|
|
|
خبرگزاری ایرنا: تعدادی از افرادی که در دقیقه ٩٠ و وقت اضافه در پای صندوق های رأی حضور یافتند، علت تاخیرشان را منتظر ماندن اعضای خانواده و دلیل حضور را مثمرثمر بودن برای جامعه عنوان کردند.
انتخابات که قرار بود تا ساعت ١٨ باشد به علت حضور مردم در لحظات پایانی، رأی گیری دو بار تمدید شد. در این بین بسیاری در دقیقه ٩٠ و حتی وقت اضافه در پای صندوق های رأی حاضر شدند.
یکی از این رأی دهندگان درباره علت تاخیرش گفت: همسرم سر کار بود و منتظر ماندم از سرکار برگردد تا باهم در شعبه أخذ رأی حاضر شویم.
آتنا یدالله زاده در پاسخ به این سوال که چرا سر صندوق آمده اید، اظهار کرد: آمدم سر صندوق چون ایرانی ام و نسبت به کشورم تعهد دارم.
وی ادامه داد: یک رأی هم یک رأی است و قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. از کسانی که به مجلس می روند می خواهم مفید کار کنند.
* رای أولی: برای استفاده از حق انتخاب خودم آمدم
فاطمه آبادیان دانشجوی دوره کارشناسی که رای أولی است در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، گفت: خواستم به همراه پدر و مادرم رای دهم.
وی درباره علت حضورش نیز گفت: امسال برای اولین بار رای دادم و احساس غرور می کنم. این رای أولی ، با بیان اینکه حق انتخاب دارد ، ادامه داد: من حق انتخاب دارم و آمده ام تا از این حق انتخاب خود استفاده کنم.
* به پدرم در زمین کشاورزی کمک می کردم
جوانی که ظاهر خسته ای داشت سر صندوق علت تاخیر خود را کمک به پدرش در زمین کشاورزی عنوان کرد.
مجید اسماعیل نژاد افزود: امروز روز تعطیل بود از آنجا که در روزهای هفته فرصت کمک به پدرم را نداشتم امروز با او به زمین کشاورزی رفته تا زمین را برای شالی کاری آماده کنم.
وی هدف خود از این حضور را وظیفه شرعی برشمرد و تصریح کرد: من به همراه دیگر هموطنانم حضور یافتم تا بگویم تا هستم قلبم برای کشورم می تپد و رای خود را به خانواده شهدا و امام راحل اهدا می کنم.
* تورم را کاهش دهند
یک جوان ٢٤ ساله که به همراه همسر خود در حال رای دادن بود ، گفت: سر کار بودم و همسرم نیز صبر کرد تا من برگردم.
سعید حبیب پور ادامه داد: من بتازگی ازدواج کردم و مخارج زندگی سنگین است.
وی افزود: با وجود همه مشکلات حاضر شدم در عوض انتظار دارم هوای جوانان را داشته باشند و قوانینی وضع کنند که جوانان هم در آن قانون جایگاهی داشته باشند. تورم کاهش یابد و وضعیت اقتصادی کشور بهتر شود.
*رای می دهم چون کشورم را دوست دارم
مردی حدود ٤٢ ساله که در آخرین لحظه در شعبه حاضر شد، در گفت و گو با ایرنا گفت: هوا امروز بسیار مطبوع بود و بعد از یک هفته کاری، با خانواده به کوه رفتیم.
سید جواد حسین نژاد در باره علت حضورش، إظهار کرد: من امروز رای می دهم چون کشورم را دوست دارم.
وی افزود: ایران کشوری زیبا با مردمانی کم نظیر است و با وجود ایرانیان وطن دوست و دین دار به ایرانی و مسلمان بودن خود افتخار می کنم.
اینجا ایران است، حال همه بویژه حال خاک پاک ایران خوب است. مردم ایران با نفس های پاک مام میهن نفس می کشند.
من، تو ، او، ما، شما، آنها و همه و همه امروز منسجم تَر از قبل حماسه دیگر خلق کردیم تا دنیا یکبار دیگر بزرگی ما را به نظاره بنشیند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
سیاسی ,
,
:: برچسبها:
انتخابات مجلس دهم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 8 اسفند 1394
|
|
شهيد همت: از طرف من به جوانان بگوييد چشم شهيدان و تبلور خونشان به شما دوخته است بپا خيزيد و اسلام خود را دريابيد.
انسان يک تذکر در هر 4 ساعت به خودش بدهد، بد نيست.
بهترين موقع بعد از پايان نماز، وقتي سر به سجده مي گذاريد، مروري بر اعمال از صبح تا شب خود بيندازد، آيا کارمان براي رضاي خدا بود.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید همت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 8 اسفند 1394
|
|
بايد بدانيم كه سه چيز انسان را بهشتي و جهنمي ميكند:
1- تفكر
2- سكوت
3- كلام
هر نگاهي نيست در او سودي، و هر كلامي كم نيست در آن ياد خداوند، پس او تقوي است،
و سكوتي كه در آن فكر نباشد پس غفلت است، پس خوشا به سعادت كسي كه نظر او
عبرت است و در سكوتش فكر كردن باشد و حرف زدنش ذكر خدا باشد، گريه كند بر خطايش
و مردم از او در امان باشند. (بابت چشم و زبان و ...) و بايد بدانيم آنچه امروز ممكن است
خداي ناكرده به انقلاب اسلامي ما ضربه بزند فقط هواپرستيها و خودخواهيها و بي
عدالتيها خواهد بود. بكوشيد همه تابع حق باشيد و از تفرقهاندازيها دوري كنيد و بايد
سعي نماييم تا تمامي خواستههايمان را بر خواستههاي خداوند تبارك و تعالي منطبق
گردانيم و هميشه توكل به خداوند و توسل به ائمه (ع) كه امكانپذير ميباشد، داشته
باشيم.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید, وصیت نامه, وصیت نامه شهدا, دفاع مقدس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 8 اسفند 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 5 اسفند 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 5 اسفند 1394
|
|
آیت الله مجتهدی (ره) :
آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت !!!
حیف بی دقت گذشت ؛ اما گذشت !!!
تاکه خواستیم یک «دو روزی» فکرکنیم !!!
بر در خانه نوشتند ؛ درگذشت ...
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
آیت ا , , , مجتهدی(ره)، استاد اخلاق وعرفان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 5 اسفند 1394
|
|
یکی از فرق های انسان با خدا این است :
که انسان تمام خوبی ها را با یک بدی فراموش می کند...
ولی خداوند تمام بدی ها را با یک حوبی فراموش می کند...
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
خدا، خوبی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
|
|
وصیت شهید حمیدرضا اسدالهی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شهید ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1392
|
|
فرزند عزیزم ، نور چشم مکرم ، آقای علی مطهری
از خداوند متعال سلامت و موفقیت و حسن عاقبت تو را مسئلت دارم .
فرزند عزیزم ، در انتخاب دوست و رفیق فوق العاده دقیق باش که مار خوش خط و خال فراوان است ، همچنین در مطالعه کتابهایی که به دستت می رسد .
بر اطلاعات اسلامی و انسانیت بیفزا .
حتی الامکان از تلاوت روزی یک حزب قرآن که فقط پنج دقیقه طول می کشد مضایقه نکن و ثوابش را هدیه روح مبارک حضرت رسول اکرم (ص) بنما که موجب برکت عمر و موفقیت است انشاءالله .
لازم به یادآوری نیست که در انجام فرائض نهایت دقت را داشته باش ...
والسلام علیکم و رحمة الله
مرتضی مطهری
56/2/19
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
سفارش شهید مطهری به فرزندش علی مطهری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
روز عقدکنانشان مرتب و تمیز لباس پوشید ، لباس سپاه .
فقط پوتین هایش کمی خاکی بود . معمولا لباس نو تنش نمی کرد . اما همیشه تمیز و مرتب بود .
یک پارچه سفید هم می انداخت گردنش ، یکبار پرسیدم :(این چیه؟)
گفت : (نمی خواهم یقه لباسم کثیف شود)
هدیه های عروسی شان را که جمع کردند ، بردند مغازه ای که لوازم منزل می فروخت . همه را دادند و ده پانزده تا کلمن برای جبهه گرفتند .
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید مهدی باکری, خاطرات شهید مهدی باکری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
یکی از آشنایان خواب شهید سید احمد پلارک را می بیند . او از شهید تقاضای شفاعت می کند که شهید پلارک به او می گوید : (( من نمی توانم شما را شفاعت کنم . تنها وقتی می توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید ، همچنین زبان هایتان را نگه دارید ، در غیر این صورت هیچ کاری از دست من بر نمی آید.))
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید سید احمد پلارک, خاطرات شهید سید احمد پلارک ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
یک خاطره از شهید سید مرتضی آوینی :
با او حرفم شد. تقصیر من بود. همان وقت که دعوا می کردیم مطمئن بودم که حق با من نیست.
اما عصبانی بودم و چیزی نفهمیدم. نیم ساعت بعد یکی از بچه ها آمد دنبالم و گفت : <از وقتی بحث تون شده، مرتضی رفته تو اتاق و درو بسته، نماز می خونه.>
دو ساعت بعد، من را دید. آمد جلو، گرم احوالپرسی کرد. عرق سرد نشست روی پیشانیم، از خجالت.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید سید مرتضی آوینی, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
جعبه شیرینی را جلو بُردم و تعارف کردم . یکی برداشت و گفت : <می توانم یکی دیگر هم بردارم؟>
گفتم : <البته، این حرفا چیه؟!>
رسید، یک شیرینی دیگر هم برداشت. هر جا که غذای خوشمزه یا شیرینی یا شکلاتی تعارفش می کردند، برمی داشت ، اما نمی خورد.
می گفت : <می برم تا با خانم و بچه ها با هم بخوریم.>
به ما توصیه می کرد که این خیلی موثر است که آدم شیرینی های زندگی اش را با خانواده اش تقسیم کند. شاید برای همین هم همیشه در خانه نماز را به جماعت می خواند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
شیرینی و خانواده ,
خاطرات شهید آوینی ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
برخی از انسان ها از نظر اخلاقی و مذهبی انسان های خوبی هستند ولی با افرادی معاشرت دارند که مورد اتهامات اخلاقی می باشند. چنین کسانی چه بخواهند و چه نخواهند باید در انتظار روزی که مورد اتهام قرار بگیرن باشند، چون مردم غالبا انسان را به وسیله کسانی می شناسند که با او معاشر هستند و این بدان جهت است که فکر می کنند اگر این شخص با آنها هم فکر نبود با آنان اینگونه نشست و برخاست نداشت.
بنابراین باید گفت قضاوت مردم چندان هم بی اساس نیست مخصوصا اگر این معاشرت ها تداوم دار و چشمگیر باشد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
افراد مورد اتهام, اتهامات اخلاقی, معاشرت با افراد ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
انسان های بلند همت ، هیچگاه خودشان را ارزان نمی فروشند. آنان که در مقابل یک میز و سلام و لبخند و وعده ،خلع سلاح می شوند و سپر می اندازند و دامن اختیار از دست می دهند، قیمت خود را نمی دانند و از نرخ بازار ارزش ها بی خبرند.
اگر دل می بندیم، به چیزی وابسته شویم که بیرزد.
اگر عشق می ورزیم، عاشق چیزی شویم که ما را با ارزش کند، نه آنکه ما را از ارزش بیندازد.
حیف است که دل ها بی در و دروازه باشد و عشق ها و علاقه ها بی هویت و بی شناسنامه.
کاش انسان ها به اندازه ی کالایی که می خرند، در دل بستن ها و محبت پیدا کردن ها هم حوصله و وسواس به خرج می دادند.
کاش عشق ها، این قدر حراج و بی قیمت و بازاری نمی شد کاش عاشقی تا این حد تنزل نمی کرد.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
قیمت انسان, عشق, عاشقی, انسان های بلند همت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
در سال شصت و هفت به دستور ايشان کليه فرماندهان مستقر در جنوب را براي انجام جلسه اي آورديم و اين در شرايطي بود که دشمن فشار سختي به جبهه ها آورده بود.
در اين جلسه يکي از فرماندهان ارشد بدون درجه حاضر شده بود.
ايشان تا چشمش به آن افسر افتاد، فرمود: شما چرا درجه نزده ايد؟
عرض کرد: من سرتيپ ? شدم و اين درجه براي من کم است و بايد سرتيپ تمام مي شدم.
ايشان بر آشفته شد و عصباني فرمود: برويد خودتان را درست کنيد ، يعني چه؟ اين درجه کم است چه معني مي دهد؟
نقل از تيمسار جمالي
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
ارتش ,
,
:: برچسبها:
رهبري و برخورد با بي نظمي, تيمسار جمالي, امام خامنه اي, بي نظمي در جبهه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 28 بهمن 1394
|
|
آیت الله مجتهدی تهرانی :
بعضی اولادها آنقدر خوب هستند که نمی گذارند پدرشان کاری انجام دهد. به او می گویند بنشین، من تمام کارها را انجام می دهم.
بعضی از پسرها هم عجیب هستند و اصلا کمک پدرشان نیستند، مادرشان را به نانوایی می فرستند و خودشان با بی غیرتی در خانه می نشینند. خجالت بکشید.
اولادی از خدا بخواهید که کمک شما بکند و به شما خوبی کند و آن اولادهایی هم که کمک پدرشان هستند، عاقبت به خیر می شوند و این اولادها دست به هر چه بزنند، طلا می شود و ثروتمند می شوند.
اولادی بخواهید که در حیاتتان به شما نیکی کند و وقتی هم که از دنیا رفتید ، از خدا برای شما طلب آمرزش کند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
از خدا اولاد صالح بخواهید, پسران بی غیرت, فرزندان بی غیرت, اولادان ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
بهانه تراشی شیطان برای سرپیچی از فرمان خدا :
جنید بغدادی می گوید : خیلی مایل بودم ابلیس را ببینم ، روزی بر در مسجد ایستاده بودم ، پیرمردی را دیدم که از دور می آید ، چون به من نزدیک شد ، از دیدن او وحشت کردم.
گفتم : تو کیستی؟ گفت میل و آرزوی تو، شیطان هستم. گفتم : ای ملعون چه چیز مانع سجده کردن تو بر آدم شد؟ گفت : ای جُنید ، شایسته و سزاوار ندیدم که من غیر خدا را سجده کنم. جُنید گفت : من از پاسخ او مات و متحیر شدم ، که آیا سخنش صحیح است یا خیر!ناگاه مطلبی به فکرم آمد و ندایی به من رسید ، که ای جُنید در پاسخ او بگو : ای لعین دروغ می گویی، اگر تو به حقیقت بنده خالص بودی امر خدا را اطاعت می کردی ، و از فرمان او سرپیچی نمی نمودی ، و نیازی نبود تا به بهانه این نافرمانی نسبت به ما تقرب بجویی. وقتی ابلیس این سخن را شنید ، فریادی کشید و گفت :
ای جُنید به خدا سوگند ، مرا سوزاندی و بر جانم آتش زدی ، و آنگاه ناپدید شد.1
1. تذکرة الاولیاء جلد دوم صفحه 13
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
,
:: برچسبها:
بهانه تراشی شیطان, جنید بغدادی و شیطان, ابلیس ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
شب عملیات بود. حسین به نیروها گفت :
" خوب گوش کنید ، دشمن تازه بیدار شده و فهمیده از کجا ضربه اصلی را خورده است. ننه من غریبم بازی در نیارید اگه کسی میخواد بره ، تا درگیری شروع نشده بره ، برسیم تو چزابه محشر به پا میشه . قبل از عملیات هم به شما گفتم جنگ ما از وقتی شروع میشه که برسیم چزابه. امشب و فردا باید عاشورایی بجنگید. اطمینان داشته باشید این رمل ها برای ما کربلا میشه. نیروهای خودتون رو خوب توجیه کنید که بند پوتین های خودشون رو محکم ببندند. مهمات نداریم ، اسلحه نداریم قبول نیست ، دشمن را منهدم کنید و اسلحه اونُ بردارید. "
خاطرات شهید حسین خرازی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
حاج حسین خرازی, خاطرات جنگ, شهید خرازی, ننه من غریبم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
من تصمیم دارم که از این به بعد آدم خوبی باشم ، دست از گناهان بشویم ، قلب خود را یکسره تسلیم خدا کنم ، از دنیا و مافیا چشم بپوشم.
تنها ، آری تنها لذت خود را در آب دیده قرار دهم.
من روزگار کودکی خود را در بزرگواری و شرف و زهد و تقوی سپری کرده ام.
من آدم خوبی بوده ام ، باید تصمیم بگیرم که من بعد نیز خود را عوض کنم. حوادث روزگار آدمی را پخته می کند و حتی گناهان مانند آتش آدمی را می سوزاند .
یادداشت شهید دکتر مصطفی چمران در اوایل تابستان 1959 در آمریکا
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
یادداشت شهید مصطفی چمران ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
|
|
شهید همت وقتی به شهر می آمد حتما بایستی به خانواده های شهدا سرکشی می کرد.
ده دقیقه می رفت و می نشست ، دستی به سر و صورت پدران شهدا می کشید و برای بچه های آنها چیزی خریده و آنان را می بوسید.
آن قدر آنان را دلداری می داد که یک بار یکی از پدران شهدا از صحبت های حاجی اشک شوقش سرازیر شد ، دست های خود را بالا بُرد و از خدا خواست که این عزیز (حاج همت) را برای اسلام حفظ کند.
این بود کلام و رفتار و حرکت و قدم او با مردم علی الخصوص خانواده شهدا.
خاطره ای از شهید محمد ابراهیم همت
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
شهید همت ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
برای جلسه ای ، مجبور شدیم بیاییم تهران.
پس از پایان جلسه ، به سمت جنوب حرکت کردیم.
سر راه رفتیم بهشت زهرا (س).
اتفاقا رفتیم همان جایی که الان دفن است.
او بالای قبر شهید اقارب پرست ایستاده بود و زل زده بود به قبر و عکس شهید.
چند دقیقه ای همین طور ماتش بُرده بود.
معنایش را نفهمیدم ، تا آن روز که آمدیم بهشت زهرا (س) که او را دفن کنیم ، دیدم که کنار قبر شهید اقارب پرست را کنده اند.
خاطراتی از شهید عباس کریمی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
قبر شهید عباس کریمی, شهید عباس کریمی, نگاه معنی دار ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
روایت دارد کسانی که در دنیا مومنان را مسخره می کنند ، علاوه بر اینکه در همین دنیا سزای این عمل خود را می بینند ، خدا هم آنها را در قیامت مسخره می کند.
حالا مسخره خدا چیست؟
خدا از جهنم درب بهشت را برای آنها باز می کند و می گوید : <بیایید و به بهشت بروید.>
آنها هم خوشحال می شوند ، مدت ها طول می کشد تا برسند به درب بهشت و دوباره به جهنم واژگون می شوند.
این مسخره ی خداست.
این همه آنها جان می کَنند و خود را به درب بهشت می رسانند ، اما خدا آنها را مجددا به جهنم بر می گرداند.
نقل از آیت الله مجتهدی تهرانی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
آیت الله مجتهدی تهرانی, مسخره کردن خداوند, خدا بعضی افراد را مسخره می کند ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
حسرت در قیامت :
امام صادق (ع) فرمود : ولایت ما جز با عمل به دست نمی آید و به راستی شدیدترین حسرت در روز قیامت از آن مردی است که از عدالت سخن بگوید ولی در عمل بر خلاف آن رفتار کند.1
بدگمانی در جامعه :
در جامعه ای که عدالت در آن برقرار است بدگمانی و سوءظن معنا ندارد و خوب است در همه چیز حمل به صحت شود مگر اینکه خلاف آن ثابت شده باشد.
امام هادی (ع) می فرماید : در دوران غلبه عدالت پیشگی بر ستمگری ، بدگمانی به دیگران نارواست و در زمان چیرگی ستمگری بر عدالت ، اعتماد و خوش بینی به دیگران خطاست ، مگر آن که به بدی یا خوبی کسی علم داشته باشی.2
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
عدالت, عدالت خواه, عدالت جو, کیفر ترک عدالت, حاکم عادل, حسرت در قیامت ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
امام عسکری (ع) فرمود :
هرکس برادر خود را پنهانی موعظه (دعوت به خیر) کند او را زینت داده است و هرکس برادر خود را آشکارا و در حضور مردم موعظه (دعوت به خیر) کند او را تحقیر و ضایع کرده است.1
1. تحف العقول ، ص 489
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
موعظه, دعوت به خیر, شیوه موعظه, شیوه دعوت به خیر, برادر, امام عسکری, تحقیر و ضایع, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
رازداری و کتمان اسرار و پوشاندن عیوب برادران دینی ، آثار مثبت دنیوی و اخروی دارد که در کلام گهربار معصومان به برخی از آن ها اشاره شده است.
امام علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرماید :
تا می توانی عیوب و زشتی های مردم را بپوشان تا خدا هم عیب تو را بپوشاند ؛ عیبی که دوست داری از مردم مخفی بماند.1
امام موسی بن جعفر (ع) می فرماید :
کسی که اسرار برادر مسلمان خود را بپوشاند در روز قیامت که جز سایه خدا هیچ سایه ای نیست ؛ زیر سایه عرش خدا قرار می گیرد.2
1. مسائل علی بن جعفر (ع) ، ص 343
2. الامالی ، طوسی ، ص 44
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
رازداری و حفظ اسرار, راز, اسرار, پاداش رازداری, پوشاندن عیوب دیگران, دنیوی و اخروی ,
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
روز 21 مهر 61 عقد کردیم.خیلی خوشحال بودم.روز بعد از مراسم عقد با هم به گلزار شهیدان رفتیم.
او گفت:وقتی برای خواستگاری آمدم،بار سنگینی بر سینه ام حس کردم،این حال من با شنیدن نامت <زهرا> آرام شد و وقتی با ازدواج با من موافقت کردی،همه درهای بسته به رویم گشوده شد.
شب عروسی فامیل دوره اش کردند که لباس نو بپوش و عروسی ات را توی باشگاه بگیر،قبول نکرد و گفت: من از خانواده شهدا خجالت می کشم.
با همان لباس سبز سپاه رفت پای سفره عقد.
سور و سات عروسی هم که جمع شد،کوله اش را برداشت و راهی جنوب شد.
خاطرات شهید عباس کریمی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
مراسم عقد, گلزار شهیدان, درهای بسته, شب عروسی, عروسی شهید عباس کریمی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
رسول خدا فرمود: برتری عالم بر عابد مانند برتری من بر کمترین شماست.
سپس فرمود: همانا خدا و فرشتگان و اهل زمین حتی مورچه ای که در لانه است و ماهی دریا بر معلمان خوبی ها به مردم ، درود می فرستند.1
رسول خدا سه بار فرمود: خدایا!جانشینانم را رحمت کن.
پرسیدند: جانشینان تو چه کسانی اند؟
فرمود: آنان که حدیث و سنت مرا [به همگان] ابلاغ می کنند ، سپس آن را به امت من می آموزند.2
نکته : تعلیم برتر از تبلیغ است ، چنان که تحقیق والاتر از تعلیم. معلمان راستین ، تبلیغ عمومی و تعلیم خصوصی را همواره ملحوظ می دارند.
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
ارزش معلم, معلم و معلمان, تعلیم و تعلم, معلمان راستین, تبلیغ عمومی و تعلیم خصوصی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
می گویند:مرد آن است که با دیوها و شیاطین اطراف خود قهر کند و در قهر خویش جهد نماید ، نه در لعنت کردن شیطان.
ابلیس گفت:از چهره ما آینه ساختند و در پیش آدم نهادند ، و از چهره انسان آینه ای ساختند و در پیش ما گذاشتند.
((حال ای انسان))
ما در تو نگریم و بر خود می گرییم ، و تو در ما می نگری و بر خود می خندی.1
شیخ عطار می گوید:
خانه تو خانه شیطان بود
پیش تو دیو لعین رحمان بود2
امام صادق می فرماید:
انسان ها سه گروه هستند ، یک گروه از آن ها ظاهر و صورتشان ، صورت انسانهاست ، اما درون و باطنشان ، باطن شیاطین است.3
1. تذکرة اولیاء ، جلد 2 ، ص 226
2. مظهر العجایب و مظهر الاسرار
3. خصال ، ج 1 ، ص 154 ؛ باب ثلاثه ، حدیث 192
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
آینه جمال انسان و شیطان, بدتر از شیطان, ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : یک شنبه 25 بهمن 1394
|
|
دیدم شهید_صیاد مدام به ساعتشان نگاه می کردند . . علت را پرسیدم ، گفتند : "وقت #نماز است " . . همان لحظه به #خلبان اشاره کردند که همین جا فرود بیا تا نمازمان را اول وقت بخوانیم . . خلبان گفت : "این منطقه زیاد امن نیست اگر صلاح می دانید تا رسیدن به مقصد صبر کنیم " شهید صیاد گفتند : "هیچ اشکالی ندارد .. ما باید همین جا نمازمان را بخوانیم .. " . . خلبان اطاعت کرد و #هلی_کوپتر نشست با آب #قمقمه ای که داشتیم #وضو گرفتیم و نماز را به امامت ایشان اقامه کردیم. . . وقتی #طلبه های #شیراز از آیت الله بهاءالدینی درس #اخلاق خواستند ایشان فرمودند : . . "بروید از صیاد شیرازی #درس_زندگی بگیرید اگر صیاد شیرازی شدید ، هم #دنیا را دارید و هم آخرت را..
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
ارتش ,
شهدا ,
,
:: برچسبها:
ارتش , شهید , صیاد شیرازی , نماز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 24 بهمن 1394
|
|
نویسنده : وثوقی
تاریخ : شنبه 24 بهمن 1394
|
|
امام على عليه السلام فرمودند :
لا یعابُ المَرءُ بِتَاخیرِ حَقهِ اِنمَا یعابُ مَن اَخَذَ ما لَیسَ لَهُ؛ برای انسان عیب نیست که حقش تاخیر افتد ، عیب آن است که چیزی را که حقش نیست بگیرد.1
1. الامالی، ج 1، ص 76
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
حق نا حق, احادیث معصومین ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : پنج شنبه 15 بهمن 1394
|
|
همه را پسرم صدا می کرد. به حال و روز بچه ها می رسید. بعضی از شب ها می دیدیم که بلند شده داره پاهای تک تک بچه ها رو می بوسه ، سپس می رفت و دستشویی ها را تمیز می کرد. وقتی هم به خط می آمد ، همه روحیه می گرفتیم ، سید اومد ، سید اومد ، آقا اومد ..... . اینقدر دوستش داشتیم که به احترام سیادتش و آن سیمای علوی و رفتار و کردار علوی ، او را آقا صدا می زدیم.
خاطرات شهید سید مجتبی هاشمی
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خاطرات شهید سید مجتبی هاشمی, شهید سید مجتبی هاشمی, آقا سید, شهدا, شهیدان انقلاب اسلامی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
|
|
دوست داشتند شاگردها از خودشان نظر داشته باشند ، به حرف استاد اشكال بگيرند ، فكر نكنند مطلب همين است كه هست ، بزرگي گوينده مطلب آن ها را نگيرد و خودشان را نشان بدهند. هر وقت شاگردها ساكت بودند و فقط گوش مي دادند ، خودشان يكهو بلند مي گفتند: «اين جا مجلس روضه خواني نيست كه همه سكوت كرده ايد و گوش مي دهيد. اين جا درس است. درس يعني اين كه يكي اشكال كند ، ايراد بگيرد ، اظهارنظر كند.» خودشان از بعضي مطالب استادان گذشته با دقت انتقاد مي كردند و بزرگي آن آدم باعث نمي شد اشكالات حرف را نگويند. مي گفتند: «ما كاري به شخص نداريم ، اين حرف از هر كسي باشد ، اين اشكالات به آن وارد است.»
به نقل از عميد زنجاني
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خاطرات امام خمینی, خاطرات انقلاب اسلامی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
|
|
امام براي خواستگاري من آمده بودند تهران. هشت روزي مي شد كه در خانه پدرم بودند. منتظر بودند تا من جواب بدهم و بعد خانه اي كرايه كنند و عروسي بگيريم. خانه آيت الله كاشاني و پدرم در يك كوچه بود.با هم دوست بودند. آقاي كاشاني توي همان هشت روزي كه تازه امام را ديده بود، به پدرم گفته بود: « آقاي ثقفي! اين اعجوبه را از كجا پيدا كرده اي؟»
به نقل از خديجه ثقفي (همسر امام)
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خاطرات امام خمینی, خاطرات انقلاب اسلامی, جمهوری اسلامی ایران, خاطرات خدیجه ثقفی, خدیجه ثقفی, همسر امام خمینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
|
|
تولد حضرت مسيح نزديك بود. گفتند: «همسايه ها با اين رفت و آمد هاي ما خيلي اذيت شدند، از طرف من برايشان هديه بگيريد، بفرستيد و به خاطر شلوغي ها معذرت بخواهيد.» بچه ها چند جعبه شكلات و شيريني گرفتند و آوردند. پرسيدند: «هدايا چيست؟ نشان شان داديم.» گفتند: «گل هم كنارشان بگذاريد. خارجي ها گل خيلي دوست دارند.» همان شب كريسمس هدايا را به همسايه ها داديم. فرداي آن روز خيابان پر از خبرنگار و اهالي محل بود.
به نقل از مرضيه حديده چي (دباغ)
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
تولد حضرت مسیح, تولد حضرت مسیح و تبریک امام خمینی, خاطرات امام خمینی, ,
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
|
|
با عجله فرستادند دنبال پسرشان، احمد آقا. احمد آقا سراسيمه آمد. گفتند: «نامه من را كه براي صداوسيما فرستاديد، دوباره سريع بياوريد اين جا.» نامه را كه پس آوردند، امام ظرف پنج ثانيه، فقط كلمه اي را خط زدند و كلمه اي ديگر گذاشتند. همين. بقيه مبهوت نامه را نگاه مي كردند. نامه براي پاسدارها بود. امام قبلا آخر نامه نوشته بودند: «با همه توانم به شما دعا مي كنم» حالا «همه» را خط زده بودند و گذاشته بودند: «با بيشترين توانم». خيلي ساده گفتند: «ديدم ممكن است با همه توانم دعا نكنم. براي همين گفتم نامه را بياوريد تا درستش كنم.»
به نقل از دختر امام
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خاطرات امام خمینی, امام خمینی, دختر امام خمینی, انقلاب اسلامی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
|
|
تپه با صفايي به نام «بوجه» در خمين است كه ايام عيد جوان ها در آن جا تفريح مي كنند. روزي امام آن جا بودند، سرهنگي كه گويا امام را نمي شناخت به سراغ ايشان آمد و گفت: «آخوند، تو براي چي به اين جا آمدي؟» امام فرمودند: «من هم آمده ام تفريح كنم.» سرهنگ گفت: «تو اهل كتاب و علمي، تفريح مي خواهي چه كار؟» بعد امام را محكم گرفت و امام گفتند: «خب حالا كه مي خواهي كشتي بگيري، صبر كن تا من هم آماده شوم.» امام كه در آن زمان جوان تر بودند، با او كشتي گرفتند و ضربه فني اش كردند. سرهنگ با حيرت گفت: «اي والله باورم نمي شود كه آخوندها هم از اين كارها بلد باشند.»
به نقل از آيت الله خلخالي
:: موضوعات مرتبط:
فرهنگی ,
اجتماعی ,
مذهبی ,
,
:: برچسبها:
خاطرات امام خمینی, خاطرات انقلاب اسلامی, انقلاب اسلامی ایران, خاطرات آیت الله خلخالی, ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : وثوقی
تاریخ : چهار شنبه 14 بهمن 1394
|
|
|
|
|
|
|