مستهجن فرهنگی از طریق فضای مجازی توسط مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سایبری سپاه فجر فارس کشف و منهدم شد.
خبرگزاری فارس: یک باند هک اطلاعات شخصی، کلاهبرداری بانکی و فروش محصولات مبتذل و مستهجن فرهنگی از طریق فضای مجازی توسط مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سایبری سپاه فجر فارس کشف و منهدم شد.
به گزارش روابط عمومی و تبلیغات سپاه فجر استان فارس، مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سایبری سپاه پس از پنج ماه عملیات پیچیده فنی اطلاعاتی، موفق به انهدام و دستگیری اعضای یک باند انتشار و فروش فیلمها و سریالهای مبتذل و مستهجن در فضای مجازی شد.
این باند باهدف از بین رفتن عفت عمومی و اجتماعی، شهوترانی در جامعه، بهویژه بین جوانان و نوجوانان و ایجاد انحرافات اخلاقی در خانوادهها از طریق فروش فیلم، مجله و داستانهای مستهجن در فضای مجازی و نیز فروش فیلمها و سریالهای خارجی با زیرنویس فارسی، اقدام میکردند که با اقدامات فنی کارشناسان سایبری مرکز بررسی جرائم سازمانیافته سایبری سازمان اطلاعات سپاه فجر استان فارس، چند هزار فیلم و سریال از این باند کشف شد.
این باند از طریق هک و نفوذ به سایتهای یک سازمان دولتی در کشور و یک مرکز آموزشی عالی، با دسترسی به اطلاعات، نسبت به سرقت اطلاعات و مدارک شناسایی افراد اقدام و برای انجام اقدامات مجرمانه خود در فضای مجازی از این مدارک استفاده میکردند.
اعضای این باند بهوسیله اطلاعات و مدارک شناسایی شخصی سرقت شده، اقدام به افتتاح حسابهای کاربری در درگاههای پرداخت مجازی کرده و در چند مرحله پولشویی، مبالغ بهدستآمده بهحساب اعضا این باند واریز میشد.
با توجه به قوانین کشور، برای سالمسازی محتوا در فضای مجازی، این باند از طریق فروش فیلترشکن (vpn) به کاربران اینترنت، دسترسی افراد را که اکثر آنها جوانان و نوجوانان بودهاند به محتوای بهویژه غیراخلاقی در فضای مجازی باز میکردند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
حوادث ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
هک ، محصولات مبتذل ، مستهجن ، سپاه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 3 آذر 1394
|
|
تحقیق دانشمندان نشان می دهد که کبوترهای چاهی پس از دو هفته آموزش می توانند بافت سالم را از سرطانی حتی در تصاویری که پیش از آن ندیده بودند به درستی تشخیص دهند.
خبرگزاری ایرنا: تحقیق دانشمندان نشان می دهد که کبوترهای چاهی پس از دو هفته آموزش می توانند بافت سالم را از سرطانی حتی در تصاویری که پیش از آن ندیده بودند به درستی تشخیص دهند.
متخصصان آسیب شناسی (پاتولوژی) و رادیولوژی سال ها آموزش می بینند تا مهارت لازم را برای تشخیص سرطان به دست آورند اما مطابق یک تحقیق علمی، کبوترها پس از دو هفته آموزش توانسته اند چنین قابلیت هایی را نشان دهند.
سیستم بینایی کبوترها به انسان شباهت دارد و مغز آنها با اینکه بزرگتر از نوک انگشت نیست، قابلیت هایی باورنکردنی دارد.
پروفسور آرتور واسرمن، استاد دانشگاه آیووا و یکی از نویسندگان این تحقیق، می گوید: کبوترها می توانند افراد و حالت های چهره آنها، حروف الفبا، کپسول های دارویی خراب و حتی نقاشی های مونه یا پیکاسو را تشخیص دهند.
حافظه بصری آنها هم بسیار تحسین برانگیز است، ثابت شده که آنها می توانند بیش از 1800 تصویر را به خاطر بسپارند.
همین ویژگی ها بود که محققان را به فکر انداخت کبوترهای چاهی را در معرض امتحانات پزشکی قرار دهند.
ابتدا تصاویر میکروسکوپی بافت سرطانی و سالم سینه را به آنها نشان دادند و هر بار که تشخیص درست بود، خوراکی جایزه گرفتند.پس از دو هفته آموزش، دقت تشخیص کبوترها به 85 درصد رسید. چون کبوترها توانستند بافت سالم را از سرطانی حتی در تصاویری که پیش از آن ندیده بودند به درستی تشخیص دهند.
**کبوتر در حال تشخیص آسیب شناختی در زمینه این رفتار، احتمال رفتار طوطی وار و کوروکورانه منتفی بود چون آنها تصاویری را که قبلا ندیده بودند با استفاده از تعمیم آنچه یاد گرفته بودند، به خوبی تشخیص می دادند.
کبوتر ها حتی با دیدن تصاویری با درجات مختلف درشت نمایی و رنگ های گوناگون و حتی در تصاویر سیاه و سفید، باز هم بافت سالم را از سرطانی به درستی تشخیص می دادند.
پژوهشگران در بخشی دیگر از تحقیق خود، تشخیص گروهی کبوترها را هم بررسی کردند؛ وقتی تشخیص چهار کبوتر را در هر مورد در نظر گرفتند، دقت این تشخیص جمعی به 99 درصد رسید. پس از درس آسیب شناسی عملی و تشخیص بافت میکروسکوپی، نوبت به درس رادیولوژی و تشخیص ماموگرافی رسید.
در این بخش، کبوترها باید رسوبات بسیار کوچک کلسیم را در بافت پستان تشخیص می دادند. این رسوبات، می توانند نشانه تغییرات بافتی پیش از سرطان باشند.کبوترها در این مورد هم توانایی های تشخیصی خود را ثابت کردند.اما وقتی از کبوترها خواسته شد تا توده های مستعد سرطان را از توده های مشکوک تفکیک کنند- کاری که برای انسان هم دشوار است- موفقیتی نداشتند.
با این حال محققان معتقدند موفقیت یا عدم موفقیت کبوترها در تشخیص بافت میکروسکوپی یا تصاویر طبی، کمک می کند تا بفهمیم انسان چگونه می تواند این تصاویر را درک کند. آگاهی از این موضوع ممکن است هم در آموزش پزشکی و هم در چگونگی تجزیه و تحلیل روش های تشخیص مفید باشد.
پیش از این، توانایی سگ ها در استشمام بوی سرطان های مختلف و توانایی موش خرمای بزرگ کیسه دار آفریقایی در تشخیص سل ثابت شده بود.اما پژوهشگران تحقیق اخیر می گویند هنوز چنین نقشی را برای کبوترها در نظر ندارند.
البته آنها معتقدند کبوترها می توانند به محققان و مهندسان کمک کنند دستگاه هایی بسازند که سرطان را از روی تصاویر میکروسکوپی بافت ها یا بر مبنای روش های تصویر برداری تشخیص دهند. این دستگاها را می توان هم برای آموزش پزشکان به کار گرفت و هم برای بالا بردن دقت تشخیص آنها مورد استفاده قرار داد.
تشخیص های پاتولوژی یا رادیولوژی چون به آموزش بسیار طولانی نیاز دارند تشخیص های گرانی هستند. با این حال، شاید کبوترها در آینده روش های تشخیص ارزان تری را در اختیار بیماران بگذارند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
پزشکی ,
,
:: برچسبها:
کبوتر چاهی ، سرطان ، دانشمند ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 3 آذر 1394
|
|
یونان كشوری است با تاریخی هزاران ساله و نوار ساحلی طولانی كه آن را به دریای مدیترانه و اژه متصل میكند. هنگام سفر به این كشور نه تنها برای قدم زدن در دل تاریخ كه باید برای لذت بردن از سواحلی زیبا برنامهریزی كنید.
مجله زندگی ایده آل: فرقی نمیكند از طرفداران تاریخ و آثار باستانی باشید یا دوستدار فلسفه و هنر؛ طرفدار دنیای سیاست باشید و عاشق دموكراسی یا حتی اهل ورزش؛ در هر حال كشوری در جنوب شرقی اروپا و جنوب شبه جزیره بالكان شما را به سوی خودش فرا میخواند؛ كشوری كه راه رفتن روی سنگفرش خیابانهایش قدم زدن با افلاطون و ارسطو و. . . را در ذهن زنده میكند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
سرگرمی ,
,
:: برچسبها:
یونان ، گردشگری ، جهانگردی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 2 آذر 1394
|
|
«see you in Iran» یا « در ایران ببینیمتان» صفحهای در فیسبوک است که بیش از 15 هزار عضو دارد و با سر زدن و خواندن پستهای آن، آدم انگار دوباره ایران را کشف میکند.
خبرگزاری ایسنا: هدف این صفحه، تشویق خارجیها و ایرانیهایی که خارج از ایران به دنیا آمدهاند، برای سفر به این کشور است. ایرانیها دوستان خارجی خود را که به ایران سفر کردهاند، دعوت میکنند و از آنها میخواهند از تجربه سفر خود بنویسند.
همچنین خود ایرانیها هم در این صفحه از ایران میگویند و خارجیهایی هم که قصد سفر به ایران دارند هم سوالات خود را مطرح میکنند و حتی دوستانی در ایران پیدا میکنند که هنگام سفر به این کشور از کمک آنها بهره ببرند.
کسانی که این صفحه را راه انداختهاند، معتقدند که تنها ارائه اطلاعات است که میتواند ایرانهراسی را کاهش دهد و خارجیها را به دیدن ایران تشویق کند.
دیوید هاگمن، سوئدی است و پنج ماه را در ایران گذرانده و زبان فارسی خوانده است و میگوید حاصل سفر پنجماههاش به ایران، چهار هزار عکس است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
سرگرمی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
ایران ، جاذبه توریستی ، فیس بوک ، گردشگری ایران ، معرفی ایران ، ایرانگردی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 2 آذر 1394
|
|
٣٠ آبانماه ١٣١٢ روزی است که نخستین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» به نمایش عمومی درآمد. این فیلم در زمان خود واجد خصوصیاتی بود که در تاریخ سینمای ایران مطرح شده است.
روزنامه شرق - فرانک آرتا: ٣٠ آبانماه ١٣١٢ روزی است که نخستین فیلم ناطق ایرانی یعنی «دختر لر» به نمایش عمومی درآمد. این فیلم در زمان خود واجد خصوصیاتی بود که در تاریخ سینمای ایران مطرح شده است. به همین مناسبت با عباس بهارلو، محقق، منتقد و پژوهشگر سینما، گفتوگو کردیم.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فرهنگ و هنر ,
,
:: برچسبها:
عباس بهارلو ، دختر لر ، فیلم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 2 آذر 1394
|
|
محمد ثقفی صاحب کارخانه تشک و مبل سازی به گفته خودش از ۹ سالگی سیگار کشیده و از ۱۲ سالگی تجربه مصرف تریاک داشته و از سال ۸۰ تا ۸۸ هم به طور مداوم شیشه مصرف کرده است اما امروز یک کارخانه دار موفق است.
خبرگزاری مهر - آزاده باقری: اعتیاد، ترک های مکرر اما بی فایده و درنهایت رهایی از دام آن حکایت دور و دراز و البته تکراری است که امکان دارد برای بسیاری از آدم ها رخ بدهد.
اما این حکایتی که ما به سراغش رفتیم کمی متفاوت تر به نظر می رسد. مردی که سال ها تمام فکر و ذکرش مصرف مواد مخدر بوده حالا بعد از ۶ سال ترک کامل صاحب دو کارخانه بزرگ تشک سازی و مبل سازی شده است.
این اتفاق یک بخش از ماجراست. بخش مهم تر آن که باعث شده تفاوت او با بقیه کمی محسوس تر باشد این است که حدود ۹۰ درصد از ۱۵۰ کارگری که در این کارخانه ها کار می کنند معتاد بودند. یعنی کسانی که داستانشان بی شباهت با او نیست.
همین کارشان موجب شده تا جنس کارآفرینی شان با آنچه که از قبل دیده ایم متفاوت باشد. آنها کسانی هستند که رونق کسب و کارشان را بیش از تلاش و پشتکار خودشان مدیون نوع نگاه به آدم های پیرامون شان هستند. محمد ثقفی، صاحب کارخانه تشک و مبل سازی رویال از سال ۸۸ دیگر لب به مواد مخدر نزده است.
کسی که به گفته خودش از ۹ سالگی سیگار کشیده و از ۱۲ سالگی تجربه مصرف تریاک داشته و از سال ۸۰ تا ۸۸ هم به طور مداوم همدم ماده محرکی به نام شیشه بوده؛ در نهایت با یک معجزه موفق می شود اعتیاد را ترک کند. این معجزه را هم می تواند مدیون دعای مادر، برادر، همسر و فرزندانش باشد.
برای اینکه بهتر با داستان خانواده ثقفی آشنا شوید می توانید از زبان خود او ماجرا را بخوانید. ماجرایی که خودش از آن با عنوان تولد بیداری یاد می کند.
سرگذشت محمد ثقفی شنیدنی است. او در زندگی اش از جسارت، شقاوت، بی رحمی، گناه گرفته تا معرفت، مردانگی، ایمان، اراده و... را تجربه کرده. ریشه خانوادگی ثقفی ها به یکی از روستاهای آمل مربوط می شود.
علی اصغر، پدر محمد از سال ها قبل برای کار بهتر راهی تهران می شود و بعد از آنکه مدتی در لحاف دوزی مشغول به کار بوده به استخدام شهربانی درمی آید و بعد از بازنشستگی بار دیگر به زادگاهش برمی گردد. اما او در همین مدت زمان سختی ها و مشقت های زیادی را به دوش کشید.
آنها از سال ۵۷ در کیانشهر تهران زندگی کرده و ۲۵ سال هم در آنجا بودند که بعدها به دلیل مشکلات مالی و فشار زندگی مجبور شدند خانه را بفروشند. پدر محمد شش فرزند داشت. سه پسر و سه دختری که در این مدت بزرگ شده و دخترها جهیزیه می خواستند و پسرها سرمایه ای برای شروع کار نیاز داشتند.
به همین دلیل پدر محمد بخشی از مبلغ فروش خانه را برای دخترها جهزیه تهیه می کند و بخش دیگری را برای کمک به پسرها در اختیارشان می گذارد و باقی مانده پول آنقدر کم است که تنها یک خانه ۶۰ متری می توانند بخرند و با هم در آن زندگی کنند.
روز اول مدرسه، ناظم من را زد
محمد از زمانی تعریف می کند که کمی بزرگ تر شده و با قد کشیدن او دردسرهایش هم بزرگ تر می شود.
تعریف دیگران از محمد ثقفی این بود که شر، شلوغ و نا آرام است و نمی تواند چند لحظه آرام و قرار داشته باشد و او را موجودی پرخشاگر و ناآرام می شناختند «من هفت سالم بود که روز اول مدرسه از ناظم کتک خوردم. دیدم همه بچه ها با پدر و مادرهایشان آمده اند و گریه می کنند.
من از همان اول به پدر و مادرم گفته بودم که با من به مدرسه نیایند و خودم تنهایی می خواهم به مدرسه بروم. در آن روز کارم این بود که سر و کله همه بچه ها بزنم و خیلی شیطنت کنم. ناظم مدرسه من را گوشه ای کشید و با من صحبت کرد.
یادم نیست چه چیزی به من گفت که به او گفتم حاج آقا! برگشت گفت حاج آقا باباته! منم فکر کردم حرف بدی زده است ناراحت شدم و شروع کردم هر چی فحش بلد بودم بار آقای ناظم کردم. او هم عصبانی شد و من را کتک زد.»
۹ سالگی سیگار کشیدم و ۱۲ سالگی تریاک
تجربه مصرف سیگارش مربوط به ۹ سالگی است و مصرف مواد مخدر را هم در ۱۲ سالگی تجربه می کند.
آن هم در سفری که سرنوشت او را به کلی عوض کرد و می گوید: «از زمانی که به یاد دارم و بچه بودم دوست داشتم بزرگ باشم و به همین دلیل با بزرگ تر از خودم همیشه می گشتم. ۹ سالم بود که اولین تجربه مصرف سیگار را داشتم.
مادرم یک قلکی داشت که در آن سکه ها را جمع می کرد تا وقتی جعفر، برادرم سربازی اش تمام شد برایش گوسفند بکشد. من ته قلک را شکافته بودم و از زیر آن پول بیرون می کشیدم. یک بخشی از آن را سیگار می گرفتم و بخش دیگرش را سرمایه قمارم کرده بودم.
پولی که می بردم یک بخشی اش را داخل قلک می ریختم و باقی را باز سرمایه قمار می کردم. چند سال گذشت تا اینکه ۱۲-۱۳ سالم شد. یک پسردایی داشتم او ۱۵-۱۶ سال از من بزرگ تر بود.
در آن زمان مسافر دربستی داشت. مسیر هم جایی بود که زمستان یک متر برف می بارید. من هم برای اینکه پسردایی ام تنها نباشد با آنها همراه شدم. این یک سفر ناگهانی و سرنوشت ساز برای من بود. برف شدیدی بارید و از سرما جانی برایمان نمانده بود.
آنها برای اینکه بتوانند سرما را تاب بیاورند شروع کردند به تریاک کشیدن. دیدم که آنها دیگر سردشان نیست. به من هم گفتند توام می خواهی سردت نشود چند پوک بکش. ۴-۵ پوک که کشیدم دیدم چه حال خوبی دارم و متوجه شدم این همان چیزی است که تا الان دنبالش می گشتم.»
همین تجربه کافی بود تا او را به دام اعتیاد بیندازد به طوری که تا به تهران رسید برای خرید تریاک اقدام کرد «رسیدم تهران رفتم تریاک خریدم.
وقتی می خواستم بخرم به من نمی دادند و می گفتند سنم کم است. من هم به دروغ می گفتم برای پدرم می خواهم و می رفتم در سرخه حصار می کشیدم. از همان روز اول من عملی شدم. شاید یک نفر بعد از مدتی مصرف معتاد شود اما من از همان روز اول معتاد شدم.
چون به من آرامش می داد. از آن به بعد بود که رفتارم هم کمی معقول تر شده بود؛ اما غافل از اینکه در پس این آرامش ظاهری طوفانی در راه بود. خیلی زود آرامش روزهای نخست جای خودش را با خماری و نیاز همیشگی به موادمخدر عوض کرد.
در همان دوران با وجود آنکه من دانش آموز مقطع راهنمایی بودم اما هر کاری از من با آن سن و سال سر می زد و با وجود آنکه باهوش بودم اما اصلا درس نمی خواندم. دائما از مدرسه فرار می کردم.»
پدرم وقتی فهمید چهاربار پشت سرهم سکته کرد
«جعفر» برادر بزرگ تر محمد از جمله کسانی است که تلاش بسیار در ترک اعتیاد او کرد و هیچ وقت در بدترین شرایط او را تنها نگذاشت. او از دوران کودکی محمد می گوید: «محمد در دورانی که به مدرسه می رفت همه را حتی مدیر مدرسه را هم به ستوه آورده بود. یادم هست مدیر مدرسه محمد، مدیر قدر و قوی بود.
اما نمی توانست از پس محمد بربیاید. یک بار همین مدیر از دستش به شدن عصبانی شده بود و او را آنقدر زد که محمد بی هوش شد و او را داخل موتورخانه انداخت. روزی نبود که دعوا نکند و کسی را نزند. یک بار یک نفر را بدجور با چاقو زده بود طرف کم مانده بود بمیرد. ۴ماه در زندان قصر حبس کشید.»
او آنقدر شینطت کرد تا اینکه در نهایت درس را رها کرده و در کارگاه تشک دوزی عمویش مشغول به کار شد. محمد می گوید: «در خانواده اولین کسی که متوجه اعتیاد من شد برادرم جعفر بود. همیشه مراقب من بود اما هیچ وقت اعتیاد من را به روی خودم نمی آورد.
به آرامی دیگر چهره ام هم بر اثر مصرف داشت تغییر می کرد. مادرم نمی خواست باور کند که من معتاد شده ام. پدرم هم وقتی متوجه شد چهار بار پشت سرهم سکته کرد.»
ازدواج به شرط ترک؛ اما...
محمد به دلیل درگیری تجربه ۴ ماه دارد اما قبل از آنکه راهی زندان شود با دختری به نام زهرا آشنا شده و به او قول داده بود وقتی ترک کند به خواستگاری اش خواهد رفت «قبل از آنکه به زندان بیفتم با دختری آشنا شدم. من به او قول داده بودم که مواد را خیلی زود ترک می کنم و به خواستگاری اش خواهم رفت. بعد از ۴ ماه از زندان آزاد شدم و چون ترک در زندان اجباری بود؛ مجبور به ترک مواد مخدر شدم. در آن موقع خانواده ام را تحت فشار قرار دادم که برایم به خواستگاری بروند وگرنه دوباره اعتیاد را از سرمی گیرم. پدرم که اصلا به من اعتماد نداشت با خواستگاری ام به شدت مخالفت می کرد. با اصرار من جعفر ضامن شد.»
جعفر درباره ماجرای خواستگاری محمد از زهرا گفت: «روز خواستگاری من خیلی نگران بودم. اما چون می دیدم این دو نفر خیلی همدیگر را دوست دارند به همین دلیل تعهد دادم که محمد خوب می شود. من با روحیات برادرم آشنا بودم و می دانستم یک روزی کاری می کند که تمام این بدی هایش را جبران خواهدکرد.
اما روزهای تلخی را باید تحمل می کردیم. به هر حال دختری جوان با هزار امید و آرزو می خواست وارد زندگی او شود. هرچند آن دختر با تمام ویژگی های محمد آشنایی داشت و تن به این ازدواج داد اما به هر حال نیاز به پشتیبانی و حمایت زیادی هم داشت.»
زهرا، همسر محمد درباره علاقه اش به محمد می گوید: «در ابتدا من اصلا محمد را دوست نداشتم. اما رفته رفته که شناختم به او بیشتر شد به او وابسته شدم و احساس کردم محمد از آن جنس مردهایی است که ماندگار هستند. به همین دلیل پای او ایستادم. هرچند دراین میان سختی های زیادی را هم تاب آوردم.»
مصرف شیشه به من وام های بلاعوض اما با بهره های سنگین داد
بعد از آنکه محمد ازدواج کرد، جعفر که کارگاه کوچکی راه انداخته بود از برادرش خواست پیش او کار کند. محمد می گوید: «با وجود آنکه در کارگاه برادرم مشغول به کار شدم اما هنوز تصمیم جدی برای ترک نداشتم.
برای همین دنبال راهی بودم تا ظاهرم را حفظ کنم. در اوایل تریاک را می خوردم. بعد از مدتی به من گفتند مواد جدیدی آمده است که نه عمل دارد و نه اعتیاد. شیشه اینطور به من معرفی شد.
سال ۸۰ بود که وارد اعتیاد به شیشه شدم. همان بار اول که آن را مصرف کردم از فردایش به آن اعتیاد پیدا کردم. اصلا اینطور نبود که هفته ای یک بار ماهی یک بار بخواهم بکشم. چون وقتی مصرف می کردم حسم این بود که چیزی کم ندارم.»
محمد بارها تلاش کرد مواد مخدر را ترک کند اما نتوانست. «خیلی چیزهایم را به دلیل مصرف موادمخدر از دست دادم.
در اوج مصرف شیشه من ۲ روز ۳ روز به روش های مختلف ترک کردم. حتی ۹ بار سم زدایی کردم. بار آخر که برای سم زدایی رفتم دکتر گفت معلوم نیست بدنت جواب بدهد. این ترک کردن ها هیچ تاثیری روی بدن من نداشت. من همه چیز را برای ترک امتحان کرده بودم.
قرص هایی برای ترک می خوردم حتی به همان هم اعتیاد پیدا کرده بودم.» حتی برادرش هم در این باره می گوید: «بارها او را خواباندیم. زن و بچه اش را پشتیبانی می کردم. خانمش خیلی زن صبوری است.
معتادها شانس خوبی که می آورند خداوند به آنها همسر خوبی می دهد. ۹۰ درصد بچه هایی که اعتیاد دارند خانواده خوبی دارند.»
دوستش داشتم اما ترکش کردم
زهرا، همسر محمد یکی از مهمترین دلایلی که توانست سال های دشوار اعتیاد همسرش را تاب بیاورد به دلیل برادر شوهرش می داند و می گوید: «برادر شوهرم از من و بچه هایم خیلی خوب حمایت کرد و حرف هایی به من زد که بیشتر به دلیل همان حرف ها بود که من را نگه می داشت.
او من را همیشه دعوت به صبر می کرد. اما دیگر بعد از چند سال من محمد را ترک کردم و به خانه مادرش رفتم.» محمد از زمان ترک همسرش می گوید: «وقتی همسرم ترکم کرد من هم آن زمان در تهرانپارس درگیر شده و فراری بودم.
به همین دلیل در چهاردانگه یک خانه گرفتم که تنها یک تشک، تلویزیون و اجاق گاز داشت. جیبم را هم پر پول می کردم و فکر می کردم این پول پشت و پناهم است. در اصل کارتن خواب در خانه بودم.»
برادرم هیچ وقت به من نگفت معتاد
جعفر برای اینکه برادرش را سر به راه کند روش خاص خودش را داشت که همین روش هم در ترک او بی تاثیر نبود «آدم معتاد، آدم نصیحت پذیری نیست. چون تمام وجودش را اعتیاد گرفته است. یعنی طوری نیست که بشود او را زد یا بست.
به هر حال اثری ندارد. چون یک آدم معتاد ممکن است گوشواره دخترش، دوچرخه پسرش را بفروشد و پول آن را خرج عملش کند. باید با رفتار و عمل به او فهماند که کارش اشتباه است.
این اثبات نیز نیاز به زمان دارد. در آن زمان ها شاید باز هم مصرف کند و غرق شود؛ اما می دانی که همیشه دستت توی دستش است و نمی گذاری پایین تر برود.»
محمد نیز درباره برادرش می گوید: «جعفر اگر می خواست کارگاه بیاید از ۲ ساعت قبل زنگ می زد و می گفت من دارم می آیم. وقتی هم می آمد از ماشین پیاده نمی شد.
آنقدر سر و صدا می کرد تا ما جمع و جور کنیم و او تا روزی که من ترک کنم اسم موادمخدر را به روی من نیاورد. همه جا کنارم بود اما هیچ وقت نمی گفت من معتادم.»
مادر مُرد از بس که جان ندارد
آنقدر همه از محمد ناامید بودند که دیگر مادرش هم تاب نیاورد و مُرد «دیگر هیچ کس امیدی به بازگشت من نداشت. همسرم می خواست از زندگی من بیرون برود؛ اما از طرف دیگر من را هم دوست داشت.
جدای از دوست داشتن انگار امیدی هم به بازگشت من داشت. برادرم هم امیدوارتر از او. مادرم خیلی عذاب می کشید. عاقبت هم در سال ۸۸ فوت کرد. آنقدر از مرگ مادرم ناراحت شدم که خودم را گم و گور کردم. حتی در مراسم او شرکت هم نکردم.»
اما به هر حال به روزهایی که محمد دگرگون شد نزدیک می شویم. زمانی که جعفر هم احساس کرد دعایش پیش خدا اثر کرده و جواب آن را به زودی خواهدگرفت.
جعفر درباره روزی که به درگاه خدا از ته دل دعا کرد می گوید: «به جان بچه کوچکش خدا را قسم می دادم و با او حرف می زدم. می گفتم خدایا محمد برگردد. به زن و بچه اش رحم کن.
یک روز سر نماز بودم. احساس کردم آنجا خدا جوابم را داد. از ته دلم کمک خواستم. به یک هفته نرسید که جوابم را هم گرفتم. بار آخری که برادرم ترک کرد زمانی بود که از کمپ فرار کرد.»
ماجرای فرار از کمپ، سفر به مشهد و خداحافظی همیشگی با موادمخدر
محمد از آخرین باری که برای ترک به کمپ رفت می گوید: « به کمپ رفتم تا ترک کنم. در آنجا ۵ روز من را خواباندند.
قرص خواب آور می دادند که بیدار نشوم. بعد از ۵ روز که بیدار شدم با خودم گفتم اینجا چه کار می کنم؟ چون به عنوان معتاد پرخطر من را می شناختند اتاق شخصی داشتم. رفتم پیش مسئول کمپ گفتم می خواهم بروم، نگذاشتند.
داشتم نقشه فرار می کشیدم که دیدم بچه خواهرم با موتور دم در ایستاده و برایم خوراکی آورده. صدایش کردم و دویدم به سمت موتور؛ پابرهنه و با شلوارک از کمپ فرار کردم. ماشینم را برداشتم، مواد خریدم و مصرف کردم. آنقدر هم ولع داشتم که اضافه تر هم گرفته بودم.
سمت کمپ رفتم. صاحب کمپ را دیدم و همان زمان به من گفت مصرف کردی؟ این حرفش برای من خیلی سنگین بود. موادی که در جیبم بود را برداشتم و بسته اش را در مقابلش پاره کردم و مواد را بیرون پاشیدم. گفتم من دیگر مواد مصرف نمی کنم.
یکی از دوستانم گفت بلیط گرفتم برویم مشهد.. با هم رفتیم. به هیچ عنوان نیت توبه نداشتم. به همین دلیل پایم نمی کشید به حرم بروم.
وقتی رفتم زیارت، داخل حرم نمی دانم چه اتفاقی برای من افتاد. کلا دگرگون شدم. بعد از آن زمان احساس می کنم هر روز مواد مصرف کرده ام. یعنی دیگر جایی برای مصرف مواد برایم نمانده.
نمی دانم امام رضا چه کار کرد؟ چه اتفاقی برای من افتاد؛ نمی دانم. وقتی از مشهد برگشتیم هم، پدرم با من صحبت کرد. گفت مادرت مُرد من گریه نکردم اما تو کمر من را شکستی.
در آنجا بود که دیگر تلنگر نهایی را خوردم. من را به روستایمان بردند. همان جایی که برای اولین بار موادمخدر مصرف کردم. پدرم گفت چند روز آنجا بمان.
از آن به بعد بود که دیگر مواد مصرف نکردم. روزی که ترک کردم ۵۲-۳ کیلو بودم. هیچ چیزی برای از دست دادن نداشتم. دوست ندارم آن روزها را کسی ببیند. احساس می کنم درد من، درد بی خدایی بود.
خدا را گم کرده بودم و بلد هم نبودم پیدایش کنم. اما الان حالم خیلی خوب است. نمی دانم چه شد که دفعتا ترک کردم. به خاطر همسرم؟ بچه هایم؟ دعای برادرم؟ فوت مادرم؟ نمی دانم کدام یک انگیزه من برای ترک شد.
می دانم وقتی به این نقطه رسیدم همه چیز تمام شد. به هر حال تلاش خانواده ام هم بی ثمر نبود. آنها من را رها نکردند و از هر راهی می شد برای کمک به من انجام می دادند.»
کارگرهایی که روزی مانند محمد بودند
بعد از ترک بود که محمد ثقفی وارد زندگی نو و جدیدی شد. گسترش کارگاه کوچک برادرش اولین و بزرگ ترین تحول او در زندگی دوباره اش بود «من بلافاصله بعد از ترک خودم را بیشتر از قبل با کار مشغول کردم.
کارگاه کوچکمان را توسعه دادم. خیلی زود هم گسترش پیدا کرد. ۱۰-۱۵ کارگر تبدیل به ۱۵۰ کارگر شد.
در کمتر از دو سال محصول این کارگاه تبدیل به یکی از برندهای معتبر کشور شد. یک خط تولید مبل هم به راه انداختیم.»
وجه متمایز کارخانه محمد و برادرش با سایر کارخانه ها در نوع کارگرهایش است «بیش از ۹۰ درصد کارگران این کارخانه کسانی هستند که پیشنیه ای شبیه به من داشتند. کسانی که اعتیاد آنها را به انتهای خط رسانده بود.
این کار را کردم چون هم درد من هستند. اما این همه ماجرا نیست. حقیقت آن است که نگاه من به این افراد کاملا با نگاه عمومی جامعه متفاوت است. چون تمام معتادها، آدم های سینه سوخته و کار درست هستند.
غیرتی که آنها دارند خیلی های دیگر ندارند. نمی خواهم مُهر تایید به آنها بزنم. اما اعتیاد راه بی بازگشت نیست. من به این آدم ها اعتماد کردم آنها هم وقتی دیدند مورد توجه هستند ترک کردند. یعنی هر کس پایش به این کارخانه باز شده برای همیشه با اعتیاد خداحافظی کرده است.»
محمد ثقفی در حال حاضر ۶ سال می شود موادمخدر را به طور کامل ترک کرده است و با پشتکار هر چه تمام تر دارد چرخ دو کارخانه را به کمک برادرش می چرخاند و زندگی آرام و خوبی با همسرش زهرا و سه دخترش دارد. این روزها حال او خوب است، خیلی خوب!
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
معتاد ، کارآفرینی ، کارتن خواب ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 2 آذر 1394
|
|
تا به حال شنیده اید کودکی که حتی به سن قانونی برای رانندگی نرسیده باشد، بتواند با کسب و کار خودش میلیونر شود؟
وب سایت لاپلاس: تا به حال شنیده اید کودکی که حتی به سن قانونی برای رانندگی نرسیده باشد، بتواند با کسب و کار خودش میلیونر شود؟
اغلب برایمان خنده دار به نظر می آید که کودکانی را که در مجاورت مان در آبمیوه فروشی ها کار می کنند در عمل "کارآفرین” بدانیم، اما ممکن است موضوع جدی تر از این حرف ها باشد. در حقیقت شمار فراوانی از میلیونرها وجود دارند که حتی تاکنون دبیرستان شان را هم تمام نکرده اند.
منظور آنهایی که در خانواده های ثروتمند زاده شده اند نیست. حرف از میلیونرهای خودکفایی است که حتی به سن افتتاح حساب بانکی هم نرسیده اند.
صحبت از بچه هایی است که از تجارت سر در می آورند و می دانند چگونه پول درآورند. این ذهنیت از سنین کم آغاز می شود. در لاپلاس با تعدادی از آنها آشنا شوید!
۱ – "کریستین اُووِنز” از "مک باندل باکس”
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
فناوری ,
,
:: برچسبها:
کودکان میلیونر ,
موفقیت ,
افراد موفق ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : دو شنبه 2 آذر 1394
|
|
روستای بلچیته اسپانیا در جریان جنگ داخلی این کشور در 80 سال پیش به شکل جدی آسیب دید و از آن روز به پاس گرامیداشت 3000 قربانی این روستا به همان شکل باقی ماند.
وبسایت فرادید: روستای بلچیته اسپانیا در جریان جنگ داخلی این کشور در 80 سال پیش به شکل جدی آسیب دید و از آن روز به پاس گرامیداشت 3000 قربانی این روستا به همان شکل باقی ماند. به گزارش دیلی میل، یک دهم جمعیت روستای بلچیته کشته شدند. در واقع، دو روستا با نام بلچیته در اسپانیا و در مجاورت هم قرار دارند. جمعیت یکی 1600 نفر است، اما روستای دیگر خالی از سکنه بوده و پس از نبرد خونین سال 1937 میلادی به همان شکل باقی ماند تا مردم اسپانیا فراموش نکنند که کشورشان به چه خرابهای تبدیل شده بود. روستای بلچیته تنها در عرض دو هفته در جریان یکی از نبردهای خونینِ تابستان سال 1937 میلادی تخریب شد و حالا 80 سال است که به همان شکل باقی مانده است. جمهوریخواهان وفادار در آن سال در بلچیته ماندند تا مانع پیشروی بیشتر ناسیونالیستهای ژنرال فرانکو به سمت جنوب شوند. گرچه جمهوریخواهان در این نبرد پیروز شدند، اما آنها در نهایت ناکام ماندند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
یادگار ، جنگ داخلی ، اسپانیا ، جنگ ، بلچیته ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 1 آذر 1394
|
|
عکاسی زیر آب، جذابیت و البته مخاطرات خاص خود را دارد. ولی در عین حال دریچهای جدید را رو به دنیاهای پنهان شده در اعماق دریاها و البته ساکنان متفاوت، زیبا و بعضاً ترسناک آن، پیش چشم انسان میگشاید.
وبسایت لاپلاس: عکاسی زیر آب، جذابیت و البته مخاطرات خاص خود را دارد. ولی در عین حال دریچهای جدید را رو به دنیاهای پنهان شده در اعماق دریاها و البته ساکنان متفاوت، زیبا و بعضاً ترسناک آن، پیش چشم انسان میگشاید. تصاویر جالب و تماشایی که مشاهده خواهید کرد، محصول کار عکاسی ماجراجو از کشور ونزوئلا است که عشق به عکاسی و بویژه عکاسی زیر آب در وجودش موج میزند. او در جایی اشاره کرده که پرداختن به هنر عکاسی اصلیترین و مهمترین دغدغهی زندگیاش بوده و نمیتواند به سادگی از آن دست بکشد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
سرگرمی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
مخلوقات ، شگفت انگیز ، اعماق دریا ، زیر آب ، عکاسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 1 آذر 1394
|
|
تکنولوژی شرطی برای پیشرفت جامعه است ولی گاهی انسان بیش از حد خود را درگیر آن می کند و به نوعی برده این امکانات میشود.
وبسایت تاپ ناپ: تکنولوژی شرطی برای پیشرفت جامعه است ولی گاهی انسان بیش از حد خود را درگیر آن می کند و به نوعی برده این امکانات میشود. موبایل و اینترنت می تواند مثال خوبی بر این اتفاق باشد ، زیرا امروزه زندگی بیشتر افراد را به کلی تغییر داده است. تصویر گر فرانسوی Jean Jullien این مسائل را با تصاویری طنز به تصویر کشیده است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
زندگی مدرن ، تکنولوژی ، پیشرفت ، موبایل ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 1 آذر 1394
|
|
دهکدهای کوچک در مجارستان میزبان یکی از دست نخوردهترین و سالمترین مجموعههای بازمانده از عصر بخار در قرن نوزدهم است.
وبسایت zoomit.ir - بابک قهرمانی: دهکدهای کوچک در مجارستان میزبان یکی از دست نخوردهترین و سالمترین مجموعههای بازمانده از عصر بخار در قرن نوزدهم است. ایستگاه پمپاژ آبی که همهی تجهیزات اصلیش بازمانده از همان دوران است و اکنون هم کار میکنند. برای دیدن عکسهایی ناب از این مجموعهی قدیمی با زومیت همراه باشید. در دهکدهی کوچک تیسزا برسل در ساحل غربی رودخانهی تیسزا در مجارستان، یکی از بهترین و دستنخوردهترین بازماندههای صنعتی از زمان گذشته قرار دارد. در نزدیکی آببند حوالی دهکده یک ساختمان قدیمی وجود دارد؛ ساختمانی با لولهی شیروانی آجری بزرگ و مرتفع که ایستگاه پمپاژ آب قدیمی تیسزا برسل است و در عصر نیروی بخار در نوع خود یکی از بهترینها بوده است.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
سرگرمی ,
تصاویر ,
,
:: برچسبها:
عصر بخار ، دست نخورده ، دهکده ، مجارستان ، تیسزا برسل ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 1 آذر 1394
|
|
|
|
|
|
|